«امرالله صالح» رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان تاکید میکند که در حال حاضر این کشور با گروههای تروریستی بسیاری درگیراست و ازمهمترین دلایل بقای این گروهها را حمایتهای خارجی و جنگهای نیابتی در افغانستان می داند.
صالح همچنین بر این باور است که تعاملات دفاعی و امنیتی بین افغانستان و آمریکا روند خوبی را دنبال میکند و در گذشته نیروهای افغان در نقش حمایتی و نیروهای آمریکایی در نقش رهبری جنگ حضور داشتند اما در حال حاضر آمریکاییها در نقش حمایتی حضور دارند و رهبری جنگ به افغانها سپرده شده است.
امرالله صالح در گفتوگو با ایسنا، به بررسی وضعیت افغانستان در دوران شکلگیری دولت وحدت ملی پرداخت و گفت: افغانستان در حال حاضر درگیر جنگ با بیست گروه تروریستی است که بزرگترین آنها طالبان و بعد داعش هستند که به اندازه طالبان تهدید بزرگی محسوب نمی شوند. در سال ۲۰۱۷ توانستیم از مناطق کلیدی شهرها و روستاها و جادههای مواصلاتی افغانستان دفاع کنیم.
صالح در پاسخ به این سئوال که چرا هنوز گروههای تروریستی در افغانستان به طور کامل شکست نخوردهاند؟ خاطرنشان کرد: چون این گروهها در پاکستان پایگاه دارند و پاکستان با ما مرز طولانی دارد.
سال ۲۰۱۷ آمریکاییها با این تصور که شورشیان و تروریستهایی که با افغانستان میجنگند و تهدید امنیتی هستند، در پاکستان پناهگاه دارند سیاست خود را در قبال پاکستان نسبت به گذشته واضحتر اعلام کردند.
وی ادامه داد: با مدنظر داشتن سیاست آمریکاییها و اینکه افغانستان سرمایهگذاری زیادی برای ارتقای مهارتهای نیروهای امنیتی خود می کند امیدواریم سال ۲۰۱۸ نقطه عطفی برای ایجاد تغییرات بارز در وضعیت امنیتی افغانستان باشد.
متاسفانه سال گذشته از نظر تلفات مردمی و قربانیهایی که نیروهای امنیتی و دفاعی ما متحمل شدند سال خوبی نبود و تعداد شهدا، مجروحان و زخمیهای ما به هزاران تن رسید اما آنچه به ما دلگرمی داد، این بود که این وضعیت بد امنیتی اراده مردم ما را برای مبارزه با این بیست گروه تروریستی سست نکرد.
رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان در پاسخ به این سئوال که اعضای بیست گروه تروریستی که شما به آنها اشاره کردید افغان هستند یا تعدادی هم از خارج افغانستان به این کشور آمدند؟ افزود: درخصوص طالبان باید بگویم که بیشتر اعضا این گروه افغان هستند، ولی پایگاه آنها در بلوچستان پاکستان، دفاتر شبکههای آنها در کراچی و همچنین رهبری طالبان در شهر پیشاور پاکستان است که از بزرگترین شهرهای این کشور محسوب می شود.
وی ادامه داد: بقایای القاعده که البته تنها عناصری از آنها باقی مانده است و دیگر جایگاهی در افغانستان ندارند هم هنوز در افغانستان به صورت محدود وجود دارند
صالح با بیان اینکه داعش در افغانستان پدیده ای نوظهور است، خاطرنشان کرد: داعش در افغانستان با آنچه شما از داعش در خارج از افغانستان می شناسید متفاوت است. در افغانستان داعش با طالبان تبانی و تعامل نزدیک دارد و ریشههای این گروه تروریستی درواقع به همان طالبان باز میگردد. آنها فقط خواستهاند که تحت عنوان و پرچم جدیدی دوباره در این کشور مطرح شوند.
رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان در پاسخ به این سئوال که چه تعداد از نیروهای داعش در افغانستان، بومی این کشور هستند؟ گفت: عناصر بیرونی هم در بین داعش وجود دارد، ولی چون به اطلاعات داخلی دسترسی ندارم، نمی توانم تعداد دقیق آنها را بگویم ولی تخمین دولت افغانستان از حضور داعش این است که نیروی اصلی آنها در سراسر افغانستان از سه هزار نفر بیشتر نمیشود.
