شما اینجا هستید
آرشیو مطالب » افغانستان مشکلات زیادی دارد. رییس‌جمهور آن احتمالا یکی از آن‌هاست

اخیرا دستیاران رییس‌جمهور غنی چندین خبرنگار خارجی را شبی برای یک «بحث غیر رسمی» به قصر او دعوت کردند. خبرنگاران رسیدند و مهمانی اسراف‌آمیزی را که به‌شکل عالی روی چمن ترتیب داده شده بود، یافتند. پس از آن، مهمانان نشستند و رییس‌جمهور به‌شکل غیرمنتظره‌یی قدم زده آمد و به جمع آن‌ها پیوست. حکومت غنی با فقر بی‌امان و خشونت شورشیان دست‌وپنجه نرم می‌کند و رییس‌جمهور با مخالفت داخلی بی‌پیشینه و حمله‌ی همگانی مواجه است. او متهم است که یک مدیر مستبد است و می‌خواهد تمام امور را کنترل کند بدون این‌که به زیردستانش مسئولیت کافی بدهد و دانشگاهی‌یی است که دور از کشور تحصیل کرده است و هیچ احساسی برای انسان عادی ندارد. به هر حال، او در آن شب مطمئن، دلسوز و آرام به‌نظر می‌رسید. او که برای مدت طولانی و ملالت‌آوری در مورد اقتصاد افغانستان صحبت کرد، به‌سرعت آماری در مورد آبیاری و استندردهای زندگی ارائه کرد که سر آدم را به چرخش می‌آورد. وقتی پرسیده شد که چطور می‌تواند آرام و راحت به‌نظر برسد در حالی‌که بحران‌های زیادی در اطراف او وجود دارد، غنی از توجه به این پرسش امتناع ورزید. او گفت چیزی که او را ناراحت می‌کند جلساتی است که به‌موقع شروع نمی‌شوند و با لبخندی آرام اضافه کرد که «بحران‌ها مرا آرام می‌سازند».
ظاهرا هدف [این] عملکرد غنی خیره ساختن و خلع سلاح مخاطبان اندک او بود، هدفی که او در رابطه با مردم افغانستان به آن دست نیافته است. او در سن ۶۷ سالگی و با داشتن سابقه‌ی مشکلات صحی ۱۸ ساعت روز را صرف کار می‌کند، با طرح‌های توسعه‌یی درازمدت منطقه‌یی به آسمان می‌رسد و برای ریشه‌کن ساختن فساد به عمق بروکراسی دولت می‌رود. با این‌حال، این تلاش‌های ابرانسانی، حسن‌نیت اندکی در داخل ایجاد کرده است و مقام‌هایی که از اختیارات‌شان کاسته شده است و رهبران ملیشه‌های سابق که انتظار داشتند سیستم پارتی‌بازی سابقه همچنان آن‌ها را غنی بسازد، را رنجانده است.
در همین‌حال، در حالی‌که حکومت نتوانسته است شغل ایجاد کند و امنیت را تامین کند، سرخوردگی در میان مردم عادی افغانستان در حال عمیق‌تر شدن است. تمیور شاران، که از سازمان غیرانتفاعی گروه بین‌المللی بحران در افغانستان نمایندگی می‌کند، گفت: «رییس‌جمهور غنی یک قربانی دیدگاه خودش است. دستور کار او برای اصلاحات، انتظارات بالایی را خلق کرد، اما مردم باید نتایج ملموس را ببینند. او فکر کرد می‌تواند خودش را قربانی آینده سازد، اما اگر او ناکام بماند، تاثیر تاریخی وحشتناکی بر کشور ما خواهد گذاشت». حتا منتقدانی که انتقاد سازنده‌ی این‌چنینی دارند می‌گویند که غنی بدترین دشمن خودش بوده است. آن‌ها او را از لحاظ فکری مبتکر توصیف می‌کنند که با زیردستانش بی‌حوصله است و در صحبت هنگام نوشیدن چای با بزرگان و زورمندان قومی زیاده‌روی می‌کند؛ بزرگان و زورمندانی که حامد کرزی را قادر ساختند تا یک جامعه‌ی متفرق را که از چندین دهه جنگ وحشیانه و برخوردهای ایدیولوژیکی ظهور کرده بود، دور هم حفظ کند.
