سایت “افغانستان.رو” گفتگوی اختصاصی با رئیس پیشین امنیت ملی جمهوری اسلامی افغانستان امرالله صالح انجام داده است که توجه مخاطبان به متن آن جلب میشود:
یادداشت: امرالله صالح زمانی که اتحاد شوروی درافغانستان نیروی نظامی داشت، دانش آموز مکتب بود وپس ازفراغت ازمکتب، به صفوف نیروهای احمد شاه مسعود درجبهه ی پنجشیرپیوست. امرالله صالح از آن زمان تا سال دوهزارویک، ازهمکاران نزدیک فرمانده مسعود بود. پس ازسقوط طالبان درسال دوهزارودو، امرالله صالح به وزارت دفاع پیوست ومدتی همکار نزدیک مرحوم مارشال محمد قسیم فهیم وزیردفاع وقت بود. درسال ۲۰۰۵ به ریاست سازمان امنیت ملی افغانستان منصوب شد وتا سال دوهزاروده دراین سمت باقی ماند. امرالله صالح به دلیل اختلاف نظربا حامد کرزی رییس جمهورپیشین افغانستان از سمت ریاست عمومی امنیت ملی کناررفت. ازسال دوهزاروده تا حالا امرالله صالح درمیدان سیاست افغانستان فعال است. او درانتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۴ ازدکترعبدالله عبدالله حمایت کرد. امرالله صالح درولایت پنجشیربه دنیا آمده است.
س: خبرگزاری دولتی روسیه برخی ازمقام های دولتی افغانستان را متهم به حمایت ازجنگجویان داعش کرده است، درکابل هم یک عده برخی ازمقام های دولتی را متهم به حمایت ازداعش می کنند، آیا انگیزه های سیاسی پشت این اتهام زنی ها است یا این گفته ها مبنای واقعی دارد؟
ج: فهم من این است که تفاهمی که بین امریکا وروسیه پس از یازدهم سپتامبردوهزارویک شکل گرفته بود، درسطح استراتژیک سقوط کرده وازبین رفته است. این سقوط تفاهم پس ازبحران اکراین آغازشدو بحران سوریه نیزسوتفاهم بین امریکا وروسیه را بیشترساخت، این سقوط تفاهم شکل جنگ نرم وجنگ رسانه ای را به خود گرفته است. تبلیغ می شود که گویا افغانستان بخشی از برنامه ی جهانی استخباراتی است که برمبنای آن می خواهند آسیای میانه وبخش های آسیب پذیراتحاد شوروی پیشین را ناامن بسازند وبرنامه ی دهه هشتاد را تطبیق کنند تا روسیه را با شورشیان مذهبی درگیربسازند واین شورشیان در خاک افغانستان حمایت شوند. این درحد یک تیوری است ولی هیچ مدرک وثبوتی دال براین که دولت افغانستان وسیله ی اجرای این پروژه است، وجود ندارد. من هم هیچ مدرکی که این ادعا را اثبات کند، دراختیارندارم. مردم و دولت افغانستان می خواهند که روابط کابل ومسکو بیشترنزدیک شود، همکاری ها بیشترشودوروس ها بتوانند درایجاد ثبات درسطح منطقه نقش ایفا کنند. من درتاریخ ۴ سپتامبر دردهلی نو درنشست منطقه ای که به ابتکاروزارت خارجه هند برگزارشده بود، با دو افسرپیشین سازمان ” کی .جی. بی“ کهخود را کارمندان “کارنیگی“ درمسکو معرفی نمودند صحبت کردم. آنان پاکستان را درگسترش افراطیت ضد روسی متهم کردند. من ازآنان پرسیدم که وقتی دیدگاه تان چنین است چرا روابط اطلاعاتی ودفاعی تان را با کابل بیشترگسترش نمی دهید؟ پاسخ آنان این بود که مسایل استراتژیک مرتبط با امنیت افغانستان مربوط به ناتو وامریکا است، به همین دلیل روسیه همکاری خود را درحداقل حفظ می کند ولی این دو افسربسیار صریح گفتند که مسکومی خواهد نهاد دولت درافغانستان تقویت شود وهیچ نوع اتهامی ازآنان درمورد افغانستان نشنیدم.
