در حالیکه طالبان به عنوان یک تهدید جدی در افغانستان تبدیل شده و در حال حاضر در ۲۰۰ مایلی «کابل» حضور دارند، شاخه خراسان گروه تروریستی داعش نیز در شرق افغانستان ظهور کرده است.
هم اکنون نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان در چند جبهه علیه طالبان و داعش مشغول نبرد هستند و پای آمریکا دوباره به جنگ کشیده شده است.
حضور نظامی راهحل مناسبی برای برقراری صلح و ثبات در افغانستان نیست
اکنون زمان آن رسیده که با شکلگیری دولت جدید آمریکا تحت رهبری «دونالد ترامپ» واشنگتن استراتژی نظامیاش را در افغانستان مجدداً مورد ارزیابی قرار دهد، جنگ و عملیات نظامی راه حل مناسبی برای برقراری صلح و ثبات در افغانستان نیست.
با این حال مذاکره و آشتی ملی یگانه راه تامین صلح و ثبات و پایان دادن به خشونتهای جاری در افغانستان است، با حمایت از روند گفتوگوهای صلح و آشتی ملی به رهبری افغانستانیها، ایالات متحده آمریکا میتواند این جنگ دراز مدت را در افغانستان خاتمه بخشد و در روند صلح و آشتی ملی افغانستان مشارکت داشته باشد.
تاکنون دولت آمریکا به رهبری هر دو حزب در این کشور به سیاستهای گذشته در افغانستان ادامه دادند، راهبرد فعلی آمریکا در افغانستان، حمایت و پشتیبانی از دولت مرکزی بوده و نیروهای امنیتی افغانستان را در امر مبارزه با گروههای تروریست از جمله طالبان حمایت کرده است.
پایگاه هیل گزارش داد: این حمایتها شامل ایجاد یک حکومت کارا و شفاف، راهاندازی حملات هوایی و هدف قرار دادن گروههای تروریستی از جمله القاعده و داعش در افغانستان بوده است.
با این حال، راهبرد فعلی آمریکا در افغانستان فاقد یک چشم انداز بلندمدت برای تامین صلح و ثبات پایدار در این کشور است، برای دستیابی به این چشمانداز بلند مدت، واشنگتن باید فعالیتهای فشرده را با دولت افغانستان و متحدین منطقهای آغاز نماید و از رهبران طالبان مصرانه بخواهد که خشونتها را کنار بگذارند و به میز مذاکره رو آورند.
حمایت آمریکا از گفتوگوی صلح افغانستان نمایش تعهد این کشور خواهد بود
این گزارش میافزاید: با حمایت از روند گفتوگوهای صلح در افغانستان، ایالات متحده آمریکا میتواند تعهد خود برای صلح و امنیت پایدار در افغانستان به نمایش بگذارد و عملیات نظامی به تنهای کارساز نیست و زمانی که با دیپلماسی قوی و کارآمد ترکیب شود، میتواند مفید واقع شود.
گفتوگوهای سازنده صلح به رهبری افغانستانیها میتواند طالبان را تحت نفوذ دولت کابل قرار دهد و این گروه را تشویق نماید با القاعده و سایر گروههای تروریستی در منطقه قطع رابطه کند.
از سوی هم این راهبرد میتواند دیگر گروههای شورشی را در منطقه تشویق کند که سلاحشان را به زمین گذاشته و به مذاکرات صلح روی آورند.
در تازهترین مورد حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار یکی از گروههای شبه نظامی رادیکال در افغانستان توافقنامه صلح را با کابل امضا کرد و از نبرد مسلحانه چند ساله علیه دولت افغانستان دست برداشت، این توافقنامه صلح تاحدی زمینه را برای آغاز گفتوگوهای صلح با طالبان هموار کرده است.
باید علیه طالبان کنسرت منطقهای متشکل از پاکستان و چین شکل گیرد
این گزارش میافزاید: روند صلح برای یکپارچهسازی منطقه نیز یک گام ضروری است، هم اکنون دولت افغانستان با بازیگران منطقهای که از ظهور مجدد طالبان نگرانی دارند یک نوع همکاری تنگاتنگ را آغاز کرده است.
