سرانجام بازی و رقابت بین خانم هیلاری کلینتون نامزد جناح جمهوری خواه و آقای ترامپ نماینده دموکراتها به پایان رسید و ترامپ برنده چهل و هشتمین نامزد ریاست جهوری ایالات متحده آمریکا اعلام گردید.

از اینکه شخص ترامپ بارای اکثریت ملت و مردم ایالات متحده آمریکا برنده انتخابات آمریکا گردید مهم نیست  مهم این است  که آیا ملت و مردم آمریکا شخصیت مثل ترامپ را به نمایندگی خود می پذیرد یاخیر ،  در آینده معلوم خواهد شد.

آنچه غیر قابل انکار است واکنش مردم آمریکا به نسبت سیاست های ناکام آقای اوباما و حامیان منطقه ای و بین المللی او بوده واست که منعکس کننده هوشیاری مردم آمریکا می باشد . ملت آمریکا با انتخاب ترامپ نشان دادند که از تداوم سیاست آمریکا و بحران در حال گسترش و غیر قابل کنترل خسته شده اند.  ، و چه زیبا ست بیان رسا و  زیبای امام راحل که فرمودند: ملت آمریکا کم کم بیدار میشوند و خواهدشد …، به هرصورت آنچه قابل توجه صاحب نظران و شخصیت علمی و سیاسی جامعه شناسان جهان میباشد توجه به واکنش مردم آمریکاست که با علم به شخصیت متزلزل و آسیب پذیر ترامپ اراده نمودند که با رای دادن به او  نه تنها او را  انتخاب کنندکه در برابر سیاست حاکم بر آمر یکا ، اسرائیل ، انگلیس و همتاهای های همیگشی آنها عربستان سعودی و پاکستان نه بگویند

به عبارت دیگرمی توان گفت:  این انتخابات آغاز تحول جدید سیاست  خارجی آمریکا را رقم زده و این احتمال میرود که مدیریت  سیاست خارجی و اطاق فکر و سیاست مداران آمریکا  را در مقابل عمل انجام شده  قرارداده وبه ویروس آنفلانزای سیاسی آلوده کند.

 ایجاد باور کاذب برای ترامپ و شیوع ویروس انفلانزای سیاسی در حال گسترش سیاست ندران آمریکا نخستین باز تاب خودش را در رابطه با همکاران بین المللی آمریکا در پی داشته و  دارد.

اسرائیل، عربستان سعودی، و بعضاً کشور های حامی داعش و دهشت افگن اگر چنانچه خویشتن داری نموده و انعطاف نشان داده و میدهند  نه بخاطر شخص ترامپ و  مواضع اوست ، بلکه بخاطر ترس از افشای آنعده کسانی ایست که با سر نوشت ملت آمریکا بازی کرده واقتدار آمریکا را زیر سوال برده است. چنانچه در قسمت تمویل عامل اصلی دهشت افگنی نیرو های داعش و طالب، پاکستان و حامیان اصلی آنها ،  پاکستان را مخاطب ساخته و صحبت از قطع کمکها میکند.  .

 آنها کسانی هست که نه تنها تمویل و تربیت کننده  گان اقتصادی ، نظامی و سیاسی نیرو های تند رو دهشت افگن در منطقه و جهان است که موثر در لابی های آمریکا وسیاست  خارجی آمریکا نیز  بوده است.

با توجه به واقعیت غیر قابل انکار سیاست بیمار و آسیب پذیر آمریکا و اراده ملی آمریکا مبتنتی بر رای اکثریت ترامپ می توان گفت:

آقای ترامپ رویا رویای بامیراث شوم بحران ناشی از  سیاست و اقتصاد بیماری است که اگرچنانچه به آن سرو سامان داده نشود ملت آمریکارا به سمت و سوی سرنوشت شوروی  پس از فتح مجاهدین افغا نستان  می کند.

نشست محرمانه جرج سوروس همراه با سرمایه داران آمریکایی بخصوص حامیان هلاری  کلنتون  اگرچه به ظاهر امر اقتصادی اجلوه می نماید  اما پشت سر این نشست اقتصادی چیزی جز  تفاهم  بر تداوم مدیریت بحران و حفظ اسرائیل و جلو گیری از بیداری ملل محروم ودر حال انقلاب نمی باشد.

آقای ترامپ بخاطر توجه به اقتصاد بیمارو سیاست آلوده به ویروس  انفلانزای سیاسی آمریکا،  با پس لرزه های روبرو خواهدشد که اگر چنانچه با گردانندگان  و لابی های موثر در سیاست آمریکا کنار نیاید. نه تنها تظاهرات ادامه یافته که توفیق وعده های داده شده را پیدا نخواهد کرد.

زیرا یکی از مخالفین ترامپ شخص جورج سوروس آمریکایی صهیو نستی ایست که در راه اندازی انقلاب های مخملی اوکراین ، قرقزستان، گرجستان و حتی فتنه سال ۸۸ جمهوری اسلامی ایران نقش  ایفا نموده است و گفته شده است که با سران فتنه ۸۸ازجنله با آقای خاتمی ملاقات داشته است!

به هرصورت آقای ترامپ از دوحال خارج نیست و نمی توان باشد.

• اگرچنانچه میدانست که اساسی ترین مرکز بدنامی آمریکا سیاست های غلط و پشت پرده  ایست که بصورت لابی، وزارت خارجه آمریکارا پوشش داده ودور می ندو اعمال قدرت می نمایند و آگاهانه پیرامون سیاست خارجی ابراز نظر ننموده است.این مطلب را هم باید پیش بینی نموده باشد که در برابر فشار های وارده آنها راه کاری  داشته باشد. در غیر آن  ترامپ ناکام ترین رئیس جمهور منتخب آمریکا  خواهد بود.
• اگر چنانچه نمیدانست و برنامه از قبل برنامه ریزی شده نداشته واز مخالفت ملت آمریکا علیه حاکمیت و سیاست های پشت پرده سوء استفاده نموده وبر موج سوار شده است. باید بپذیرد که با همان موج  پاهین خواهد شد. هرچند سوار شدن بر موج ایشان هم با آبرومندی ونیک نامی نبوده است!

مخالفت سر مایه داران و سیاسیون آمریکا و صهیونست  های عرب تبار همراه با دارو دسته پشت پرده هلاری کلتون با تداوم و گسترش تظاهرات شهرها شخص ترامپ مجبور به انعطاف گردیده چنانچه در قسمت مخالفت با برجام و اینکه آنرا پاره میکند می گوید برجام را پاره نمی کند هرچند معنی ومفهوم اینکه بر جام را پاره نمی کند معنی  عملی کردن آن را نیز نمی دهد .اما نخستین انعطافیست که نشان میدهد.  واگر چنانچه فاقد بر نامه باشد و یا نپذیرد  مطمئناً نه تنها آمریکا که دیمو کراسی آمریکا  برای سومین بار از مصر تا افغانستان و اینک درداخل آمریکا در مصاف با دکتا توری رنگ میبازد.