خشم اخیر و شگفت‌انگیز عبدالله عبدالله، شریک معمولا مودب غنی در حکومت وحدت ملی که پس از انتخابات تقلب‌آمیز سال ۲۰۱۴ توسط مقام‌های امریکایی ساخته شد، نشان می‌دهد که چنین بیزاری و انزجاری به جرم بحرانی می‌رسد. عبدالله شکایت کرد که غنی برای بحث در مورد مسایل با او وقت ندارد و این که کسی‌که حوصله ندارد، «شایستگی رییس‌جمهور بودن را ندارد». از آن زمان تاکنون این دو مرد یک سلسله دیدارهای خصوصی برای بهبود روابط‌شان داشته‌اند و هردو تحت فشار هستند تا اتحادشان را حفظ کنند – حداقل تا کنفرانس بروکسل در ماه اکتوبر که در آن حدود ۱۰۰ کشور و نهادهای بین‌المللی قبل از تمدید تعهدشان برای آینده‌ی این کشور، به غنی گوش خواهند سپرد تا دیدگاهش و آمار موفقیت‌ها در زمینه‌ی اصلاحات را ارائه کند.
اما ظاهرا کوسه‌ماهی‌هایی که دور رژیم آسیب‌دیده‌ی کابل را احاطه کرده‌اند، فریب این تنش‌زدایی و آشتی را نخورده‌اند. آن‌ها شامل جنگ‌سالاران پیشین است که [تنش را] فرصتی می‌ببیند تا امتیاز بگیرند، به اضافه‌ی مجموعه‌یی از بروکرات‌های خشمگین [از بی‌عدالتی‌ها]، رقیبان قبیله‌یی و حامیان کرزی که همواره داستان‌های ناخوش‌آیند و شایعه پخش می‌کنند و در مورد غنی و دستیاران او به توطئه می‌پردازند.
یکی از شکایت‌های مداوم این است که غنی نهادهای حکومتی و وزیران را، با نظارت متمرکز به حد مفرط و غیر معقول، فلج ساخته است. مقام‌ها داستان‌هایی را حکایت کردند که رییس‌جمهور هزینه‌ی گوشت و برنج در یک مکتب دخترانه را بررسی می‌کند و شخصا با صدها کاندید پست‌های حکومتی سطح پایین مصاحبه‌ی [کاری] انجام می‌دهد. یک مقام یکی از وزارتخانه‌ها که نخواست نامش فاش شود، گفت: «او در انتصاب‌های سطح پایین مداخله می‌کند و کسانی را که به تصامیم او اعتراض می‌کنند تحقیر می‌کند. او وزیران را منصوب می‌کند اما به آن‌ها اجازه و صلاحیت نمی‌دهد که کارشان را انجام بدهند. او تلاش می‌کند به‌طور گزینشی فساد را متوقف سازد. این راه درست آوردن اصلاحات نیست».
اتهام دیگر این است که [غنی] دور خودش را با مشاورانی از گروه و قبیله‌ی پشتون خودش احاطه کرده است، در حالی‌که مانع دیگران شده است. هردو معاون او از اقلیت‌های قومی هستند، اما چندین تن از نزدیک‌ترین افراد مورد اعتماد او، مانند حنیف اتمر، مشاور امنیت ملی، از پشتون‌های غلزی هستند. او متنفذین پشتون‌های درانی را که قبیله‌ی‌شان برای قرن‌ها بر کشور حکومت کردند، نیز بیگانه ساخته است.
