شما اینجا هستید
آرشیو مطالب » نهادسازی راهکار «اشرف غنی» برای جلوگیری از فروپاشی دولت وحدت ملی

«ریک ماچر» تحلیل گر سیاسی در یادداشتی برای مجله اکونومیست به بررسی عملکرد «اشرف غنی» و چالش‌های پیش روی دولت وحدت ملی پرداخته است.

در این یادداشت آمده است: در اواسط سال ۲۰۱۶، یک عامل انتحاری، مینی‌بوس حامل کارکنان قوه قضائیه را در کابل منفجر کرد.

پس از این حادثه، زخمی‌ها بلافاصله به «بیمارستان امدادی» کابل منتقل شدند. یکی از این زخمی‌ها، همسر یکی از پرستاران شاغل در این بیمارستان بود. این مرد هم اکنون فلج شده است. یکی از همکاران این پرستار می‌گوید: «وی شرایط دشواری دارد. او زن سرسختی است».

واقعا تکان دهنده است اگر بدانیم چه تعداد از بیماران بستری در بیمارستان‌ها، به خاطر حفظ قانون هدف قرار گرفته‌اند.

«امیر محمد» افسر پلیسی که جراحت‌های شدیدی دارد می‌گوید که طالبان به پست ایست و بازرسی وی حمله کردند و ۷ تن از ۱۴ افسر حاضر در آنجا را کشتند. وی افزود: «سلاح‌های آنها سنگین‌تر از ما بود».

 افغانستان بار دیگر در آستانه تبدیل شدن به یک دولت ناکام است

تاچر در ادامه می‌نویسد:‌طالبان به همان اندازه که رفتار وحشیانه دارند، باهوش نیز هستند. افغانستان بار دیگر در آستانه تبدیل شدن به یک دولت ناکام است. دولت برای مقابله با وقوع چنین فاجعه‌ای باید امنیت کافی را برقرار کرده و چیزی مشابه حاکمیت قانون در کشور به وجود آورد.

اما در شرایطی که قضات و افسران پلیس همچنان هدف حملات تروریستی قرار می‌گیرند، ایجاد یک سیستم حقوقی و قضایی کارآمد کار بسیار دشواری است. به علاوه، دولت نمی‌تواند در شرایطی که مردم نگرانند در مسیر رفتن به محل کارشان مورد حمله قرار گیرند، مدعی حفظ امنیت مردم شود.

از زمانی که «باراک اوباما» تعداد سربازان آمریکایی حاضر در افغانستان را تا حد قابل ملاحظه‌ای کاهش داد، طالبان توانست دستاوردهای نگران کننده‌ای به دست آورد.

تعداد نیروهای ناتو مستقر در افغانستان، از ۱۳۲ هزار نفر در سال ۲۰۱۱ به حدود ۱۳ هزار نفر در حال حاضر کاهش پیدا کرده‌ است. تنها حدود ۶۰ درصد افغان‌ها در مناطق تحت کنترل دولت سکونت دارند، و مابقی در مناطق تحت کنترل طالبان (حدود ۱۰ درصد) یا در مناطق مورد مناقشه زندگی می‌کنند.

طالبان هرجا توانسته‌اند، سیستم قضایی دولت را با سیستم پرسرعت‌تر و سخت‌گیرانه‌تر خود (که گاهی فساد کمتری نیز در آن دیده می‌شود) جایگزین کرده‌اند.

اگر ۲ روستایی بر سر زمین مجادله کنند، یک مأمور طالبان به ادعای هر ۲ طرف گوش داده و در نهایت، حکمی را صادر می‌کند. این احکام غالبا سفت و سخت هستند چون کسی شک ندارد که طالبان آنها را مجبور به اجرای آن می‌کند.

خروج سربازان خارجی نه تنها افغانستان را خطرناک‌تر کرد، بلکه باعث فقیرتر شدن آن نیز شد. طبق یک برآورد، در مأموریت ناتو از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۴ حدود ۱ تریلیون دلار هزینه شده است –که بیش از ۶ برابر تولید ناخالص داخلی افغانستان در این دوره بوده است.

