شما اینجا هستید
آرشیو مطالب » افغانستان از توطئه و فتنه تا مثلت شوم – قسمت ششم

با توجه به سابقه و ار تباط گلبدین با آی اس آی در زمان داودخان و اینکه نامبرده از جمله افراد قابل اعتماد استخبارات پاکستان بوده است و از کجا معلوم که عامل پیوند او باعربستان سعودی با ضمانت استخبارات پاکستان صورت نگرفته  باشد! و آمریکا،  با جرئت میتوان  گفت  که تشدید نمودن  موضوع قوم ، زبان مذهب، ، سمت، گروه و غیره ماموریت شخص حکمتیار است که در همسویی با پاکستان، عربستان سعودی و آمریکا عنوان میشود .
مهم این نیست که کدام یک ازاقوام ساکن در کشور افغانستان  برای حاکمیت مشروعیت و مقبولیت و معقولیت دارد. مهم این است که عنوان کردن بحث فوق الذکر در این رابطه نه تنها  یک اندیشه استعاری و تفرقه جویانه و ضد دیموکراسی و اسلامی است ، بلکه نابود کردن بزرگ ترین امتیاز مردم و ملت ماست که در برابر دشمنان قسم خورده خارجی داشته و دارند.
برای دشمنان شکست خورده از  اسلام و مسلمین نیز  مهم  گرفتن امتیاز اجنبی ستیزی افغانستانی ها بوده است. چیزی که سبب شد شوروی تا دندان مسلح به پای آنها بیافتد و امت اسلامی در رابطه با توانستن و فرهنگ جهاد علیه متجاوزین به کشور وسرنوشت شان باور پیدا کردند که اگر چنانچه مقاومت کنند. و جهاد را در زندگی خودشان  دریابند می توانند در برابرزورگویی  های متجاوزین ایستاده و به استقلال و آزادی خود برسند.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران وتشکیل نظام اسلامی بخشی دیگری از اعتماد سازی ملتها در برابر دولتهای ضد اسلامی و قدرتهای بزرگ جهانی بخصوص آمریکا و اسرائیل غاصب بوده است. چنانچه بیداری امت اسلامی واکثر کشور های عربی صحت ادعای ما را ثابت میکند.
از آنجاییکه نخستین جرقه مقاومت توسط مجاهدین ملت ما رقم خورد و نتایج حاصله از آن شکست ابر قدرت شوروی و آزادی کشور های در بند شوروی سابق و بر داشتن دیوار آهنین بین دو المان  و پیروزی مجاهدین ما و متعاقباً انقلاب اسلامی ایران و پیروزی آن در مخالفت با آمریکا و اسرائیل رقم زده شد.
قدرت های بزرگ جهانی در یک تصمیم مشترک برای خنثی سازی مقاومت و روحیه اجنبی ستیزی و اسلام خواهی مبتنی بر جهاد، ابتداء  اقدام به توطئه و سرکوب ملت مجاهد ما نمودند. و به تدریج درگیری های فی مابین مجاهدین را تشدید نموده و به تبلیغات علیه مجاهدین و اسلام گرایان شروع نمودند.
همزمان با توطئه و سرکوب، مجاهد ستیزی اسلام زدای  را شروع نمودند . در جریان این کار اقدام به ترور شخصیت های اسلامی و فرماندهان جهادی نمودند .
جالب این است که در وازه  ورود کشورها فوق الذکر در رابطه با افغانستان پاکستان بوده  است. و بازی گر اصلی پاکستان و آی اس آی هم شخص گلبدالدین است که از زمان داود خان تا حال مورد نظر پاکستان و استخبارات آن بوده است .
چیزی که قابل تامل و تفکر است ، خنثی سازی تصمیم قدرت های بزرگ است که ملت ما با میراث از نیاکان شان نه تنها سر سازش و تمکین به دشمنان نیاورده و نمیآورندکه با گذشت زمان  روحیه اجنبی ستیزی شان بیشتر از پیش تحریک گردیده است.
گستاخی و عصیان در نسل جدید به عنوان ژن برتر در رابطه با حرق ملی و استقلال سیاسی شان  معادلات و فرضیه های آنها را نقش در آب نموده است.
