شورای عالی صلح اعلام کرده است که بهزودی دور بعدی گفتوگو با نمایندگان حزب اسلامی حکمتیار برگزار میشود و انتظار میرود پس از رسیدن به توافق روی یک متن مدون، در جلسهی بعدی روی صلح به توافق کامل برسند. حزب اسلامی گلبدین حکمتیار تنها حزبی است که پس از نشستهای چهارجانبه گفتوگو با حکومت افغانستان را از طریق نمایندگان خود شروع کرده است. طالبان دعوت صلح حکومت افغانستان و سایر اعضای گروه چهارجانبه را رد کردند و از اشتراک در نشست رودررو با نمایندگان حکومت افغانستان خودداری کردند.
حکومت وحدت ملی از آغاز نشستهای چهارجانبه تا ختم آن، امیدواریهای بسیاری برای این دور از تلاشهای صلح خلق کرده بود. مسئولان حکومت وحدت ملی بر سر اینکه تلاشهای چهارجانبه پیشرفتهای مشخصی در راستای حضور طالبان در میز مذاکره بر جا خواهد گذاشت، به مردم امید و نوید داده بود. اما اینک در پایان ماه مارچ تنها دستاورد حکومت وحدت ملی در راستای مذاکرات صلح، نشست با نمایندگانی از حزب اسلامی گلبدین حکمتیار است. وعدههای پاکستان و فیصلهی گروه هماهنگی چهارجانبه، مبنی بر شروع دور اول گفتوگوها میان نمایندگان حکومت افغانستان و طالبان در هفتهی اول ماه مارچ نهتنها تحقق نیافت، بلکه پایان این دور نشستها بر بحران بیاعتمادی میان افغانستان و پاکستان خطهای درشتتری بر جا گذاشت.
اما آیا پیوستن حزب اسلامی حکمتیار، کمکی به صلح و یا تغییر در جنگ جاری افغانستان رونما خواهد کرد؟ بیگمان به استثنای مقامات حکومت وحدت ملی و هواداران اندک گلبدین حکمتیار، همه بدین باوراند که حکمتیار مهرهی سوختهی چند سال جنگ در افغانستان است. این دیدگاه بیشتر بر این اساس استوار است که حزب اسلامی حکمتیار هرچند که بارها اعلامیهی جنگ و جهاد صادر کرده است، اما در عمل او نهتنها چالشی برای حکومت و نیروهای امنیتی افغانستان نبوده، بلکه حکمتیار هر باری که در پس اعلامیهها و پیامهای تازه ظاهر شده است، در میان مردم نیز منفور و بیرهروتر شده است.
در چند سال گذشته و در میان انتحارهای بیشمار و درگیریهای مستمر، حزب اسلامی حکمتیار از فعالیتهای تروریستی دریغ نکرده است. اما تأثیر چشمگیری بر جنگ و امنیت در افغانستان نیز بر جا نگذاشته است. حزب اسلامی حکمتیار و افراد وابسته به او، در چند سال گذشته اگر رخدادی را به نام خودشان ثبت کردهاند، در بسیاری موارد جعل و دروغ بوده است. این حزب و افراد مسلح وابسته به آن، توانایی بهکنترول در آوردن هیچ نقطهیی در افغانستان را نداشته است و بارها افراد مسلح حکمتیار از ترس طالبان در جستوجوی پناهگاه بوده است.
با وجود اینکه حکمتیار نام بزرگی است در تاریخ جنگ و خشونت افغانستان، اما حکمتیار و حزبش نیروهای تأثیرگذار در یک نیم دههی گذشته نبوده است. آنچه ما از حکمتیار شنیدهایم و دیدهایم، یا پیامهای عیدی و اعلامیههای تبلیغاتی دعوت به جهاد بوده، یا گمنامی و بدروزی روزهای عزلت و پناهجویی در مغارههای طبیعی بوده است. نیروییکه زورش در اعلامیههای جهاد و عیدانهاش خلاصه شده، چه تأثیر واقعی بر میدان جنگ و میز صلح خواهد گذاشت؟ پاسخ روشن است. بدون شک حکمتیار نه از جنگ است نه از صلح. او از جنگ میگوید تا امتیاز صلح را بردارد. او از قبیله میگوید تا امتیاز قبلیهای و قومی بر او عزل و بخشش شود.
حکمتیار با آنکه بر صلح و جنگ افغانستان تأثیر گذار نیست، مرد گرفتن امتیازهای مجانی هست. یاران و وفاداران او در دولت و بیرون از دولت در شهر کابل فعالاند، برای او و برگشتش به صلح آن قدر پروپاگند و تبلیغات خواهند کرد که سهمی از حکومتِ تقسیمشده و سهمیهبندیشدهی وحدت ملی به او نیز برسد. همچنان، شکست سخت حکومت وحدت ملی در تلاشهای صلح به آنها امکان این را خواهد داد که از بهنتیجه رسیدن گفتوگوهای صلح با گلبدین حکمتیار تبلیغات گستردهیی را راه بیاندازند تا شاید شکست تحقیرآمیز در تلاشهای صلح از ذهن مردم بیرون شود و کسی نپرسد که یکونیم سال گذشته را چگونه به طالبان و پاکستان باختید.
از اینرو، پیوستن و نپیوستن حکمتیار به پروسهی صلح و برگشت به زندگی سیاسی قانونمند، تأثیری بر کاهش جنگ و خشونت ندارد. دولت از برگشت او استفادهی تبلیغاتی خواهد کرد و حکمتیار نیز کیسهی خالیاش را پر خواهد کرد و بر یاران او در حکومت افزوده خواهد شد. این روند فقط بر انزوای حکمتیار پایان میبخشد و او را در محراق بازیهای سیاسی بر میگرداند. بلی، این صلح فقط حکمتیار را به کابل بر میگرداند.
- کد خبر 914
- پرینت