بسیاری از افغان‌ها، به خارجی‌ها جنس می‌فروختند یا چیزی برای آنها می‌ساختند. اما حالا این دوره رونق به پایان رسیده است. رشد اقتصادی افغانستان، از ۱۴ درصد در سال ۲۰۱۲ به ۰٫۸ درصد در سال ۲۰۱۵ کاهش یافته است.

«اسد ولی صافی» که یک مغازه لوازم الکترونیکی در کابل دارد می‌گوید: «هر روز ما در حال از دست دادن کار خود هستیم»، نهادهای کمک کننده‌ای که معمولا مبادرت به خرید چاپگر از وی می‌کردند، رفته‌اند.

«صافی» می‌گوید: «اوضاع امنیتی بسیار بد است (روز گذشته، دست کم ۳۰ تن در حمله انتحاری به مسجدی در آن حوالی کشته شده بودند) حتی در طول روز نیز ما احساس امنیت نمی‌کنیم. امنیت در شب را نیز فراموش کنید».

کسی از سیاست ترامپ در قبال افغانستان اطلاعی ندارد

 مسئله‌ای که بیشتر به این عدم اطمینان‌ها دامن می‌زند، این است که هنوز کسی از سیاست دونالد ترامپ در قبال افغانستان اطلاعی ندارد.

وی در اظهارت قبلی خود، هم از لزوم خارج شدن سربازان آمریکایی از افغانستان دم زده بود، و هم از «احتمال» ماندن آنها سخن به میان آورده بود. افغان‌ها نگران هستند. اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان گفت: «ما امیدواریم دولت جدید آمریکا نیز حامی ما باشد».

کمتر موضوعی است که مهم‌تر از تثبیت دولت‌های ناکام باشد. «دارون عجم اوغلو» از «موسسه تکنولوژی ماساچوست» و «جیمز رابینسون» از دانشگاه شیکاگو، در کتاب «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟»، در تعریف کلی دولت‌های ناکام می‌گویند: «دولت‌های ناکام یک توضیح کلی برای این مسئله است که چرا کشورهای فقیر، فقیرتر می‌شوند». نرخ امید به زندگی در ۱۶ کشوری که از نظر شاخص‌ دولت‌های ناکام در بدترین وضع قرار دارند، ۸۵ درصد میانگین جهانی است. همچنین براساس برابری قدرت خرید، درآمد سرانه هر نفر، رقم ناچیز ۲۱ درصد است.

دولت‌های ناکام

مناطق بی قانون، مثل اراضی لم یزرع پاکستان و یمن، بهشتی برای تروریست‌ها هستند. جنگ‌های داخلی نیز غالبا به سمت مرزها کشیده می‌شوند. برای نمونه، نسل کشی رواندا در سال ۱۹۹۴، باعث ایجاد یک جنگ خانمان سوزتر در کنگو شد.

در شدیدترین شکل دولت‌های ناکام، مثل سومالی، دولت مرکزی حتی از کنترل پایتخت نیز عاجز است. در شکل‌های ملایم‌تر، مثل نیجریه، دولت فاصله زیادی با سقوط دارد اما به شدت غیرکارآمد بوده و قادر به کنترل سرزمین خود نیست و یا، چنانچه در کره شمالی امروز یا چین در زمان حکومت «مائو تسه تونگ» مشاهده می‌شود، دولت همه سرزمین خود را تحت کنترل دارد اما طوری حکومت می‌کند که وضعیت همه اقشار، به جز بخش کوچکی از نخبگان، را به سوی بدتر شدن سوق می‌دهد.

اشرف غنی بدنبال پیاده کردن نظریه های خود در افغانستان است

در ادامه این گزارش آمده است: «غنی» رئیس جمهور فعلی افغانستان، که از سال ۲۰۱۴ روی کار آمده است، از اهالی سابق دانشگاه و نویسنده کتابی با عنوان «تثبیت دولت‌های ناکام» است. سخنرانی‌های TED وی درباره تثبیت دولت‌های ناکام، حدود ۷۵۰ هزار بار مشاهده شده است. حال، وی در تلاش است تا نظریه‌های خود را عملی کند.