وی در ادامه جنبش اسلامی ازبکستان را چهارمین گروه تروریستی فعال در افغانستان دانست و افزود: علاوه بر جنبش اسلامی ازبکستان، گروه اسلامی ترکستان شرقی هم در گوشه گوشه افغانستان حضور دارند و بخشی از آنها تحمت حمایت طالبان هستند.
آنها سال های سال است که با طالبان همکاری و علیه افغان ها مبارزه می کنند. البته تعدادی از آنها تحت بازداشت هستند.
صالح گفت: از دیگر گروههایی که بسیار به طالبان نزدیک بوده و نام رهبرشان در لیست سیاه تروریست های جهانی قرار دارد، لشکر طیبه نام دارد. رهبر آنها یک فرد افراطی، تکفیری و پاکستانی است که بیشتر در پنجاب و پاکستان به سر میبرد و هر از گاهی حملاتی را با هماهنگی استغفارات پاکستان در افغانستان انجام میدهد.
وی ادامه داد: به همین ترتیب نیروهای دیگری هستند که عمدتا از جنوب و غرب آسیا به شکل گروهی و یا به صورت ترکیبی از گروهها با یکدیگر همکاری کرده و در افغانستان دست به عملیات تروریستی میزنند که به ترتیب بزرگترین آنها طالبان، داعش، بقایای القاعده و در نهایت لشکر طیبه هستند.
افغانستان از جنگهای نیابتی رنج میبرد
این دیپلمات پیشین افغانستان در پاسخ به سئوال دیگری مبنی براینکه باتوجه به مطالب گفته شده ، شما اولویت افغانستان در بعد امنیتی و دفاعی را مقابله با این گروههای تروریستی میدانید؟ گفت: دقیقاً. تهدید علیه امنیت ملی افغانستان پس از شکست شوروی رخ داد و این درحالی بود که ما شاهد لشکرکشی مستقیم از سوی کشور همسایه یا منطقه نبودیم و این جنگها و تشنج آفرینی نیابتی است که افغانستان از آن رنج میبرد.
وی ادامه داد: به دنبال شکستی که در شیرازه نظام افغانستان در دهه ۸۰ میلادی به وقوع پیوست و اقتصاد این کشور از هم پاشید، باعث شد تا افغانها دست به مهاجرت و کوچ دسته جمعی بزنند. افغانها چند سالی را با فقر شدید دست و پنجه نرم کردند.
این گسستها در کنار فقر و تنگدستی و صدمه ای که هویت ما خورد ضربه ای به کلیت نظام افغانستان خورد و بخشی از مردم مان به عنوان وسیله در اختیار کشورها و حلقههای متخاصم قرار بگیرند.
صالح خاطرنشان کرد: پس از فروپاشی شوروی پاکستان از این نیروها به عنوان نیروهای نیابتی برای اثرگذاری در افغانستان استفاده کرد تا در افغانستان دولت تحتالحمایه و مطیع برای پاکستان ایجاد کند. پس از نظر دفاعی اولویت ما شکست دادن نیروهای نیابتی است که از طرف پاکستان در برابر ما می جنگند زیرا ما در جنگ متعارف تهاجم یک در برابریک کشور قرار نداریم و در جنگ نیابتی درگیر شدهایم.
مقابله با تروریست محوریترین شعار دولت وحدت ملی
رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان دولت وحدت ملی از همان ابتدای تاسیس بحث مقابله با تروریست را جزو محوریترین شعار خود قرار داده بود. به عقیده شما دولت وحدت ملی تاچه حد در این زمینه موفق عمل کرده است؟ در چه زمینه هایی موفق و در چه زمینههای ناموفق عمل کردهاند؟ خاطرنشان کرد: بزرگترین موفقیت ما بقای دولت و نیروهای دفاعی و امنیتی افغانستان است.
در حال حاضر میلیون ها افغان به مکتب و دانشگاه می روند. ما مطبوعات آزاد داریم، دولتی داریم که به آزادی اعتقاد دارد و این ها همه موفقیتهای ما محسوب می شوند. ولی آنچه که ما در مقابل آن کوتاه آمدیم و هنوز در خصوص آن موفق نشدیم، شکست قطعی این نیروهای تروریستی است.
