جنگ افغانستان، يکي از طولاني ترين جنگهاي در منطقه و جهان است که نيم قرن زندگي مردم افغانستان با خود به آتش کشيده است. خطرناک ترين گروه هاي تروريستي در اين جنگ حضور داشته اند، سفاکترين دولت ها در اين مدت بر مردم افغانستان حکمروايي کرده اند، بزرگترين قدرتهاي جهاني در اين جنگ دخالت داشته اند، ميليونها انسان جان خود را از دست داده اند و يا زخمي و معلول شده اند، ميليونها انسان مهاجرت کرده اند.
اين جنگ به قيمت نابودي تمام زيرساخت هاي اقتصادي، اجتماعي و سياسي افغانستان تمام شده است. زماني که اين جنگ از زبان روساي جمهوري افغانستان در نشست هاي بين المللي و کنفرانس هاي جهاني توضيح داده مي شود، جملاتي هشدار دهنده، همراه با درخواست کمک، با توجه به روحيه حاکم بر جلسات، از افغانستان کشوري درمانده که تنها به کمک هاي جهاني مي شود آن را به بهشت تبديل کرد، ترسيم مي شود. و يا افغانستان جهنمي ترسيم مي شود که اگر به آن توجه و کمک نشود، به زودي آتش آن دامنگير تمامي کشورهاي دنيا مي گردد و آنگاه پيشماني سودي نخواهد داشت.
شکي در اين نيست که در افغانستان خطرناک ترين گروه هاي تروريستي وجود دارند و عملا فعال هستند. اين گروه هاي تروريستي به هدف از بين بردن همه افغانستان و به بردگي کشانيدن اين کشور وارد شده اند، از هيچ نوع جنايتي نه ابايي داشته اند و نه دارند، دست به هر کاري مي زنند، همان گونه که افغانستان را به آتش کشيده اند، مي خواهند منطقه و دنيا را به آتش بکشند.
اما در اين ميان، مردم افغانستان به کمک جامعه جهاني در حدود سيزده سال گذشته، بناي حکومتي را گذاشته اند که خواستها و آرزوها و اميال آنها را برآورده سازد، دموکراسي را پايه گذاري کردند، جوان هايشان در قالب اردو و پوليس و نيروهاي امنيتي مردانه جنگيدند و خون دادند تا ريشه هاي دموکراسي را آبياري نمايند، تا حاکميت قانون را تقويت کنند. همين ها بودند که به بهاي از دست دادن جانشان و بريده شدن دست ها و انگشتان شان حاضر شدند پاي صندوق هاي راي بروند، و رئيس جمهوري انتخاب کنند و انتخابات (قانوني ترين روش تعيين حاکميت) را تثبيت کنند.
اما هنوز، دولت هاي افغانستان بعد از سيزده سال جنگ در مقابل طالبان و القاعده و شبکه حقاني، نتوانسته اند تعريف واحدي از اين گروه ها ارايه بدهند، چگونه انتظار دارند که دولت هاي ديگر تعريفي از اين گروه براي دولتمردان افغانستان داشته باشند. دولت افغانستان نتوانسته خطري که اين گروه ها براي مردم افغانستان دارد را به طور واقعي درک کند و با درک آن اقدامات منظم و هماهنگ و ملي را روي دست بگيرد، چگونه انتظار دارد اين کار را ديگران انجام دهند؟ دولت افغانستان به هشدارهايي که در سال گذشته و سالهاي پيش از آن نسبت به حضور رو به گسترش طالب و داعش و گروه هاي ديگر تروريستي داده مي شد، بي توجهي کرد، و نتيجه را در شکل گسترش داعش در ولايات و شهرهاي کشور ديده ايم، چگونه انتظار دارد تا دولت ها و سازمان هاي ديگر توجه داشته باشد.
اما هم دولت افغانستان و هم سازمان هاي بين المللي و کشورهاي جهان بايد به اين هشدارها توجه کنند، به خواست افغانستان و به خواست مردم افغاسنتان بايد توجه کنند. افغانستان در حال سقوط در کام تروريزم و دهشت افگني است و اگر فکري به حال آن نشود خطر در بيخ گوش دولت و مردم افغانستان است.
سران دولت افغانستان با سخنراني هاي زيبا و جذاب و ترحم انگيز معمولا توانسته اند براي افغانستان کمک هاي نقدي و حمايتي بگيرند، اما اين دولت ها نتوانسته اند از اين پول ها به نفع ثبات و امنيت کشور بهره لازم را ببرند. دولت افغانستان بايد به همان اندازه که انتظار از کشورها و سازمان هاي خارجي دارد، به توانايي ها در داخل کشور تکيه کند و از همه امکانات براي مبارزه با تروريزم، فقر، تبعيض، بي عدالتي و … استفاده کند. در غير اين صورت، ورود کمک هاي خارجي به افغانستان به معناي بهتر شدن حاکميت و دولت نيست و به معناي مبارزه با تروريزم نيز نيست.
- کد خبر 522
- پرینت