دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، سرانجام استراتژی خود را در مورد افغانستان پس ازهفت ماه انتظار اعلام کرد. رئیس جمهور جنجالی آمریکا در مدت ریاست جمهوری خود نشان داده است که بیش از آنکه مرد عمل باشد، مرد وعده و حرف است.
آنچه که در مورد افغانستان اعلام کرده اگر حرف نباشد و جامه عمل بپوشد، مثبت ارزیابی میشود. هرچند از یک نظر سیاستهای جدید او با آنچه که ایالات متحده در طی ۱۶ سال در افغانستان انجام داده تفاوتی جدّی ندارد و به نوعی ادامه همان روند و روش است.
مثلا او مانند اوباما گفت که در افغانستان میمانیم و میجنگیم تا القاعده و داعش را نابود کنیم؛ اما در مورد طالبان با نرمش گفت که نمیگذاریم طالبان به قدرت برسد و افغانستان را تبدیل به لانه هراسافکنان بسازد.
مهمترین مواردی که ترامپ به عنوان استراتژی جدید ایالات متحده در افغانستان اعلام کرده از این قرار است:
۱- ترامپ، خروج نیروهای امریکایی از افغانستان که سیاست انتخاب شده اوباما بود را اشتباه خوانده و میگوید: ما برای خارج شدن از افغانستان زمان تعیین نمیکنیم؛ ما رفت و آمد خود را به دشمن اعلام نمیکنیم.
ترامپ خروج نیروهای امریکایی از عراق را مثال میزند و میگوید: ما زودهنگام از عراق خارج شدیم و عراق به دست دشمنان ما افتاد و از جنگ عراق به ما چیزی نرسید. ترامپ رفتن از افغانستان را مبتنی بر شرایط اعلام کرده است و نه مبتنی بر زمان.
۲- ترامپ، میگوید ما در افغانستان تا وقتی میمانیم که القاعده و داعش نابود شود. به طالبان اجازه نمیدهیم به قدرت برسند و افغانستان را لانه گروههای تروریستی برضد ایالات متحده کنند. او میگوید امیدوارم روزی طالبان راه صلح و مذاکره را در پیش بگیرد و در دولت افغانستان شریک شود.
۳- از دیگر سیاستهای اعلام شده توسط ترامپ تقویت نیروهای امنیتی افغانستان است؛ او میگوید ما نیروهای امنیتی افغانستان را تا جایی تقویت میکنیم که بتوانند از امنیت و صلح در کشور خود محافظت کنند.
۴- ترامپ، به این نکته تأکید میکند که ما برای افغانستان چک سفید امضا نمیکنیم؛ یعنی حمایتهای ما شامل زمان میشود و نیز دارای شرایطی است. یکی از شرایطی که ترامپ مانند اسلاف خود بدان تصریح میکند مبارزه دولت افغانستان با فساد و انجام اصلاحات است.
چیزی که باراک اوباما نیز بارها حمایت ایالات متحده را بدان مشروط کرده بود؛ اما مبارزه با فساد و انجام اصلاحات در افغانستان به رغم شعارهایی که دولتمردان میدهند موفق نبوده است. هرچند برخی از دولتمردان از جمله آقای کرزی رئیس جمهور قبلی بر این نظراند که مهمترین منبع فساد در افغانستان خارجیها خصوصا امریکاییها هستند.
۵- ترامپ، در بیانیه خود مشخص کرد که حضورش در افغانستان برای جنگ و شکست دشمنان است؛ اما کاری به برنامه دولت، ملتسازی ندارد. او گفت: مردم افغانستان خود تصمیم میگیرند که چگونه زندگی کنند؛ ما چیزی را به آنها تحمیل نمیکنیم. در حالی که جورج بوش و اوباما روی این برنامه و نیز تحقق دموکراسی اصرار میکردند؛ اما ترامپ هیچ اشارهای به ساختار حکومت و نیز دموکراسی در افغانستان نکرد.
هرچند که برخی این را یک ضعف مهم برنامه ترامپ میدانند؛ اما از دید این قلم، این خود میتواند فرصتی باشد برای دولتمردان و سیاستمداران افغانستان که ساختار سیاسی مورد نظر خود را بسازند؛ بدون آنکه تحت فشار قدرتی مانند امریکا قرار داشته باشند. این بسته به خردورزی و توانایی رهبران کشور است.