س: گفتید دوافسرپیشین روسی پاکستان را درگسترش افراطیت ضد روسی متهم کردند، آیا قطر، عربستان یا ترکیه به نحوی با نا آرامی های شمال افغانستان رابطه ندارند؟شما رییس کمیته ی حقیقت یاب سقوط کندز بودید، روز سقوط کندز گزارشگر الجزیره عربی درمیان جنگجویان آسیای میانه ای درآن جا دیده شده آیا پیوند استخباراتی میان جنگجویان افراطی درشمال افغانستان وقطر، یا عربستان نیست؟
ج: ما درجریان تحقیق حادثه ی سقوط کندزدریافتیم که چهارشهروند تاجیکستان که نزد جنگجویان افراطی بودند به وساطت قطردوباره به دولت تاجیکستان سپرده شدند. غیرازاین اطلاعات موثق دیگردراین باره من ندارم. من رابطه بین قطروعربستان با ناآرامی های شمال افغانستان را نه رد کرده می توانم ونه تایید. من می خواهم باردیگرتاکید کنم که ما به حیث ملت وکشور وسیله ای برای آزار رسانی به روسیه نشده ایم. چندی قبل سفیراسترالیا درکابل مهمان خانه ی من درپنجشیربود. استرالیا کشوری است که تعزیراتی به روسیه وضع کرده است، اما درقبال افغانستان حاضر به همکاری با روسیه است. سفیر استرالیا به من گفت، کشورش حاضراست هزینه ی ترمیم هواپیما های افغانستان را درصورتی که روسیه این هواپیما ها را ترمیم کند بپردازد.
س: چه تعداد جنگجویان ازبکستانی، تاجیکستانی، چچنی واویغوری درقلمروافغانستان حضوردارند،درست است که این جنگجویان حالا بیشتربه خلافت داعش وفا دارند؟
ج: تصورمن این است که مجموع تحلیل گران اوضاع به این موضوع ازدریچه ی غلط می بینند. مهم این نیست که این جنگجویان چه تعداد هستند، مهم این است هدف شان چیست. طالبان با افراطیت جهانی مقاطعه نکرده اند، طالبان با افراطیت جهانی که نظم جهان را قبول ندارند، پیوند دارند. این گروه هیچ اعلامیه ای صادر نکرده که نشان دهد با القاعده رابطه ندارد. برای من هدف مهم است، هدف طالبان، داعش وجنگجویان آسیای میانه ای یکی است. پاکستانی ها تبلیغ می کنند که جنگجویان خارجی در صفوف طالبان بسیارکم است، درحالی که کمیت مهم نیست، طالب، داعش، جنگجویان آسیای میانه ای در هدف وجهت یکی هستند. این که طالبان می گویند هدف شان محدود به افغانستان است، بحث تاکتیکی است، استراتژی آنان نیست. طالبان درآغاز می گفتند که برای اعاده ی سلطنت می جنگند.بعد گفتند که برای احیای قدرت پشتون ها می جنگند، پس ازآن خود را با دنیای عرب وافراطیت جهانی وصل کردند، تنها چیزی که طالبان روی آن معامله نکردند این بودکه آنان می خواهند افغانستان را به قرن سنگ برگردانند، به قرون وسطا ببرند، این که چند آسیای میانه ای درصفوف طالبان است، مهم نیست، مهم این است که اگرافغانستان به دست طالبان سقوط کرد وازدید تفکروحکومت داری به وزیرستان بدل شد، این وزیرستان با کل آسیای میانه هم مرزخواهد بود. برای ما طالب وداعش یکی است. جنگجویان ازبک در تشکیلات جمعه نمنگانی وطاهریلداش تنظیم بودند، هردوی آنان کشته شدند.آنان دیگررهبری جذاب ندارند،این جنگجویان ازدید رهبری وتشکیلات منحل شده اند اما ازدید تفکرزنده اند. جنگجویان ازبکستانی بسیارفرصت طلب اند وتلاش می کنند که با خلافت داعش تماس بگیرند وپول به دست بیاورند، اما بازهم تاکید می کنم که تهدید اصلی برای افغانستان ومنطقه، طالب است.