وی ادامه داد: متاسفانه برای شماری از کشورها مخصوصا پاکستانیها تروریسم تعریف پیچیدهای دارد و آنها هیچگاه حمایت خود از طالبان را قطع نکرده اند. از آنجا که مراکز آموزشی و مالی طالبان در پاکستان قرار دارد ما نتوانستیم آنها را شکست دهیم.
صالحی در پاسخ به اینکه دولت وحدت ملی چقدر در رابطه با مقابله با تروریستها منسجم عمل کرده و تا چه حد توانسته است به اهداف اعلامی خود در این خصوص دست یابد؟ تاکید کرد: دولت افغانستان قابل مقایسه با همسایگان خود نیست. ما مشکلات منحصر به خود را داریم، ولی مایه مباهات است که افغان ها در گذشته با ایده داشتن دولت مرکزی مخالف بوده و آن را نمی پذیرفتند. ولی در حال حاضر هیچ گونه مخالفتی ندارند و این ذهنیت جدیدی است که در کشور ایجاد شده است.
وی خاطرنشان کرد: در دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی اکثر افغانها با ایده داشتن دولت میجنگیدند و فکر می کردند که باید دولت متشکل از گروه خاص باشد و به صورت انحصاری اداره شده و سایرین را سرکوب کند ولی آنچه که دولت وحدت ملی به نمایش گذاشت این بود که دولت باید همه اقشار و طیف های جامعه را گردهم آورده و به بافت تاریخی و اجتماعی افغانستان احترام بگذارد.
این دیپلمات پیشین افغانستان با بیان اینکه با وجود تمام تشنج و نابسامانیهای داخلی باز هم دولت، نهادی کارآمد و موثر در کشور محسوب می شود و این یک دستاورد بزرگ برای افغانستان است، افزود: درست است که در دولت و نظام افغانستان اختلاف نظر و تشنج وجود دارد ولی این امر باعث نشده است که دولت در ارائه خدمات در بخشهای مختلف کوتاه بیاید.
با تمام تشنجهای موجود، پروژههای توسعه و عمرانی در دست اجرا است و آموزش و پرورش رو به رشد بوده و تحصیلات عالی با مشارکت بخش خصوصی دنبال می شود. علاوه براین تجارت در داخل و با خارج از کشور رو به رشد است. ما روابط ترانزیتی و تجاری خود را با کشورهای همسایه شمالی افغانستان، آسیای مرکزی و ایران به صورت بیسابقهای گسترش دادیم.
زندگی در افغانستان جاری است
صالحی در بخش دیگری از این گفتوگو افزود: از امیدواریهای بزرگ ملت افغانستان بندر چابهار است چرا که تنها راه ما برای استفاده از دریا بندر کراچی بود و همین امر باعث می شد تا گاه و بی گاه از بندر کراچی برای باجگیری از ملت افغانستان استفاده می شد. باید اتکای ما به بندر کراچی کم شود زیرا باز شدن چابهار نیاز ما را به بندر کراچی به کمترین سطح می رساند. نقل و انتقال هوایی به افغانستان نیز رشد چشمگیری داشت.
وی گفت: افغانستان با هندوستان یک پل هوایی برقرار کرده است. تمام این دستاوردهای کوچک و بزرگ در مطبوعات زیر شعاع جنگ و خشونت قرار می گیرند و کمتر خبر خوشی از افغانستان منتشر می شود و بیشتر اخبار مربوط به قتل و خشونت است. در افغانستان بیشتر از ۲۵ میلیون نفر زندگی می کنند. یعنی زندگی جریان دارد.
رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان در جواب این سئوال که در سال گذشته حملات تروریستی و کشتار مردم بی گناه از سوی گروه های تروریستی در افغانستان افزایش پیدا کرده است یا خیر؟ تصریح کرد: ما روش سنجش موفقیتمان قرینههای متعددی دارد. دولت افغانستان نسبت به سال گذشته خاک بیشتری را تحت تسلط خود درآورد.
