سقوط پیایی شهرهای مهم غزنی به دست طالبان را نمی توان تنها در قالب یک رویارویی و جنگ نظامی میان طالبان و دولت افغانستان مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد. بلکه این واقعه، ابعاد ظریف و مهمی دارد که بررسی و تعمق در آن ها می تواند با بسیاری از تحولات مهم منطقه ای در آینده ارتباط داشته باشد.همزمانی تهاجم گسترده و غیر قابل پیش بینی (به لحاظ توان تسلیحاتی و نظامی) طالبان با گفت وگوهای محرمانه سران این گروه و دیپلمات های آمریکایی در دوحه قطر، در کنار انفعال و سستی توجیه ناپذیر و (به گفته فعالان رسانه ای افغانستان) متعمدانه حکومت افغانستان در برابر این رویداد و تعلل در آغاز عملیات بازپس گیری این شهر مهم، شائبه های فراوانی را درباره دلایل سقوط این شهر استراتژیک به وجود آورده است.شهر غزنی در ششمین روز سقوط، هنوز هم در جنگ و درگیری به سر می برد و براساس گفته های شاهدان عینی، اجساد زیادی از غیر نظامیان و نیروهای مدافع شهر، در کوچه پس کوچه ها روی زمین افتاده و به دلیل شدت درگیری، امکان خاک سپاری و خارج کردن اجساد از کوچه و خیابان وجود ندارد.طالبان در طول مدت تسلط خود بر شهر، اکثر ساختمان های دولتی را به تلی از خاک و خاکستر تبدیل و در مناطق مختلف شهر، علاوه بر کشتار غیر نظامیان، کارمندان دولتی را شناسایی و اعدام صحرایی کرده اند.از سوی دیگر، هیچ نیروی کمکی برای باز پس گیری شهر غزنی توسط حکومت افغانستان در چهار روز اول تهاجم طالبان اعزام نشد و پس از آن هم، به نظر می رسد اقدامات صورت گرفته کافی نبوده است.جولان ناگهانی طالبان در شهر غزنی و تمایل نداشتن دولت برای خارج کردن طالبان از این شهر، این سوال را در ذهن ایجاد می کند که چرا دولت افغانستان و نیروهای خارجی، مایل به اخراج طالبان از شهر غزنی نیستند و از مقاومت نیروهای مردمی و محلی در برابر طالبان، پشتیبانی لازم را به عمل نمی آورند؟وضعیت به گونه ای است که سازمان ملل و نهادهای امداد رسان و بشردوستانه نیز در برابر فجایع صورت گرفته در غزنی سکوت و حتی از صدور یک بیانیه نیز خود داری کرده اند.این سکوت مطلق، نشانگر آن است که وقایع غزنی، تابعی از یک معادله یا معامله بزرگ است که قدرت های بزرگی همچون آمریکا توان بازی و تاثیرگذاری در آن را دارند.به نظر می رسد اهمال صورت گرفته توسط حکومت افغانستان و سکوت نیروهای خارجی در خصوص غزنی، بی ارتباط با بندهای توافق میان طالبان و آمریکا که به رسانه ها درز کرده، نباشد.بر اساس اعلام منابع رسانه ای، دور دوم مذاکرات میان آمریکا و طالبان در ماه سپتامبر آغاز خواهد شد و در دور اول این گفت وگوها، توافقاتی میان طرفین صورت گرفته که واگذاری بخش هایی از خاک افغانستان به طالبان از سوی حکومت، بخشی از این توافق است.چند سالی است که آمریکا در استراتژی خود در افغانستان، تغییرات جدی به وجود آورده است. هم اکنون بیشترین تمرکز آمریکا در افغانستان بر کنترل مناطق شمالی این کشور است تا از این طریق بتواند ابزار لازم برای کنترل چین، روسیه و ایران را در اختیار بگیرد.از این رهگذر و با تکیه بر این استراتژی، آمریکا خود را مسئول مشکلات داخلی افغانستان نخواهد دانست و با عبور از شعار های ۱۷ سال گذشته خود مبنی بر مبارزه با تروریسم، مواد مخدر و دفاع از حقوق بشر، فقط بر تامین منافع خود متمرکز خواهد شد.با این وصف، برای آمریکا فرقی نمی کند که در ارگ ریاست جمهوری افغانستان، محمد اشرف غنی حضور داشته باشد یا ملا هبت ا… بلکه آن چه مهم است، تامین منافع آمریکاست ولو این که مجبور باشد به طالبان امتیاز بدهد و این گروه را به عنوان بخشی از بدنه حکومت یا حتی تمام حکومت به رسمیت بشناسد.بنابراین، آمریکا برای استمرار حضور خود در منطقه و تامین منافع استراتژیک اش، تن به هر معامله ای با هرکسی حتی طالبان خواهد داد.بر اساس شنیده های رسانه ای، احتمالا طالبان با آمریکا توافق کرده اند که در مقابل پیشگیری آمریکا از قدرت یافتن داعش در شمال افغانستان، بخش هایی از جنوب و مرکز کشور را در اختیار بگیرند و به عنوان یک قدرت تاثیر گذار نظامی و سیاسی، وارد بدنه حکومت افغانستان شوند.سکوت معنادار حکومت افغانستان و تعلل در اعزام نیروی نظامی به غزنی نیز می تواند در همین زمینه تفسیر و توجیه شود. چرا که حکومت افغانستان، چاره ای جز اجرای آن چه آمریکا به این حکومت القا می کند، ندارد و اساسا به همین دلیل هم، در مذاکرات میان آمریکا و طالبان، کلا کنار گذاشته شده و حضور ندارد.آن چه روزهای گذشته در افغانستان روی داده ـ از تصرف مناطق تحت اشغال داعش در استان جوزجان در شمال افغانستان توسط طالبان و تسلیم شدن نیروهای داعش و فرمانده شان به دولت گرفته تا تصرف آسان غزنی به دست طالبان ـ همه و همه نتیجه مذاکرات و توافق های مستقیم آمریکا و طالبان است و دولت افغانستان نیز عملا پذیرفته است که در معادلات، نه به عنوان یک کنشگر که به عنوان مجری خواسته های آمریکا عمل کند. بنابراین انتظار می رود پس از این، ابعاد دیگری از توافقات پنهانی و پشت پرده آمریکا و طالبان رونمایی شود. مثلا ممکن است، انتخابات پارلمانی که قرار بود بعد از سه سال تاخیر در اواخر مهرماه امسال برگزار شود، باز هم به تعویق بیفتد تا شاید زمینه حضور طالبان در قدرت سیاسی کشور فراهم شود. چنان چه با این که پروسه ثبت نام رای دهندگان و نامزدها مدت زیادی است که در تمام افغانستان به پایان رسیده، در استان غزنی هنوز حتی آغاز هم نشده و اکنون که تقریبا غزنی به دست طالبان افتاده می توان فهمید که اساسا قرار نبوده انتخابات در این استان برگزار شود. زیرا اگر انتخابات در غزنی برگزار می شد، با توجه به این که فقط مناطق شیعه نشین، تحت حاکمیت کابل قرار داشتند، فقط نمایندگان شیعه می توانستند از این استان به پارلمان راه یابند و با این وضعیت، حضور افراد نزدیک به طالبان در پارلمان منتفی می شد.
- کد خبر 7224
- پرینت