با این حال، غنی پذیرفته که بازسازی افغانستان بسیار پیچیده‌تر از حد انتظار وی است. شورشیان از چند منبع جلب حمایت می‌کنند: نارضایتی‌های محلی، خصومت‌های قبیله‌ای، شبکه‌های افراطی‌گری جهانی، جرائم سازمان یافته (افغانستان بزرگترین تولیدکننده تریاک در جهان است) و سرویس‌های امنیتی پاکستان.

در سال ۲۰۱۵، آقای غنی پاکستان را متهم به اتخاذ «موضع خصمانه و پنهان» بر ضد کشورش کرد. حالا وی پا را فراتر گذاشته و عنوان کرده است که پاکستان در ماه اکتبر، «موضوع خصمانه آشکاری» از خود نشان داده است.

پاکستان هرج و مرج در افغانستان را به حضور هند در این کشور ترجیح می‌دهد

طالبان در مناطق بی‌قانون پاکستان پناهگاه‌های امنی دارند و، به اعتقاد تحلیلگران، به طور مستقیم از کمک‌های جاسوسان پاکستانی برخوردارند. بسیاری از این نیروهای پاکستانی ترجیح می‌دهند افغانستان دچار هرج و مرج باشد، تا اینکه هند بخواهد جای پایی در آن پیدا کند.

به نظر می‌رسید در حملات انتحاری اخیر در کابل از مواد منفجره درجه نظامی استفاده شده است، و افغان‌ها بر این باورند که این مواد از آن سوی مرز آمده است.

نویسنده این مقاله در ادامه با اشاره به اینکه آقای غنی ایده شفافی درباره کارکردهای اصلی دولت دارد، می‌نویسد: اول اینکه، دولت باید حافظ حاکمیت قانون باشد. دوم اینکه، دولت باید انحصار استفاده از خشونت را در اختیار داشته باشد. این ۲ مسئله با هم در ارتباط هستند.

«سارا چایس» در کتاب خود با عنوان «سارقان دولت» می‌نویسد: «زمانی که مردم چپاولگری دولت‌ها را مشاهده می‌کنند، احتمال بیشتری وجود دارد که از شورشیان حمایت کنند.» وی برای نمونه، یک فرد افغان اشاره می‌کند که در طول یک سفر، ۹ بار مورد اخاذی پلیس قرار گرفت و بنابراین به خود قول داد که اگر شاهد بمب‌گذاری طالبان برای کشتن نیروهای پلیس بود، به آنها اطلاع ندهد.

«ریک ماچر» در ادامه می‌نویسد: عدم سرنگونی دولت توسط طالبان پس از اعلام برنامه خروج اوباما، باعث اعتباربخشی به غنی شد. وی در این باره می‌گوید: «در سال ۲۰۱۵ ما در خطر بودیم چون اجماع جهانی و منطقه‌ای این بود که ما نمی‌توانیم کشور را حفظ کنیم.»

حالا، ژنرال «جان نیکلسون» فرمانده نیروهای ناتو در افغانستان می‌گوید که جنگ طالبان به بن بست رسیده است. آنها در سال ۲۰۱۵ موفق شدند شهر بزرگ «قندوز» را تصرف کنند، اما از آنجا بیرون رانده شدند و از آن زمان به بعد، دستاورد دیگری نداشتند.

به گفته ژنرال «نیکلسون»، ترکیب نیروی هوایی ناتو با نیروهای ویژه افغان که توسط آمریکایی‌ها آموزش دیده بودند، باعث ایجاد یک نیروی قدرتمند تهاجمی شد. طالبان از ترس بمباران‌های ناتو، دیگر نمی‌تواند شمار زیادی سرباز را در یک جا جمع کند. با این حال، آنها در خارج از کشور امنیت دارند.

