تردیدی وجود ندارد که ترامپ رئیسجمهور آمریکا در تک تازی و سبک روی، سبقت را از دیگر زمامداران غربی ربوده است و در صدر رؤسای جمهور کوتهبین، بیخبر از مسایل جهانی و درگیر با امیال شخصی جا باز کرده است. اما واقعیت امر این است که بی دقتی، بی پروایی و غرور کاذب ترامپ نمی تواند “حق خواندن تجاوز شوروی و ناحق خواندن دفاع مردم افغانستان” که از زبان وی بیرون درز کرده است را توجیه و تفسیر کند. زیرا هرچند خون و
رگی میلیون ها انسان نزد ترامپ بی ارزش باشد، بازهم ارزش و اهمیت خون شهدای راه جهاد با کمونیسم و غمخواری اسارت را بایستی در میان همان مردم جستجو کرد، نه در خانهی نقاش قتل و غارت دولتها و ملتها.
از این جهت است که می توان گفت: اگر ترامپ جرأت یافته تا تجاوز آشکار شوروی وقت را به افغانستان که در اثر آن میلیون ها کشته و زخمی و بیجا برجا ماند، حق بخواند و دفاع مردم بی گناه و بی سلاح را ناحق بگوید؛ سخنی است که در گام دوم رانده شده و نخستین عامل اصلی را باید در میان خودمان جستجو کنیم که چرا خط مشی شهدای جهاد بر حق مردم افغانستان علیه شوروی به فراموشی رفته و ارزش های والای انسانی و اسلامی که به خاطر آن میلیون ها انسان مسلمان افغانستانی را در میدان نبرد کشاندند، احیا نگردید و همچنان با رفتار گل آلود پوشیده گردید و ترامپ این گونه جرأت یافت؟
اینجاست که در قدم اول، بررسی و بازنگری وضعیتی پیش کشیده می شود که رهبران جهادی ضد شوروی به بار آورده و با توجه به این که شعار جهاد، دفاع از اسلام، انسانیت، آزادی و احیای سنت قرآن بود و هدف اصلی که می بایست با پیروزی جهاد رقم می خورد، تشکیل دولت اسلامی، تحکیم وحدت، حاکمیت ارزش های انسانی و اسلامی، درخشش برنامه های سبز محمدی و بالاخره نجات مردم افغانستان از زیر سلطهی فقر اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اخلاقی بود، اما با پیروزی جهاد و شکست سوسیال امپریالیسم و فروپاشی نظام وحشی شرقی، گفتارها و رفتارهای مجاهدین نه تنها عادی و مثل دورهی جهاد باقی نماند که عوض شد و هر روز شکنندهتر گردید و نتوانست وحشیگری کمونیسم را بپوشاند و بل برجسته کردند.
از اینروست که اگر امروز ترامپ می آید و گستاخانه به تجاوز شوروی حق می دهد و به دفاع مردم مسلمان افغانستان توهین می زند، ما خیلی قبل تر از توهین ترامپ، به خون شهدای میلیونی ضد تجاوز شوروی، بی احترامی کردیم. زیرا آنها جهاد کردند تا قرآن را احیا نمایند که با احیای قرآن، آزادی انسان مسلمان افغانستانی و استقلال کشور حفظ می شد، اما ما که در خط آنها قرار داشتیم، نتوانستیم از خط مشی شهدا پاسداری کنیم و بلکه نه تنها محافظت نکردیم که با نفی ارزش های انسانی و اسلامی جهاد، توهین نیز نمودیم. اگر واقعا ما پاسدار ارزش های جهاد می بودیم، کشور را این گونه مبتلا به فقر اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اخلاقی و فرورفته در کام مرگ نمی دیدیم.
وقتی ما نتوانستیم از ارزش های ارزشمند جهاد مردم افغانستان پاسداری کنیم، گلایه از گستاخی یک تک رو آمریکایی نیز نباید داشت.
هر چند زمان رفته و مکان با نبود ارزش ها پر رنج شده و حیات بی رمق، بازهم وقت باقی هست تا بار دیگر به خود آییم و دقت لازم را به جهت احیا و تحکیم ارزشهای واقعی انسان مسلمان نماییم و با وجودی که شهر پر آشوب گشته، اما خط مشی نجات ما همچنان زنده است.
محمدعظیم فکوری
- کد خبر 8105
- پرینت