۶- از مهمترین مواردی که ترامپ برخلاف اسلاف خود با صراحت بیشتری بدان پرداخته پاکستان است؛ ترامپ به صراحت میگوید که پاکستان لانه گروههای تروریستی است. او میگوید: ما میلیاردها دلار به پاکستان کمک کردیم؛ اما این کشور به گروههایی پناه میدهد که برای کشتن سربازان ما برنامه ریزی میکنند.
ترامپ، ضمن ستایش از همکاریهای هند با امریکا در افغانستان، خواستار نقش بیشتر هند در افغانستان میشود.
مواردی جزیی دیگری نیز در سخنان ترامپ هست که بدانها نمیپردازیم.
کاستیهای استراتژی ترامپ
استراتژی ترامپ از چند کاستی عمده نیز برخوردار است که کوتاه بدانها اشاره میکنیم:
۱- استراتژی اعلام شده از سوی ترامپ بسیار کلی و مبهم است. هیچ اشارهای به جزئیات نشده و خصوصا به عملیاتی شدن این کلیات نپرداخته است. هرچند ممکن است از این کلیات، برنامهی اجرایی ساخته شود.
۲- همگان میدانند که ناامنیهای افغانستان ریشه در سیاستهای تروریستپروری پاکستان دارد. پاکستان لانه و پرورشگاه تروریستهای افغانستان است. این واقعیت در بیانیه ترامپ موجود است. او از پاکستان میخواهد رویه تروریست پروری خود را تغییر دهد؛ اما در صورتی که پاکستان به سیاستهای خود ادامه دهد، اقدامات عملی امریکا در برابر آن کشور چه خواهد بود. چیزی که جایش در استراتژی ترامپ خالی است.
۳- دیگر کسی تردید ندارد که جنگ افغانستان یک جنگ نیابتی است و در آن قدرتهای جهانی و منطقهای به زورآزمایی میپردازند. ترامپ در بیانیه خود تنها به نقش هند در افغانستان اشاره میکند؛ اما نقش روسیه، چین، ایران، عربستان و برخی کشورهای دیگر را که همین حالا در افغانستان حضور دارند و در جنگ جاری شریک هستند نادیده میگیرد.
در حالی که جنگ افغانستان روزافزون به سوی سوریه شدن پیش میرود که در آن امریکا و روسیه با متحدانشان جنگ میکنند، ترامپ فکر میکند هنوز امریکا در افغانستان یگانه تصمیمگیرنده است. بدون تردید جنگ افغانستان بدون توافق روسیه، چین و ایران پایان نخواهد یافت. تصمیم و توافق منطقهای در بیانیه ترامپ نادیده گرفته شده است.
۴- در بیانیه ترامپ به توافقنامه امنیتی بین افغانستان و امریکا هیچ اشارهای نشده است. در حالی که این توافقنامه رابطه امریکا و افغانستان را تنظیم و وظایف هرکدام را به روشنی بیان میکند. این توافقنامه، در برابر استفاده از خاک و ظرفیتهای افغانستان، وظایف زیادی را به دوش ایالات متحده گذاشته است؛ اما آقای رئیس جمهور به عمد از اشاره به آن شانه خالی میکند و ظاهرا حاضر نیست به آن تعهدات عمل کند؛ چنانکه سلف او نیز عمل نکرد.
اما و اگرهای استراتژی ترامپ
به طور کلی میتوان گفت بیانیه ترامپ در برخی موارد یک گام به پیش است؛ هرچند در مواردی مانند دولتسازی و حمایت از دموکراسی و عدالت یک گام به پس است. مهمتر اینکه استراتژی ترامپ در صورتی میتواند مفید و مؤثر واقع شود که موارد زیر تحقق یابد؛ در غیرآن، ادامه جنگ و تشدید بحران در افغانستان تنها نتیجهی استراتژی جدید ایالات متحده امریکا در افغانستان خواهد بود:
۱- این کلیات، با توجه به وضعیت و منافع افغانستان عملی شود و تنها منافع امریکا در نظر گرفته نشود؛
۲- حکومت افغانستان بتواند با همگرایی در میان خود از ظرفیتهای ایالات متحده در داخل و خارج با تدبیر استفاده کند؛
۳- ایالات متحده امریکا با قدرتهای منطقهای خصوصا روسیه، چین و ایران در افغانستان به جای رقابت، رفاقت را در پیش بگیرد و در مبارزه با تروریسم در افغانستان این کشورها را شریک کند؛
۴- آمریکا سیاستهای دوگانه خود را با تروریسم فراموش کند. تقسیم تروریسم به خوب و بد چیزی است که افغانستان و منطقه را به اینجا رسانده است.
- کد خبر 5485
- پرینت