اشرف غنی بیشتر از حامد کرزی به فساد اهمیت می‌دهد

آقای غنی، در مقایسه با حامد کرزی رئیس جمهور پیش از خود، تحمل کمتری در برابر فساد دارد و به نظر می‌رسد که توانسته تا حدودی به وضعیت گمرکات و تأمین منابع دولتی سر و سامان بخشد.

وی روند جمع آوری مالیات را بهبود داده است و به امید تبدیل شدن افغانستان به یک قطب آسیایی مهم، پروژه‌های زیرساختی را در کشور اجرا کرده است، مثل خطوط ریلی و نیروگاه‌های برق. (وی با خوشحالی و به نقل از طالبان اعلام کرده است که شورشیان به این نوع پروژه‌ها حمله نمی‌کنند).

نویسنده در ادامه در مورد سیاستهای اشرف غنی می‌نویسد: وی آموزش و تحصیل زنان را گسترش داده است؛ موضوعی که در زمان حکومت طالبان در افغانستان (۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱) ممنوع شده بود. وی در واکنش به انتقادات افغان‌های سنتی و محافظه‌کاری که تحصیل زنان را موجب اختلاط نامشروع زن و مرد می‌دانستند، پاسخ قانع کننده‌ای داده و گفته است: «در ولایات دورافتاده، مردم خواهان فعالیت پزشکان زن هستند.» حال اگر آنها به دختران خود اجازه تحصیل ندهند، چگونه می‌توانند پزشک زن داشته باشند؟

با این وجود، طبق ارزیابی انجام شده توسط «بنیاد آسیا»، تنها ۲۹ درصد افغان‌ها معتقدند که این کشور در حال حرکت در مسیر صحیح است. علت اصلی این مسئله آن است که ۷۰ درصد مردم نگران امنیت خود هستند – که این، بیشترین رقم در بیش از یک دهه گذشته است. اما اکثریت نسبی (۵۴ درصد) معتقدند که عملکرد ارتش در تأمین امنیت بهتر شده است، و تنها ۲۰ درصد می‌گویند که این عملکرد بدتر شده است.

از زمان به قدرت رسیدن آقای غنی، دیدگاه مردم درباره فساد تغییر چندانی نکرده و ۸۹ درصد افغان‌ها معتقدند این موضوعی است که روزانه با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. موضوع امیدوارکننده‌تر این است که تعداد افرادی که عنوان می‌شد مجبورند گاهی برای پیشبرد کارشان به پلیس رشوه دهند، تا حدودی کاهش یافته است: از ۵۳ درصد در سال ۲۰۱۵ به ۴۸ درصد در سال ۲۰۱۶٫

کمک‌کنندگان خارجی رابطه گرمی با آقای غنی دارند. ماه اکتبر، وی کمک‌کنندگان را متقاعد کرد تا پرداخت ۱۵ میلیارد دلار کمک مالی را طی ۴ سال آینده متعهد شوند. با این حال وی به نحوه توزیع این کمک‌ها مشکوک است.

کمکهای خارجی باعث تضعیف دولت افغانستان شده است

سیل کمک‌های خارجی که پس از سقوط دولت طالبان به دست آمریکا در سال ۲۰۰۱ به سمت افغانستان روانه شد، غالبا باعث تضعیف دولت شد یا به هدر رفت. دستمزد پرداختی از سوی نهادهای کمک رسان، ۲۰ برابر بیشتر از سازمان‌های خدمات دولتی افغان بود، و بنابراین بهترین نیروها را بر آن داشت از این سازمان‌ها خارج شده و به عنوان راننده یا مترجم مشغول به کار شوند.

آقای غنی مدت‌ها است تصریح کرده که این کمک‌ها باید از طریق دولت ملی به جریان بیفتد، نه اینکه از یک دولت موازی حمایت کند که می‌تواند با تغییر رویه کمک‌کنندگان بساط خود را جمع کرده و برود. در حال حاضر حدود نیمی از این کمک‌ها از طریق بودجه ملی توزیع می‌شود، که انتظار می‌رود این مقدار افزایش پیدا کند.