س: درست است که تمام جنگجویان ازبکستانی، اویغوری وچچنی ازقلمروپاکستان رانده شده وحالا همه درافغانستان هستند؟
ج: این روایت پاکستانی ها است که می گویند جنگجویان خارجی را ازخاک خود کشیده اند وحالا مشکل درافغانستان است، اما این اشتباه است، این تبلیغات بخاطری صورت می گیرد که ما ازناحیه طالبان اغفال شویم. نیازملی ووجدانی ما است که مشکل خود را به صورت واضح تعریف کنیم. مشکل ما طالب است.چند صد ازبکستانی یاچینایی نمی توانند برای کشورها مشکل ایجاد کنند. جنگجویان خارجی در افغانستان عنصرهستند، لشکرنیستند، لشکرطالب است. کشورهای آسیای میانه هم باید این لشکر را تهدید بدانند. اگرطالب درافغانستان مسلط شود، افغانستان ازدید فرهنگ، حکومت داری و تفکروزیرستان می شود واین وزیرستان همسایه آُسیای میانه خواهد بود. این را هم باید کسی فراموش نکند که طالبان را اردوی پاکستان کمک می کند.
س: شماری ازجنگجویان پرچم داعش را در روستا های دوردست ننگرهاربلند کرده اند وخود را بخشی ازخلافت داعش می خوانند، ازاین جنگجویان کی حمایت می کند؟
ج: دولت داعش اعلامیه ای منتشرکرده که درآن آمده که داعش ولایت خراسان عصراموی را اعاده می کند. ننگرهاربخشی ازخراسان اموی شناخته می شود. فراترازاین ثبوتی نیست که جنگجویانی که به نام داعش درقریه های دوردست ننگرهارمی جنگند با داعش اصلی درسوریه یا عراق پیوند دارند. عده ای تلاش می کنند که با برجسته کردن داعش، ازطالب یک چهره ی مطلوب برای مردم ما ترسیم کنند، می خواهند به ما بگویند که اگرطالب را قبول نکنید نیروی سیاهتردیگری به نام داعش در راه است. حالا می خواهم بگویم که داعش ننگرهارکی است. پیش ازظهوراین جنگجویان درقریه های دوردست ننگرهاردر کنترول طالبان پاکستانی بود. این طالبان پاکستانی با ارتش پاکستان می جنگیدند. ارتش پاکستان به طالبان پاکستانی حمله کرد وپایگاه های آنان را ازبین برد. درقریه های ننگرهارهم وقتی جنگجویان پرچم سیاه ظهور کردند، خانه به خانه دنبال طالب پاکستانی می گشتند. این نشان می دهد که جنگجویان پرچم سیاه درننگرهار یک ویرسیون تقلبی داعش است که ازارتش پاکستان فرمان می برد، نه از موصل یا رقعه.
س: جنرال مشرف رییس جمهورپیشین پاکستان درمصاحبه ی اخیرش با بی بی سی ازشما ومرحوم مارشال فهیم معاون پیشین ریاست جمهوری افغانستان نام برد وگفت این عناصرمتحدان هند وروسیه درافغانستان هستند وازسمت شرق به پاکستان درد سردرست می کنند وبه همین دلیل اسلام آباد طالب را حمایت می کند. چه جوابی به این گفته ها دارید؟
ج: تازمانی که اسلام آباد طالبان وتحجر را حمایت کند، ما حق داریم ازهرکسی کمک بگیریم وافتخارمی کنیم که دوقدرت اتومی هند وروسیه ازما حمایت می کند. طالبان ومتحدش اردوی پاکستان، ازهیچ جنایتی علیه ما دریغ نکردند. تازمانی که اردوی پاکستان با طالب متحد باشد، ما حق داریم با هند یا روسیه متحد باشیم.
س: تلاش های چین وامریکا برای کشاندن پای طالبان روی میزمذاکره با کابل شدت گرفته است، ارزیابی تان چیست ازاین تلاش ها؟
ج: چیزی به نام پروسه ی مذاکره وصلح وجود ندارد. چند تا اعلامیه منتشرشده است که درآن گفته شده، طرف ها پروسه می خواهند ولی پروسه وجود ندارد. من فکرمی کنم که پروسه درسال ۲۰۱۶ متولد نخواهد شد.
س: در۲۰۱۷ متولد خواهد شد؟
ج: در۲۰۱۶ باید طرفین ثابت بسازند که به لحاظ نظامی کدام یک دست بالا دارند، به همین دلیل من درمورد ۲۰۱۷ گپ نمی زنم.
