شما اینجا هستید
آرشیو مطالب » راه حل خارجی برای یک معضل داخلی؟

وخامت اوضاع در افغانستان، به خصوص قتل عام وحشیانه‌ی افراد ملکی از سوی گروه‌های تروریستی، باعث شده است که تحرکات منطقه‌ای و بین‌­المللی جهت تامین صلح در افغانستان راه بیفتد. قرار است که نشست دوم کابل به تاریخ ۲۸ فبروری ۲۰۱۸ میلادی با اشتراک نماینده‌گان سی کشور برگزار شود. در آن نشست، روند صلح افغانستان به ابتکار و رهبری افغان‌ها، ایجاد اجماع منطقوی و اعمال فشار بالای پاکستان برای تأمین صلح در کشور، و چگونه‌گی راهکار فشار نظامی بر طالبان در صورت حاضر نشدن به پای میز مذاکره، مورد بحث قرار خواهد گرفت.
در عین حال، ازبکستان نیز کنفرانس بین‌المللی‌ای را در مورد صلح و مصالحه در افغانستان با اشتراک نماینده‌گانی از امریکا، روسیه، چین، پاکستان، هند، ایران و چندین کشور و سازمان اروپایی، در آخر ماه مارچ امسال برگزار خواهد کرد. این پروسه به ابتکار ازبکستان نشان‌گر علاقه‌مندی برخی از کشور‌های آسیای میانه که روابط نزدیک با روسیه دارند، به سرنوشت صلح و جنگ در افغانستان می‌باشد. برعلاوه، حکومت افغانستان مایل است که پای کشور‌های مهم عربی هم در این تلاش‌ها کشیده شود. آقای حنیف اتمر، مشاور امنیت ملی به عربستان سعودی سفر کرد و در مصاحبه‌ای با روزنامه‌ی شرق الأوسط از این کشور خواست که به عنوان یکی از رهبران کشور‌های اسلامی نقش برجسته‌ای را در آوردن صلح در افغانستان ایفا کند.

طبیعی است که با توجه به منابع مالی گسترده‌ی طالبان در میان ثروتمندان عرب، دولت افغانستان تصور می‌کند که از این ناحیه فشارهای اقتصادی را بر طالبان افزایش داده می‌تواند. در عین حال، حمایت کشور‌های عربی از دولت افغانستان بر اعتبار اسلامی آن افزوده می‌تواند. در این اواخر، آقای غنی به طور پیوسته و اغراق‌آمیزی از مسایل دینی به نفع اعتبار سیاسی خود بهره می‌گیرد تا دست‌کم انگیزه‌های ایدیولوژیک و مذهبی طالبان را برای جنگ با دولت افغانستان زیر سوال ببرد.
موضوع اجماع منطقه‌ای برای تامین صلح در افغانستان همواره ایده‌ای جالب، به ویژه برای حکومت افغانستان بوده است. چنین تصور می‌شود که این اجماع از یک‌سو حجم مداخلات منطقه‌ای را در افغانستان می‌کاهد، و از سوی دیگر باعث افزایش فشارها بالای پاکستان خواهد شد.
به نظر می‌رسد که منطق بنیادین این ایده دچار تناقض است. کشور‌هایی چون ایران، پاکستان، روسیه و هندوستان با اجنداهای متفاوت در افغانستان فعال اند که معلوم نیست این تفاهم منطقه‌ای تا چه حدی روی این اجنداها تاثیرگذار بوده می‌تواند. روس‌ها و ایرانی‌ها خواهان بیرون شدن امریکا از افغانستان و منطقه‌اند. روس‌ها میان حضور داعش و ایالات متحده رابطه‌ای نزدیک می‌بینند و از همین‌رو این دو کشور درکنار پاکستان از طالبان به خاطر ضربه‌زدن به امریکا حمایت می‌کنند.
پاکستانی‌ها و هندی‌ها هم اهداف متضاد یک دیگر را در افغانستان دنبال می‌کنند. پاکستان دنبال تسلط مجدد طالبان است تا نفوذ هند را در افغانستان از میان برداشته و مرزهایش را آرام سازد. هندی‌ها اما این سناریو را به نفع خود ندانسته و نمی‌خواهند که یک متحد مهم خود را در همسایه‌گی پاکستان از دست بدهند. چینی‌ها از پاکستان حمایت می‌کنند و عربستان و کشور‌های حوزه‌ی خلیج فارس به شدت درگیر مسأله‌ی ایران و نفوذ این کشور در سوریه، لبنان و یمن اند. از این‌رو، نمی‌توان تصور کرد که موضوع افغانستان در دستور کار شان قرار گیرد. عرب‌ها پس از یازده سپتامبر نقش بسیار کم‌رنگی در افغانستان داشته‌اند. تلاش‌های حامد کرزی جهت فعال ساختن عربستان سعودی و دیگر دولت‌های خلیج در روند صلح افغانستان بی‌نتیجه ماند. تنها مورد برجسته‌ی همکاری اعراب همانا تأسیس دفتر سیاسی برای طالبان در قطر بود که اکنون دولت افغانستان خواهان بسته شدن آن است.

پس در معادله‌ی اجماع منطقه‌ای، یک جز مفقود است: موجودیت یک دولت توانا در کابل. تلاش‌های منطقه‌ای زمانی نتیجه خواهد داد که کابل محاسبات پاکستان و دیگر کشور‌ها را در ارتباط به پیروزی طالبان در افغانستان برهم بزند. طبیعی است که در حال حاضر دولت افغانستان در خود توانایی در هم شکستن نیروی‌های شورشی را نمی‌بیند و برای همین راهی ساده‌تر، یعنی استفاده از قدرت دیگران برای حل معضل داخلی خود را برگزیده است. دقیق مشکل هم این است: هیچ کشور خارجی نمی‌تواند که دشمنان یک دولت را به طور کامل قلع و قم کند. این وظیفه‌ی دولت افغانستان است که حامیان داخلی طالبان را به واسطه‌ی زور، دیپلماسی و دادن امتیاز مجاب کند تا از حمایت این گروه دست بکشند. شکی وجود ندارد که بدون پایگاه و مشروعیت محلی هیچ گروه شورشی در برابر یک دولت مسلح تاب آورده نمی‌تواند.
حکومت باید یک گفتگوی ملی صادقانه را در مورد تأمین صلح و امنیت آغاز کند، ریشه‌های اجتماعی و مذهبی طالبان را تحلیل و ارزیابی کرده، با مردم و متحدان خود در میان بگذارد و متناسب به آن راهکارهایی را روی دست گیرد. بی‌این کار، فورمول اجماع منطقه‌ای چیزی جز یک دیپلماسی ناکام نخواهد بود.

این مطلب بدون برچسب می باشد.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

افغان کلکین – اخبار افغانستان | مطالب روز جامعه افغانستان