حتی با وجود رهبری که مصمم به اتخاذ تصمیم‌های خوب است، ایجاد یک دولت صادق کار دشواری است.

ماچر در ادامه می‌نویسد: آقای غنی از وجود اطلاعات ناصحیح شکایت دارد: « ۳ پایگاه اطلاعاتی در وزارت آموزش و پروش وجود داشت: یکی برای معلمان، یکی برای دستمزدها، و یکی برای مدارس… که اطلاعات آنها باهم دیگر جور در نمی‌آمد .»

وجود اطلاعات و گزارشات ناقص، باعث می‌شود تا منابع مالی راحت‌تر از بین برود. به گفته وی، پرداخت‌های دیجیتال می‌تواند به حل این مشکل کمک کند – نیروهای پلیس معتقدند که با آغاز طرح پرداخت حقوق از طریق تلفن همراه، میزان دریافتی آنها افزایش یافته است چون فرماندهان دیگر نمی‌توانند به حقوق آنها دست درازی کنند. اما هنوز راه درازی در پیش است.

غنی در حال یاد گرفتن الفبای سیاست ورزی است

یک مقام غربی در کابل می‌گوید: «یک دهه پیش، اگر به دفتر یک وزارتخانه می‌رفتید، روی میزها انبوهی از خاک می‌دیدید، هیچ کامپیوتری نبود و وزیر در حال کوتاه کردن ناخن‌های پایش بود. اما حالا شما وزرای لایق و کارمندان جوان و حرفه‌ای دارید که با واتس آپ کار کرده و به زبان انگلیسی صحبت می‌کنند.

خبر بد این است که غنی هنوز در حال یاد گرفتن این موضوع است که چگونه یک سیاستمدار باشد. کرزی به رهبران قبایلی تلفن می‌زد و (قبل از صحبت درباره کار) درباره وضعیت سلامت پدرشان با آنها صحبت می‌کرد. اما غنی سعی می‌کند آنها را محدود به یک دیدار ۱۰ دقیقه‌ای کند و قبل از سرد شدن چایشان، آنها را به بیرون از اتاق هدایت می‌کند.»

این یک انتقاد معمول است. آقای غنی در زمینه سیاست خرد خوب است (یکی از علل پیروزی وی در انتخابات جنجالی سال ۲۰۱۴ این بود که وی مدت زمان زیادی در روستاها می‌نشست و از مردم عادی افغان درباره خواسته‌هایشان سئوال می‌کرد.) اما وی یک تکنوکرات در میان یک عده جنگ سالار است، که برخی از آنها از طریق تجارت مواد مخدر میلیاردر شده‌اند.

وی در ائتلافی ناآرام با یک «رئیس اجراییه» به نام عبدالله عبدالله که حدود قدرتش به درستی تعریف نشده است حکومت می‌کند. به گفته منتقدان، رئیس جمهور در حالی در تلاش برای ایجاد یک دولت پاک است که بسیاری از کله گنده‌ها کثیف بودن آن را ترجیح می‌دهند.

نهادسازی راهکار غنی برای جلوگیری از فروپاشی دولت افغانستان

البته آقای غنی این اتهام را رد می‌کند. وی می‌گوید: «اگر همه سیاست تبدیل به تاکتیک شود، در آن صورت کجا می‌توان تغییری ایجاد کرد؟» وی معتقد است که برای حفظ احترام رهبران قبایلی تلاش زیادی می‌کند اما این نباید به بهای لطمه خوردن روند نهادسازی انجام شود. این نکته مهمی است.

در پایان ماچر نتیجه می‌گیرد که کشورهایی که پایداری‌شان متکی به یک فرد قدرتمند است، شکننده و ناپایدار هستند. اما کشورهایی که نهادهای مشارکتی ایجاد می‌کنند هرگز به زمین نمی‌خورند.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

افغان کلکین – اخبار افغانستان | مطالب روز جامعه افغانستان