سال نو فرا می رسد. همه ساله سال نو برای مردم افغانستان دو معنا دارد:
۱- آمدن بهار، شکوفایی طبیعت، پایان فصل سرما و دشواری ها که در افغانستان به فصل “مرگ غریبان” حتا یاد می شود، طلوع فصل تازه کار، کوشش و امید.
۲- اما رویه دیگر سال نو و فصل گرما به معنای شروع دور تازه ای از خشونت ها، ناامنی ها و کشتارها است. مردم در عین حالی که سال نو را جشن می گیرند؛ اما برای وقایع ناخواسته و نامیمون آینده نیز دل نگرانی دارند. اگر بهار برای ما فصل روییش لاله ها، سبزه ها و فصل آواز خوانی چلچله ها است؛ فصل افزایش انفجارها، گروگانگیری ها، انتحارها و گریه های اطفال و زنان و فصل کشتارهای مردم بیگناه نیز هست.
پس باید این فصل برای ما دو مفهوم و دو رویه داشته باشد. رویه ای که برای ما شادی آفرین است و رویه ای که یاد آور تهاجم های وحشیانه، خونین و مرگبار می باشد. سال گذشته سال خونین، دشوار و مأیوس کننده برای مردم افغانستان بود. باتوجه به اتفاقاتی که در سال گذشته روی داد، مردم نسبت به سال آینده نگرانی های بیشتری دارند. از یک طرف ناامنی و پیشروی های دشمن و از سوی دیگر بیکاری، فقر و فساد مهار گسیخته که زندگی مردم را با تلخی و نا امیدی عجین کرده است، ترس و دلهره آشکار و پنهانی را در میان اعضای جامعه پدید آورده است.
کميته بين المللى صليب سرخ سال ٢٠١٥ را يکى از مرگبار ترين سال ها در تاريخ معاصرافغانستان دانسته است و گفته است که دراین سال در کنار چالش هاى ديگرى که متوجه افغان ها بود، يازده هزار فرد مُلکى در اثر جنگ کشته و مجروح گردیده است. این کمیته یاد آوری کرده که در اين سال، به گونه اوسط هر روز ۱۰ فرد ملکی کشته شده و بيش از ۲۰ تن ديگر مجروح گرديده اند که از هر چهار قربانى، يکى آن طفل بوده است . در سال گذشته شهروندان کشور ما دومین گروه از مهاجران و پناهجویانی را تشکیل می دادند که از طریق دریای مدیترانه می خواستند خود را به اروپا برسانند.
درهمین حال مرکز خبرنگاران افغانستان نیز در گزارش تازهای از افزایش ۸۵ درصدی خشونت، تهدید و فشار علیه خبرنگاران و کارمندان رسانهها در این کشور، در سال جاری خبر داده است. این آمارها در حالی به نشر می رسد که کارشناسان و فرماندهان نظامی نیروهای خارجی در افغانستان، سال آینده را نیز سال دشوار و پرچالش برای مردم و حکومت افغانستان می دانند.
مردم افغانستان از دشمنانی که به هدایت کشورهای خارجی در افغانستان می جنگند و هیچگونه تعهدی به منافع کشور و مردم ندارند، نمی هراسند. مردم افغانستان در چهل سال گذشته وضعیت های بسیار بد و خطرناکی را تجربه کرده اند، اما یک قدم از خواسته های خود عقب ننشستند و برای دسترسی به استقلال و به وجود آوردن یک نظام سیاسی فراگیر و مشارکت پذیر تا پای جان ایستادند. امروز هم مشکلات اقتصادی نمی تواند مردم را در برابر دشمنان به زانو درآورد؛ مشکل امروز مردم امنیت و فقر نیست، دیوارهای ضخیم و بلند بی اعتمادیی است که میان شهروندان و مقامات دولتی کشیده شده است. این دیوار هرگونه ارتباط سالم میان شهروندان و دستگاه حکومتی را ناممکن ساخته است.
مردم امروز به اراده حکومت در مبارزه قاطع بادشمنان شک و تردید دارند. مردم مقامات حکومتی را در غارت اموال عمومی، غصب زمین و فسادهای کلان دخیل می دانند. قوانین کشور نه توسط مردم، بلکه توسط حکومت، نهادهای عدلی و قضایی و پارلمان نقض می شوند. ناکارایی حکومت بیشتر از همین منابع به وجود می آید. اگر دولت با قاطعیت درخدمت مردم، در کنار مردم و همراه بامردم حرکت کند، بدون شک هیچ گروه و کشوری نمی تواند در برابر اراده آهنین مردم ما تاب بیاورد. بنابراین ما همیشه از مشکل درونی رنج می بریم. مشکلی که به رابطه میان دولت و مردم آسیب می زند.
- کد خبر 849
- پرینت