از دید تلفاتی که به کشور وارد شد هم باید بگویم که طالبان فکر میکرد می تواند شهرهای بزرگی را تصرف کند و به همین دلیل هم حملات بیشتری را انجام داد ولی در نهایت همانطور که گفتم مناطق بیشتری تحت کنترل دولت قرار گرفت. متاسفانه تلفات غیرنظامیان در سال ۲۰۱۷ بیشتر بود ولی تلفات نظامی ها و نیروهای دفاعی و امنیتی تفاوتی با سالهای قبل نداشت.
در ادامه او در پاسخ به اینکه شما اطلاع دارید در حال حاضر چه ولسوالی هایی دست طالبان است؟ توضیح داد: براساس برخی اطلاعات منتشر شده و آنچه مردم روایت می کنند، شماری از ولسوالیهای ما خصوصا در ایالات هلمند، اروزگان و بخش هایی از ولایات بادغیس، در جنوب غرب افغانستان و بخشهای ولایت قندوز و قسمتی از ولایت بدخشان تحت تسلط طالبان است و در بقیه موارد می توان گفت بخشهایی ناامن هستند.
اما بخشهایی هم که در تصرف طالبان قرار ندارد لزوما از امنیت کافی برخوردار نیستند تا بتوانیم برنامههایی که مدنظرمان است را در این مناطق پیاده کنیم. از اینکه چند درصد از خاک افغانستان در اختیار طالبان است و چه میزان در اختیار دولت است اطلاع دقیقی در دست نداریم.
صالحی ادامه داد: تمام بخشهای دست طالبان ، ناامن هستند و آنها دسترسی به نیازهای اولیه ندارند یا اینکه مردم در بخشهایی که در دست طالبان است به نحوی زندگی روزمره خود را میگذرانند؟زندگی مردمی که اسیر طالبان هستند با مردمی که زیر سایه دولت زندگی می کنند، کاملا متفاوت است.
وی گفت: در بخشهایی که طالبان حکمرانی می کند مثلا شمال هلمند که مناطق حاصلخیزی هستند مدرسه وجود ندارد و مکاتبی که باز است تنها می توانند مطالب درسی طالبان را آموزش بدهند و دخترها اجازه ندارند به مدرسه بروند و به پسرها هم تنها مطالب دینی آموزش داده می شود. معلم وجود ندارد. پزشک اجازه فعالیت ندارد و استفاده از تلفن همراه و تلفنهایی که توانایی تصویربرداری و گرفتن عکس داشته باشد ممنوع است. همچنین کسی که وارد این مناطق می شود باید چک و کنترل شود و هنگام خروج باید خط راداری داشته باشد.
رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان ادامه داد: تلویزیون و گوش دادن به موسیقی، فعالیتهای مدنی، فعالیتهای فرهنگی و غیره به هیچ وجه وجود ندارد. طالبان اسمشان طالب است ولی در اصل تفاوت چندانی با داعش ندارند. در ماهیت طالبان و داعش یکی هستند. داعش هم سر می برید. دست و پا قطع می کرد و طالبان هم همین روش را دارد.
روابط دفاعی و امنیتی افغانستان و آمریکا بسیار مثبت است
وی در پاسخ به این سئوال که وزرای دفاع افغانستان و آمریکا اخیرا دیدار داشتند. محور ملاقات آنها چه بود و دو کشور در حال حاضر چه همکاری های امنیتی و نظامی را دنبال میکنند؟ عنوان کرد: ما با آمریکاییها در بخشهای دفاعی تبادل معلومات، اقتصادی و غیره روابط نزدیکی داریم و این روابط تحت عنوان معاهده راهبردی بین آمریکا و افغانستان تعریف شده است.
در بخش هایی از مرزهای افغانستان رابطه دو جانبه بسیار خوبی با آمریکا دارد پس ملاقات وزیر دفاع آمریکا با همتای افغان خود عادی است و طبق تجربه من گفتوگوها در خصوص تقویت نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان و مقابله با چالش و تهدیدهای مشترک است.
