افغانستان از بدو تاسیس تاکنون به عنوان یک کشور استعماری، مشکلات و مصایب فراوانی را تجربه کرده است. از نبود امنیت گرفته تا فقر و جنگ و اشغال و مبارزه و بی سوادی و عدم توسعه.
♦️ولی مهمترین چالشی که این کشور از همان آغاز به وجود آمدن با آن درگیر بوده، عدم دولتی فراگیر و همه شمول بوده که به مثابه یک خلاء عظیم همواره در دل خود مشکلات و چالشهای دیگر را پرورانده است.
♦️چالش نبود یک دولت فراگیر در افغانستان همواره عامل اساسی بحرانها و شورشها و جنگ های داخلی شده و نگذاشته که نهاد دولت و حاکمیت در این کشور قوام یابد؛ چنانچه در تاریخ معاصر میبینیم که تمام حاکمیتهای افغانستان به دلیل فراگیر نبودن، درگیر بحران مشروعیت بوده و سرانجام نیز از طرق شورش و کودتا و جنگ داخلی محکوم به نابودی و سرنگونی شدهاند.
♦️از کودتای ۲۶ سرطان داوودخان علیه دولت شاهی ظاهر شاه گرفته تا کودتای خونین ۷ ثور ۱۳۵۷ و کودتای حفیظ الله امین علیه مرشدش نور محمد ترهکی، سپس کودتای ۶ جدی ببرک کارمل علیه حفیظالله امین و کودتای حزبی داکتر نجیب علیه ببرک کارمل و کودتای مجاهدین در ۸ ثور ۱۳۷۱ علیه حاکمیت کمونستی و کودتای طالبان علیه دولت اسلامی استاد ربانی در ۵ میزان ۱۳۷۵ و سپس سرنگونی امارت طالبانی در ۱۳۸۰ و اینک دوباره کودتای طالبان علیه دولت جمهوری اسلامی، همه و همه درگیر بحران مشروعیت ناشی از نبود دولتی فراگیر در کشور شدهاند.
♦️اکنون که نظام جمهوری سرنگون شده و به دلیل نبود همه شمولی به تاریخ پیوسته است، زمینه بار دیگر برای ایجاد دولتی فراگیر که بتواند پاسخگوی نیازهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی ۹و اقتصادی تمام اقشار و اقوام جامعه افغانستانی باشد، فراهم شده است.
♦️در برهه کنونی، دولت فراگیر نوشداروی بحران نیم قرنه افغانستان است، بحرانی که تمام ابعاد زندگی این ملت را ویران ساخته و نیاز اس که در یک حالت ایدهآل دوباره ساخته شود.
♦️آن حالت ایدهآل مورد نظر ایجاد دولت فراگیر است که میتواند بحرانها را پشت سر گذاشته و ملت افغانستان را از درد و رنج و تعب برهاند.
♦️امتیاز بسیار بزرگ این نسخه حکومت داری این است که کشورهای پرقدرتی در منطقه نظیر ایران، روسیه، هند، کشورهای آسیای میانه و حتی اتحادیه اروپا نیز از آن حمایت همه جانبه میکنند. این ایده که از سوی ایران مطرح شده، در واقع فرصتی است که ملت افغانستان راه خود را بیابند و بتوانند از میان ابرهای سیاه بحران به سوی آیندهای با ثبات و توسعه یافته گام بردارند.
♦️اگر این فرصت ضایع شود، شکی در آن نیست که حتا خطر تجزیه کشور را تهدید کرده و در آینده از ذهن به دور نمیباشد، زیرا امتداد نارضایتی قومی و مذهبی منجر به جنگ داخلی شده و در جنگ نیز گروههای مسلح چون قدرت آتش دارند، کوتاه نخواهند آمد و با توجه به تنوع قومی و مذهبی کشور، خطر تجزیه در بیخ گوشمان قرار خواهد گرفت.
- کد خبر 10854
- پرینت