اگر طالبان بیش از حد در افغانستان قدرت بگیرند به نظر میرسد که پاکستان نیز آسیبهای را از این ناحیه ببیند.
همچنین چین نیز نگران افراطگرایی مسلمانان در مرزهای شمال غربیاش است، بنابراین چنین تهدیدهای، بازیگران کلیدی منطقهای را که تصور میکنند با یک دشمن مشترک مواجهاند، دور هم جمع میکند و از مبارزه افغانستان با این دشمن مشترک حمایت خواهند کرد.
بسیار از منتقدان اعتقاد دارند گفت وگوهای صلح به این دلیل که تضمینی وجود ندارد که طالبان بعد از امضا صلح به حملات خود پایان دهد، شکست خواهد خورد. با این وجود دولت افغانستان با اتخاد چندین روش میتواند از شورش مجدد طالبان جلوگیری کند:
نخست دولت افغانستان باید تلاشهای هماهنگ را برای متوقف کردن کشت و تولید تریاک در افغانستان انجام دهد. متوقف کردن کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر در افغانستان منابع مالی طالبان را قطع خواهد کرد و توانایی این گروه را برای بسیج، جذب و راه اندازی حملات در افغانستان تضعیف میسازد.
دوم ایالات متحده آمریکا باید بقایای شبکه القاعده به ویژه شاخه خراسان گروه تروریستی داعش را در افغانستان هدف قرار دهد تا این دو گروه نتوانند با استفاده از خاک افغانستان علیه آمریکا اقدام کند.
هدف قرار دادن این دو گروه تروریستی در افغانستان طالبان را به این فکر میاندازد که به جز از پیوستن به روند گفتگوهای صلح دیگر هیچ راهی وجود ندارد.
فشار آوردن به القاعده و داعش در افغانستان طالبان را وادار میسازد یا با پیوستن به روند صلح زندگی صلح آمیز را در کنار خواهران و برادران افغانستانیشان ادامه دهند یا توسط حملات آمریکا نابود گردند.
سوم، در آخرین مورد طالبان با انتشار اعلامیهای تاکید کردند که پس از این از پروژههای ملی در افغانستان از جمله پروژه «تاپی» که در آن افغانستان، ترکمنستان، پاکستان و هند دخیلاند، محافظت خواهند کرد.
با حمایت و افزایش چنین پروژههایی که به نفع تمام مردم افغانستان است، ایالات متحده آمریکا میتواند انگیزه طالبان برای مبارزه علیه اشغالگران خارجی را کاهش دهد.
در نهایت برای موفقیت این روند در افغانستان، کابل و واشنگتن به همکاری پاکستان نیاز دارند، پاکستان برای کنترل طالبان اهرم کنترل و فشار دارد.
دولت افغانستان با حمایت آمریکا باید فشارها را بر پاکستان شدت بخشد تا اسلامآباد را وادار سازد که دست از حمایت گروههای شورشی در افغانستان بر دارد.
همچنین مقامهای دولت پاکستان را وادار سازد که به جای حمایت از این گروهها اقدامات عملی را علیه رهبران طالبان و شبکه حقانی در داخل خاکش بردارد و از تلاشهای آشتی ملی دولت افغانستان حمایت نماید.
توافق سیاسی با طالبان باید استراتژی آمریکا در افغانستان باشد
مصالحه و رسیدن به یک توافق سیاسی با طالبان باید بخشی جداییناپذیر استراتژی امنیت آمریکا در افغانستان تبدیل گردد، با پشتیبانی قوی از روند صلح و آشتی ملی در افغانستان، ایالات متحده آمریکا برای شکست دادن گروههای تروریستی، خاتمه بخشیدن به جنگ فعلی و آوردن صلح و ثبات دائمی درافغانستان تعهد تازه نماید.
- کد خبر 3249
- پرینت