صالح در خصوص اینکه در حال حاضر حضور نیروهای آمریکایی و نیروهای خارجی در افغانستان به چه صورت است و انتقال نیرو از کشورهای خارجی به افغانستان چطور دنبال می شود؟ توضیح داد: انتقال مسئولیتها به نیروهای خارجی این برنامه تاحد زیادی موفق بوده است. در گذشته نیروهای افغان در نقش حمایتی و نیروهای آمریکایی در نقش رهبری جنگ حضور داشتند اما در حال حاضر آمریکاییها در نقش حمایتی حضور دارند و رهبری جنگ به افغانها سپرده شده است ولی موقعیت هایی در اداره جنگ وجود دارد که همچنان در دست آمریکاییها است.
این دیپلمات پیشین افغانستان ادامه داد: مثلا هواپیماهای بدون سرنشین توسط آمریکایی ها کنترل می شوند و حضور این هواپیماها در جنگ اهمیت بسیاری دارد. همچنین حمایت تاکتیکی از حملات و انجام پرواز در اختیار آمریکاییها است.
انتقال مسئولیت ها تا جایی که مربوط به رهبری و طرح عملیات نظامی می شود در دست افغانها است و نیروهای خارجی به خواست خود ما، هنوز در افغانستان هستند و به این دلیل که اکنون ما به تنهایی توانایی دفاع مستقل در برابر تهاجم نیابتی پاکستان را نداریم از حضورشان استقبال کردیم.
وی در پاسخ به این سئوال که آیا صحبت و رایزنی در خصوص ایجاد پایگاه دائمی نظامی آمریکا در افغانستان مطرح شده است؟ تصریج کرد: آمریکا در افغانستان هیچ پایگاه دائمی ندارد و معاهده ای که امضا شده است هیچ اشارهای به دائمی بودن پایگاههای آمریکا در افغانستان ندارد.
آمریکاییها بسته به شرایط و موقعیت در سالهای گذشته در هلمند حضور داشتند و با وجود اینکه در هلمند پایگاه بزرگ هوایی ساخته شد و سالهای قبل هم در ولایت دیگری حضور داشتند، اما امروز دیگر نیستند. افغانستان و آمریکا تعریف دو جانبهای از تهدید و ناامنی دفاعی و امنیتی دارند و متناسب با آن در صورت لزوم آمریکا پایگاهی را در افغانستان ایجاد خواهد کرد و طبق توافق انجام شده مشخص می شود نیروهای آمریکایی در کجا مستقر می شوند.
صالح بابیان اینکه در گذشته آمریکا حضور گستردهای در بگرام را داشت ولی امروز دیگر این حضور را ندارد، افزود: امروز تعداد نیروهای آنها در این منطقه کاهش یافته است تا جایی که من متن توافق همکاریهای استراتژیک بین دو کشور را خواندم موضوعی به نام پایگاههای دائمی وجود ندارد، بلکه تنها بحث همکاریهای دائمی مطرح است. در توافقی که بین دو کشور برگزار شده است طرفین از دید حیثیتی با یکدیگر مساوی هستند.
وی در خصوص سابقه فعالیت خود در افغانستان گفت: من هفت سال رئیس عمومی دستگاه اطلاعات افغانستان بودم و سال ۲۰۱۷ چند ماه وزیر دولت بودم اما استعفا دادم.
صالح دلیل استعفای خود از سمت دولتیاش را موثر نبودن در این سمت دانست و گفت که به همین دلیل هم از آن خارج شده است و هم اکنون به کارهای دیگر اشتغال دارد و افزود: من از حامیان سیاسی دکتر عبدالله هستم و به عنوان سفیری برای افغانستان فعالیت می کنم. همه ما بر این باوریم که افغانستان به دولت قوی نیاز دارد.
افغانستان باید پروسه مردم سالاری را تقویت کند
به گزارش ایسنا؛ این دیپلمات سابق افغانستان در پاسخ به این سئوال که از نظر شما استراتژی آمریکا در قبال افغانستان در سالهای آتی چه خواهد بود؟عنوان کرد:آنچه آمریکایی ها به ما اعلام می کنند این است که آمریکا طرفدار افغانستانی است که در آن دولت بر تمام خاک کشور تسلط داشته باشد. دولت قابل قبولی داشته باشد و با ملت در تفاهم باشد. افغانستان باید پروسه مردم سالاری را تقویت کند.
