بهصورت کلی میتوان سیاست خارجی را «سمتگیری، نقش، اهداف و اعمال یک کشور در محیط خارج از قلمرو آن» تعریف کرد. آنچه میتواند سیاست خارجی را به اجرا بگذارد، دیپلماسی (کاربست ابزارهای متعارف توسط کارگزاران یک دولت برای تحقق سیاست خارجی) میباشد. در این میان آنچه سیاست خارجی و بازوی اجرایی آن (دیپلماسی) حول محور آن گردش میکنند، بقا و دوام یک حکومت میباشد. شاید برای حکومتهای سابقهدار و قدرتمند، بقا و دوام تضمینات زیادی داشته باشد، اما برای یک حکومت تازهتأسیس و نوپا، بقا و دوام بیشتر در گرو نوعی خاصی از سیاست خارجی و دیپلماسی میباشد که بتواند میان حکومت تازهتأسیس و دولتهای دیگر، «فضای اعتمادساز» و «منافع مشترک» ایجاد کند. با ملاحظه چنین مبنای نظری، روابط خارجی و عملکرد (دیپلماسی) طالبان چگونه ارزیابی میشود؟
🔷 هر چند طالبان در مدت شش ماه حکومت خود، سیاست خارجی مدون اعلام نکرده اند، اما از فحوای عملکرد کارگزاران دستگاه سیاست خارجی حکومت آنها، میتوان سیاست خارجی اعمالی آنها را «بیطرفی» تشخیص داد. مهمترین تفاوت سیاست خارجی بیطرفی طالبان با سیاست خارجی بیطرفی حکومتهای گذشته افغانستان در عملکرد بیطرفانه طالبان میباشد. همچنین طالبان نشان داده اند که آنها هیچنقش بیرونی برای خود تعریف نکرده و اهداف منطقه و جهانی خاصی را دنبال نمیکنند. به همین لحاظ آنها برخلاف عملکرد حکومت گذشته خود در دهه ۱۹۹۰، تلاش کرده اند تا وانمود سازند که به هیچ گروه و طرفی اجازه نخواهند داد که از خاک افغانستان علیه کشورهای دیگر استفاده کنند. میتوان گفت که در این مدت هرچند کوتاه، میان اعلام و عمل طالبان در سیاست خارجی هماهنگی و تناسب فراوانی وجود داشته است و از این رهگذر توانسته اند واکنش مثبت اکثر کشورها را در قابل خود داشته و تا حدودی فضای اعتمادسازی را میان خود و دیگران بهوجود آورند.
در خصوص حرکت طالبان به سمت تقویت بیشتر فضای اعتمادساز و فراتر از آن ایجاد منافع مشترک با دیگران میتوان گفت که در شش ماه گذشته، حکومت آنها دیپلماسی فعالی را نیز به منصه اجرا گذاشته است. در این راستا، ضمن دید و بازدیدهای فراوانی که مقامات داخلی طالبان با نمایندگان، سفرا و فرستادگان کشورهای دیگر در داخل افغانستان داشته اند که نشانی از حضور و آمدوشد نمایندگان کشورهای دیگر به افغانستان دارد، متولیان دستگاه سیاست خارجی حکومت سرپرست طالبان، نشست و برخواستهای قابل ملاحظهای با کشورهای دیگر داشته اند. در این خصوص طالبان با دو شیوه وارد تعامل با کشورهای دیگر شده اند. در یک شیوه، هیئتی از آدرس وزارت خارجه طالبان سفرهایی را به کشورهای دیگر انجام داده است که مقصد اصلی آنها تقویت روابط دوجانبه و تشویق کشورهای سوژه برای تعامل سیاسی و اقتصادی بیشتر با حکومت افغانستان بوده است. چنین شیوهای بیشتر در قبال کشورهای همسایه و منطقه بهکار گرفته شده؛ زیرا در وهله اول بازسازی و تقویت روابط در سطوح مختلف با کشورهای همسایه و منطقه از اولویت و فوریت برخوردار است. در شیوه دوم، طالبان هیئتی را مرکب از مقامات و بزرگان خود در سطح فراگیرتر به کشورهای جهان به خصوص به مقصد اروپا گسیل داشته اند. چنین هیئتی که برجستهترین سفر آنها به کشور نروژ انجام شد، اولاً به هدف تطهیرسازی چهرههای برجسته و متهم طالبان و قرار گرفتن آنها در معرض دید جهانی بوده و ثانیاً به مقصد ایجاد اعتماد و منافع مشترک انجام شده است.
🔸 در مجموع، طالبان در اتخاذ سمتگیری در سیاست خارجی و نوع دیپلماسی که برای حصول آن به کار بسته اند، کوشیده اند که ضمن ایجاد فضای اعتماد، منافع مشترک با دیگران ایجاد کنند که تضمینی است برای بقا و دوام حکومت آنها.
- کد خبر 11034
- پرینت