پاسخ اردوگاه غنی این است که این‌گونه اتهامات نادرست است یا انگیزه‌ی انگور ترش دارد. [اشاره به داستان روباهی که دستش به انگور نمی‌رسد لذا گفت ترش است]. مشاوران او اذعان می‌کنند که او به اندازه‌ی کافی در زمینه‌ی توضیح عمومی و وراجی سیاسی تلاش نکرده است. اما آن‌ها اصرار دارند که او در مورد انتصاب‌ها، صرف براساس لیاقت و شایستگی، محتاط است و تعمق در فروع و جزئیات استخدام و مصارف تنها راه ریشه‌کن ساختن فساد است. اکلیل حکیمی، وزیر مالیه، گفت: «این صرف یک بهانه برای وزیران است تا نقاط ضعف‌شان را پنهان کنند. آن‌ها چگونه دزدیدن را از چگونه مصرف کردن بهتر می‌دانند». نظر به دستور کار کمیسیون تدارکاتی که توسط رییس‌جمهور ساخته شد و خودش ریاست آن را برعهده دارد، حکیمی گفت که صرف مصارف بیشتر از ۳۰۰ هزار دالر باید توسط اعضای کمیسیون بررسی شود. سال گذشته، پس از آن‌که این کمیسیون تقلب در قرارداد تیل وزارت دفاع را کشف کرد، غنی ۱۷ مقام را از کار برکنار کرد و قراردادی به ارزش ۸۰۰ میلیون دالر را لغو کرد.
غنی هیچ نشانه‌یی از نرم شدن سیاست‌های اصلاحی سخت‌گیرانه یا شخصیت تند مزاج‌اش به نمایش نگذاشته است، اما از زمان رنجش و قهرش با عبدالله، زمان بیشتری را صرف نزدیکی با گروه‌هایی کرده است که زمانی آن‌ها را نادیده گرفته بود و به تراژدی‌های همگانی پاسخ داده است. پس از آن‌که شورشیان هفته‌ی گذشته بر دانشگاه امریکایی افغانستان حمله کردند و ۱۳ تن را کشتند، او با قربانیان دیدار کرد و روز بعد از محوطه‌ی [این دانشگاه] بازدید کرد.
غنی هنگام صرف نان شب با خبرنگاران، با شور و شوق در مورد این که می‌خواهد به فقیرترین خانواده‌های کشور کمک کند صحبت کرد و توضیح داد که چگونه اعمار سد می‌تواند برق کافی برای ایجاد چند میلیون شغل در زراعت تولید کند. او اظهار داشت که «فقیران باید مالکان افغانستان باشند» موضوع سخنرانی او در بروکسل خواهد بود.
عبدالله گفته است او هنوز متعهد است که برای حصول اطمینان از بقای حکومت وحدت ملی با غنی همکاری کند. اما مشروعیت ضعیف و شکننده‌ی آن هردو مرد را در برابر تهدیدات جنگ‌سالاران آسیب‌پذیر ساخته است، جنگ‌سالارانی که به‌راحتی می‌توانند مانع پیکار غنی شوند تا حاکمیت تکنوکرات‌ها را به یک جامعه‌ی سنتی مبتنی بر معامله و اجماع غیررسمی تبدیل کنند. تعدادی از ناظران می‌گویند که تنش میان ضرورت غنی برای تقویت ثبات سیاسی و هدایت متمرکز او برای ایجاد یک دولت مدرن به‌سرعت به نقطه‌یی می‌رسد که باید کاری در مورد آن صورت بگیرد. آن‌ها اظهار می‌کنند که رییس‌جمهور که کتاب علمی «بازسازی دولت‌های ناکام» را نوشته است باید از سبک رهبری عدم مداخله‌ی کرزی بیاموزد. آن‌ها هشدار می‌دهند که در غیر این‌صورت، در هردو مورد ضرر خواهد کرد. وحید مجروح، سخن‌گوی وزارت صحت عامه، گفت: «رییس‌جمهور می‌خواهد به آینده خیز بزند، اما بمب‌های سر راهش را نادیده می‌گیرد.» «او تعدادی از کارشناسان خوب در کنارش دارد، اما به اندازه‌ی کافی حمایت نمی‌شود. این یک نمایش یک‌نفره است. اگر او موفق شود، معجزه‌یی خواهد بود که کشور و شاید تمام منطقه را دگرگون می‌سازد. اگر ناکام شود، تنها او ناکام خواهد شد».

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

افغان کلکین – اخبار افغانستان | مطالب روز جامعه افغانستان