واقعیت این است که آمریکا و قدرت های بزرگ بین المللی  همراه با جامعه جهانی به این نتیجه رسیده اند که افغانستان نه تنها قابل کنترل نمیباشد که مدیریت و رهبری افغانها نیز به سادگی ممکن نمیباشد و به معنی کلام مرحوم رفسنجانی که گفته بودند هرکسی افغانهارا رهبری کند من دستش را بوسه می زنم! و یا  به معنی نصحیت گورباچف  مبنی بر اینکه (جنگیدن با افغانها دیوانگی است) رسیده اند اما به چه قیمتی  به قیمتی که اگر اندکی ادامه بدهند چیزی جز سر نوشت شوروی نخواهند  داشت.
ماموریت گلبدین در شرایطی که لشکریان جبت و طاغوت در منطقه بخصوص سوریه و عراق ویمن و کشورهای عربی در حال  نابودی است یک ماموریت ویژه است. ماموریتی که پاکستان محور اصلی آنهاست .
اگر چنانچه پاکستان زیر زره بین آمریکایی ها اعم از جمهوری خواهان و دیموکراتها بخصوص ترامپ نمی بود پاکستان شتاب زده برای گلبدین ماموریت این چنینی نمیداد ویا گلبدین هم درچنین شرایط مجبور به انجام ماموریت این چنینی نمی شد. اما باالاجبار ماموریت را پذیرفت تا وفاداری خودش را نسبت به شبکه استخبارات پاکستان  ثابت کند!
اینکه تا چه اندازه در این ماموریت توانمندی دارد و آیا در مقایسه با ماموریت غنی و کرزی که ازطرف آمریکا اعزام شده اند می تواند بعنوان مامور سابقه و کار کشته  پاکستانی توفیق داشته باشندیاخیر!
فشارآمریکایی ها بر پاکستانیها  تا آنجا ادامه دارد که جلو فرو پاشی آمریکا گرفته شود  والی آمریکا نه پاکستان را از دست میدهد و نه پاکستانی ها بدون گرفتن  امتیاز قابل ملاحظه آمریکا را از باتلاقی که مانده است  نجات میدهد.
آقای ترامپ باید بپذیرد که او تنها کسی نیست که از عرب ها (عربستان سعودی) بعنوان گاو شیری استفاده میکند که پاکستان هم از آمریکا و ترامپ همانند خر شیری استفاده میکند. زیرا در پاکستان شیر خر ارزان تر از شیر گاو است ! که مورد استفاده قرار میگیرد!
ورود گلبدین در صحنه سیاسی از آدرس استخبارات پاکستان آی اس آی  در همسویی با یو اس ای و عربستان سعودی بازی سه جانبه و چهار منظوره است.
پاکستان آخرین بازی خودش گلبدالدین رااندیشمندانه تر  از طالبان و القاعده وارد معادلات نموده است.
زیرا شخص  گلبدین برای پاکستان در رابطه با افغانستان همچون حامد کرزی و محمد  اشرف غنی برای آمریکاست.
مردم ما همگی میدانند و صاحب نظران علوم سیاسی بدون استثنا عقیده داشته و دارند  که با ورود گلبدالدین در صحنه ، نزاع ها و جنگهای قومی ، مذهبی، گروهی ، زبانی و سمتی بیشتر میشود. ماحصل آن باعث بد نامی  آمریکا و جامعه جهانی میشود. اما نباید فراموش کرد که بهانه حضور آمریکا را در افغانستان بیشتر می کند.
چیزیکه در این جا فراموش پاکستانی ها شده است و آمریکا فکر میکند میتواند با تعداد نیروی نظامی بیشتر در افغانستان تو فیقی حاصل میکند کور خوانده است. سیاست مدراران آمریکا اگر از انقلاب اسلامی ایران درس نگرفته باشد خیلی احمق هستند . ایران ژاندارم آمریکا در منطقه بود اما چگونه کفش و کلاه و چکمه گذاشت و پا بفرار گذاشته و ملت ایران را تا ابد از دست داد! اگر غیر از این باشد چهل سال از انقلاب ایران می گذرد ، وقتی نوکران وکاسه لیسان دور سفره شاه  آمریکا کاری از پیش برده نه توانست حال که نه سفره ایست و نه کاسه لیسان ، یک مشت افراد عقده یی خلاف اسلام ممکن است چهره عوض نماید اما مطمئن باشند که کاری کرده نمیتوانند. تنها کاری که میتوانند باعث قوام  و اصلاح نا بسامانی های نظام اسلامی خواهد شد.

این مطلب بدون برچسب می باشد.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

افغان کلکین – اخبار افغانستان | مطالب روز جامعه افغانستان