وی ادامه داد: در سیاست خارجی خود هیچ نکتهای را که در ارتباط مان با آمریکا ایجاد محدودیت کند نمی بینیم و آمریکا هرگز مانع گسترش رابطه افغانستان با هیچ یک از کشورها نبوده است .این طور نیست که آمریکا با نیروی نظامی خود سیاست خارجی افغانستان را محدود کرده باشد.البته باید تاکید کنم که اگر همه کشورها از جمله ایران و همین طور کشورهای غربی نبودند نمی توانستیم این پیشرفت ها را داشته باشیم.
این دیپلمات پیشین افغانستان در پاسخ به اینکه در حال حاضر گفتوگوهای صلح با طالبان به چه صورت دنبال می شود و اینکه آیا افغانستان به دنبال زمینه سازی برای انجام گفتوگو با طالبان است؟ توضیح داد: تا آنجا که من میدانم گفتوگویی وجود ندارد. تا زمانی که بنبست نظامی به صورت واضح شکسته نشود، من برای آغاز گفتوگوها پیشبینی مثبتی ندارم. من حرکتی در این راستا ندیدهام.
وی در جواب این سئوال که در حال حاضر وضعیت پناهندگان افغانستان در سایر کشورها به چه صورت است؟ آیا شرایط برای بازگشت آنها مهیا است؟گفت: مهاجران افغانستان یک عامل بسیار موثر و کارآمد در اقتصاد ایران هستند و همین افراد سهم بهسزایی در اقتصاد افغانستان دارند.
حضور افغانها در ایران تنها یک بخش خیریه یا بشردوستانه نیست. درست است که ما مدیون ایران هستیم که به افغانها پناه دادهاند ولی نباید فراموش کرد که اقتصاد ایران توانایی جذب دارد و نیاز به نیروی کار دارد وگرنه اگر اقتصاد ایران به نیروی کار ارزان نیاز نداشت، ایران توانایی بستن کامل مرزهای خود را داشت.
صالح خاطرنشان کرد:به نظر من یکی از دلایلی که افغانها در سالهای پس از ۱۱ سپتامبر در ایران ماندند نیاز بازار کار ایران به نیروی ارزان کار است. به خصوص در بخش ساختمانی. اما متاسفانه افغانهایی که در ایران کار می کنند از حمایتهای حقوقی برخوردار نیستند. مثلا بیمه ندارند و گاهی مواقع کارفرمایان رفتار خشنی دارند و یا حقوقشان را پرداخت نمی کنند. چراکه این افراد اسناد رسمی نداشته و نمی توانند به مراجع قانونی مراجعه کنند.
این دیپلمات پیشین افغانستان افزود: داستان حضور افغانها در ایران دو رو دارد. یک بخش آن است که آنها به ایران آمده و کار می کنند و حقوقشان را برای حمایت از خانوادهها به افغانستان می فرستند. بخش دیگر ماجرا این است که پیمانکاران ایرانی از نیروی کار افغانستان بهره می گیرند ولی برای آنها حرمت انسانی قائل نیستند. روند بازگشت افغانها به کشورشان دو بعد دارد. یکی بعد سیاسی و دیگر اقتصادی. از بعد اقتصادی ایران به کارگر ارزان افغانستان نیاز دارد.
وی در پاسخ به این سئوال که در حال حاضر افغانستان نسبت به گذشته از ثبات بیشتری برخوردار است و شرایط برای بازگشت این افراد تاحدودی فراهم شده است. آیا افغانها برای بازگشت به کشورشان همچنان تمایل ندارند؟گفت: در حال حاضر جمعیت افغانها در ایران کمتر شده است و این به محدودیتها و شرایطی باز میگردد که ایران برای آنها قائل شده است.
صالح ادامه داد: همچنین اینکه شرایط در افغانستان تاحدی بهتر شده است در دهه ۸۰ دروازه های ایران به صورت کامل بر روی کارگر افغان باز بود زیرا ایران در جنگ با عراق بود. تا حد زیادی کارگران افغان در کارخانههای ایران فعالیت می کردند. بخش قایق سازی ایران در دهه ۸۰ بیشترین کارگران افغان را داشت. از دید سیاسی دو کشور در خصوص کم شدن یا زیاد شدن تعداد مهاجرین با مسئله روبرو هستند.
- کد خبر 6107
- پرینت