در اولین ساعات عید قربان، ارگ ریاست جمهوری هدف حمله چند هاوان قرار گرفت. در زمان حمله سخنرانی آقای غنی بعد از نماز ویژه عید قربان در جریان بود.
مهاجمان مسلح سه نفر بودند که در ناحیه اول شهر کابل در نزدیکی ارگ ریاست جمهوری وارد یک ساختمان شده بودند و از آنجا به ارگ ریاست جمهوری هاوان پرتاب کردند.
هلیکوپترهای ارتش بر فضای محل درگیری به پرواز درآمده و به محل استقرار مهاجمان موشک شیلک میکردند.
پولیس کابل فرود یک راکت را در شهر تایید کرده و گفته که این موشک در پل محمود خان در نزدیکی ارگ ریاست جمهوری فرود آمده و تلفاتی نداشتهاست.
رئیس جمهوری در حال سخنرانی بعد از نماز عید بود که صدای چهار انفجار شنیده شد.
پیشتر در سالروز استقلال افغانستان، اشرف غنی آتشبس مشروط اعلام کرد و دیروز نیز به نیروهای امنیتی دستور داد که تا پاسخ مثبت طالبان به آتش بس، به عملیات نظامی علیه این گروه ادامه دهند.
تفاوتی نمی کند که راکت باری های امروز از سوی کدام گروه تروریستی صورت گرفته است. مهم این است که این حرکت نیز در راستای اشغال غزنی، کشتارهای جنایتکانه و دسته جمعی نیروهای ارتش در شمال و نیز بمب گذاری انتحاری در آموزشگاه موعود کابل قابل ارزیابی است و مجموعا نشانگر شکست پروژه امریکایی و ضد مردمی صلح و آتش بس با تروریست های خون آشام می باشد.
دیگر قابل انکار نیست که امروز صدای راکت هایی که هدفمندانه و آگاهانه اصلی ترین کانون قدرت و نماد بقای نظام سیاسی افغانستان را آماج قرار داد، بلندتر از صدای صلح خواهی اشرف غنی در ارگ ریاست جمهوری بود.
تروریست ها با این اقدام، نه تنها به پروژه امریکایی آتش بس سه ماهه، نه گفتند؛ بلکه با زبانی آتشین و مرگبار به این پیشنهاد پاسخ دادند تا پیشنهاد دهندگان را تحقیر کرده باشند.
اشرف غنی اکنون می تواند یکبار دیگر طرح آتش بس سه ماهه خود را در کنار پاسخی که به آن از سوی تروریست ها داده شد را مرور کند، شاید به جمع بندی های جدیدی برسد. البته این مهم، منوط به اذن و اجازه امریکاست؛ کشوری که در قبال امنیت افغانستان، تعهد کتبی دارد؛ اما همزمان با حضور هزاران نظامی و مأموران جاسوسی آن کشور و متحدانش در افغانستان، ارگ قدرت در کابل، آماج حملات راکتی چند تروریست مسلح قرار می گیرد.
امریکا که اکنون مشغول رایزنی های پشت پرده با تروریست های طالبان در قطر است، باید به آنچه در غزنی و کابل و فاریاب و بغلان و… می گذرد، پاسخ بدهد. واشنگتن به عنوان هم پیمان امنیتی دولت کابل باید توضیح دهد که ضرورت امروز افغانستان، مقابله و مبارزه با تروریزم وحشی و لجام گسیخته و آشتی ناپذیر است یا گفتگوهای پنهانکارانه صلح به منظور معامله بر سرنوشت جمعی مردم افغانستان؟!
تروریست ها بارها به پیشنهاد یکجانبه و سراسر حقارت آتش بس و صلح با دولت کابل، پاسخ داده اند. این بار نوبت کابل و واشنگتن است که چه ابزارها و انتخاب هایی برای پاسخ به تروریست ها دارند.
امریکا و دولت تحت حمایت آن در کابل همچنین باید مشخص کنند که برای مهار بحران و مدیریت جنگ، چه گزینه هایی در اختیار دارند؟ هزینه کردن از خون سربازان بی پشتوانه امنیتی و قربانی کردن گروه گروه از مردم افغانستان در یک جنگ یکجانبه، دقیقا همان چیزی نیست که از امضای پیمان استعماری امنیتی با قدرت های جهانخوار انتظار می رفت.
مردم هنوز دروغ های بزرگی که رنگین دادفتر سپنتا و کرزی و به دنبال آن، حنیف اتمر و اشرف غنی و… در باره منافع و فواید امضای پیمان امنیتی با امریکا و ناتو گفته بودند را به خوبی به یاد دارند و اکنون زمان کافی برای بروز و ظهور و نمایش عملی آن وعده های کذب و دروغین سپری شده است.
امضا کنندگان آن پیمان استعماری باید به پرسش های بی جواب مردم در این زمینه پاسخ دهند و بگویند که امریکا چه برنامه ای برای پایان جنگ و سرکوب تروریزم و احیای نیروهای مسلح در آستانه فروپاشی افغانستان روی دست دارد و نتایج و نشانه های واقعی آن کجاست.
رویدادهای اخیر آشکارا ثابت کرد که راه رهایی در گفتگوهای صلح و آتش بس با تروریست ها نیست. پاسخ جنگ را باید با جنگ داد و این چیزی است که آن را باید در پیمان امنیتی با امریکا و ناتو جستجو کرد.
فاطمه موسوی – جمهور
- کد خبر 7253
- پرینت