چگونگی تأمین امنیت، ماحصل تلاش‌های دولتمردان و نوع اراده سیاسی در برابر مخالفان مسلح دولت کابل در کنار میزان حمایت و تجهیز نیروهای امنیتی و دفاعی مسائل جنجال برانگیز در جریان سال‌های پسین بین مردم بوده است.

با وجود اینکه موارد فوق در زمان‌های مختلف فراز و فرودهایی داشته اما اکنون افغانستانی‌ها در اکثر ولایت‌ها و شهرستان‌ها رنج می‌بینند.

تازه‌ترین رویدادها

در جریان روزهای گذشته امنیت بغلان به یکبارگی به شدت به وخامت گرایید که در نتیجه آن شهرستان «تاله و برفک» بین نیروهای دولتی و شبه‌نظامیان دست به دست شده و از ۵ روز به این طرف در مناطق «دندغوری» و «بغلان مرکزی» نیز جنگ به شدت خود ادامه دارد.

جنگ بین نیروهای دولتی و طالبان در بغلان جنگ بی‌سابقه نیست، اما این جنگ اکنون رنگ و رخ دیگری به خود گرفته و بیش از تصور تاکتیکی شده است.

بر اساس گزارش‌ها، طالبان در مناطق کلیدی و استراتژیک به دنبال شکار نیروهای دولتی و گسترش دامنه اقتدار خود در مناطق مختلف بغلان هستند.

بازنگری در صفوف مدیران

پس از گرم‌شدن میدان نبرد بین نیروهای دولتی و شبه‌نظامیان گزارش‌هایی منتشر می‌شود که گویا طالبان بهترین فرماندهان جنگی و مین‌گذاران خود را از سایر ولایت‌های افغانستان و پاکستان به بغلان فرا خوانده‌اند.

در بین این فرماندهان و مین‌گذاران طالبان یکی آنها «رئیس گل‌خان» بود که ۲ روز پیش در این ولایت در نتیجه انفجار مواد منفجره خود از بین رفت.

در مقابل دولتمردان کابل نیز آرام ننشست، ضمن بازنگری و اعزام هیئت‌های از کابل و پلخمری به صفوف میادین و سنگرهای نبرد، «عبدالستار بارز» والی کابل را برکنار و «عبدالحی نعمتی» را به جای وی منصوب کرد.

محمد اشرف‌غنی دلیل این اقدام خود را ضعف مدیریتی بارز دانسته و یکی از دلائل برکناری و انتصاب والی دیگر به جای وی را سقوط شهرستان تاله و برفک قلمداد کرده است.

اهمیت پیروزی در میدان نبرد

بغلان از زمره ولایت‌های استراتژیک افغانستان محسوب می‌شود، این ولایت در حقیقت افغانستان را به ۲ بخش شمالی و جنوبی تقسیم کرده و با توجه به اینکه تنها راه حمایت و تجهیز نیروهای دولتی مستقر در شمال است، دولت کابل آماده واگذاری آن به شبه‌نظامیان نخواهد شد.

تنها راه دولت در میدان نبرد بغلان مقاومت و طراحی جنگ با طالبان است، زیرا در غیر این صورت و با توجه به آمادگی‌هایی که شبه‌نظامیان در جریان زمستان اتخاذ کرده‌اند، سقوط ولایت بغلان به دست این گروه حتمی می‌شود.

در صورت سقوط بغلان، اقتدار دولت در ۹ ولایت شمالی و شمال شرقی به شدت دچار ضعف می‌شود که در نتیجه شبه‌نظامیان قادر به سقوط هر ولایت به آسانی خواهند شد.

اهمیت بغلان برای طالبان بیشتر از اهمیت این ولایت برای دولت است، زیرا در صورت سقوط این ولایت به دست طالبان، این گروه علاوه بر پیروزی بزرگ و احتمال سلطه بر ۹ ولایت، تجهیزات زیادی نظامی به دست خواهد آورد که در نتیجه این گروه با این تجهیزات سال‌ها قادر به ادامه نبرد خواهند شد.

نتیجه‌گیری

موقعیت استراتژیک بغلان بر هیچ کسی پوشیده نیست، دولتمردان و مسئولان نظامی مستقر در بغلان در جریان زمستان اقدامات آنچنانی که منجر به شکست طالبان شود، انجام نداده‌اند.

در جریان زمستان طالبان ضمن بازنگری به صفوف و فراخواندن بهترین فرماندهان به این ولایت از برخی ژنرال‌های پاکستانی برای آموزش شبه‌نظامیان خود کار گرفته‌اند.

اکنون شبه‌نظامیان طالبان بیشتر از نیروهای دولتی آماده حضور و رویارویی در میادین نبرد هستند، بنابراین دولت کابل در صورت اندک تعلل به شکست فاحشی در این ولایت روبه‌رو خواهد شد.

رهبران دولت وحدت ملی امنیت بغلان را دست‌کم نگیرند، ضمن توجه کافی به رهبری این نبرد، نیروهای بیشتر ارتش اعزام کرده و نگذارد تا ولایت استراتژیک بغلان به دست طالبان سقوط کرده و آسیب‌های فراوانی به نیروهای نظامی و غیرنظامیان وارد شود.