س: دردوهزاروپانزده نیروهای امنیتی افغانستان مشکلات زیاد داشتند، باری هم کندز را ازدست دادند که شما آن را ناکامی بزرگ توصیف کردید، در ۲۰۱۶ کدام طرف میدان را می برد؟
ج: میدان را ازدید سیاسی ملت افغانستان برده است. طالبان به لحاظ سیاسی واخلاقی شاریده اند. طالبان هیچ پیام سیاسی وانسانی ندارند، آنان غیرازجنگ وکشتارودریدن چیزی به گفتن ندارند. طالبان به ازلحاظ سیاسی واخلاقی چنان شاریده اند که پاکستان ازشرم به صورت علنی آنان را متحد خود خطاب کرده نمی تواند باوجود آن که روی شان سرمایه گذاری کرده است. سال دوهزاروپانزده برای نیروهای امنیتی ما خیلی پرتلاطم بود، اما به لحاظ استراتژیک این نیروها موفق بودند، درست است که کندز را ازدست دادند، اما ظرف چند روز با چند صد نفرکماندو آن را بازپس گرفتند. من به نیروهای امنیتی کشورم فخرمی کنم، طالب صرف یک نیروی درد سرسازاست، توان براندازی استراتژیک را ندارد.
س: گزارش های این روزها به نشرمی رسد که ایران وروسیه با طالبان تماس برقرارکرده اند وازاین گروه خواسته اند مانع داعش شود، آیا این کشورها به واقع برای مقابله با داعش روی طالب سرمایه گذاری می کنند؟
ج: من تایید می کنم که تماس اطلاعاتی بین ایران وطالبان وجود دارد، اما بسیاربعید است که طالبان درتفکرامنیتی ایران وروسیه جا پیدا کنند.
س: با توجه به نقل قولی که ازافسران پیشین روسی کردید، روسیه چه کمکی برای افغانستان کرده می تواند؟
ج: روسیه می تواند مثل سال های دوهزارسه ودوهزارچهاربا کشورهای عضوناتو درافغانستان هماهنگ شود. روسیه درسیاست کلان آُسیای میانه کشورمسلط است. مسکومی تواند آسیای میانه را به همکاری بیشتربا کابل ترغیب کند. روسیه ازطریق سازمان شانهگای نیزمی تواند افغانستان را حمایت سیاسی و تخنیکی کند. روسیه ازآدرس شورای امنیت سازمان ملل متحد نیزمی تواند، افغانستان را یاری کند. روسیه وارث اتحاد شوروی پیشین است. جنگی که نیروهای شوروی دردهه هشتاد درافغانستان کردند،منشا بحران های کلان وفروپاشی نهاد دولت درافغانستان شد. با توجه به این واقعیت، روسیه به لحاظ اخلاقی هم مسوولیت دارد تا ما را کمک کند.درعرصه اقتصاد هم روسیه ظرفیت های کلان دارد. روسیه درعرصه ی انرژی، ساختمان،تجارت وپروژه های دیگر، موثرتر ازهرکشوردیگری می توانند ما را کمک کنند. مثلا دردهه شصت وهفتاد میلادی، بحث اعمارنیروگاه روی رود آمومطرح بود، کارشناسان روسی درآن زمان دریافته بودند که روی رود آموچندین بندبزرگ آباد می شود این کارشناسان درآن زمان گفته بودند که ازمنشای رود آمو تا ” قلعه زال” تفاوت ارتفاع آب به هزارمترمی رسد، روس ها این مطالعات را درآرشیف های خود دارند ومی توانند دوباره این دوسیه ها را روی میزبگذارند وسرمایه گذاری کنند. گازپروم هم می تواند درافغانستان سرمایه گذاری کند. این ها که می گویم صرف کمک نیست، فرصت های کلان تجارتی است، هیچ مانعی پیش روی روس ها نیست. مردم افغانستان هم به پروژه های روسی خوشبین اند، همین حالا هم مردم افغانستان می گویند که روس ها بنیادی کارمی کنند نه سطحی وبرای بهره برداری آنی. درعرصه ی نظامی ما ازتخنیک روسی بریده نمی توانیم، این تخنیک خیلی ارزان وقابل ترمیم درساحه است.مثلا اگرچرخ بال امریکایی آسیب ببیند، شما باید آن را به امریکا منتقل کنید تا ترمیم شود، اما اگریک چرخ بال روسی در ” دره ی غوربند” هم خراب شود، کافی است چند مهندس چرخ بال روسی را به ساحه ببرید تا ترمیم اش کنند، بنابراین ما نیاز به تخنیک روسی داریم به دلیل این که برای ما به عنوان یک کشورفقیربه صرفه است.
سپاس جناب صالح
- کد خبر 379
- پرینت