شما اینجا هستید
آرشیو مطالب » رمزگشایی ناکامی‌های نیروهای امنیتی افغانستان – بخش اول

ترجمه: حمید مهدوی
حمله‌ی تروریستی مرگبار ۳۱ مِی در قلب کابل که صدها تن از افغان‌های معمولی را کشت و زخمی کرد، نه نخستین حمله در چنین منطقه‌ی به‌شدت مهم بود و نه اولین باری بود که نیروهای ملی امنیتی و دفاعی افغانستان در محافظت از محدوده‌ی خودشان ناکام مانده‌اند – ناکامی‌های مکرر آن‌ها در محافظت از نهادهای ملکی کلیدی، گردهمایی‌های صلح‌آمیز و دفاتر دیپلماتیک در کشور در جریان چندین سال که جای خود دارد. یک ماه قبل از این حمله‌ی مرگبار در کابل، یک جوخه‌ی انتحاری طالبان به پایگاه اصلی ارتش ملی افغانستان در شمال کشور هجوم برده و قتل عام کردند – ۱۵۹ تن از سربازان افغان کشته شدند و بیشتر از ۱۰۰ تن دیگر زخم برداشتند.
در چند ماه گذشته، ستیزه‌جویان توانستند پارامترهای امنیتی را بشکنند و نهادهای ملی امنیتی کلیدی افغانستان را در عمق کابل پایتخت هدف قرار بدهند. بزرگترین شفاخانه‌ی نظامی افغانستان، دانشجویان پولیس ملی افغانستان، وزارت دفاع افغانستان، ریاست محافظت و امنیت رجال برجسته در میان اهداف بودند. هرچند «پناهگاه امن و حمایت» پاکستان از گروه‌های ستیزه‌جو همراه با انعطاف‌پذیری و سازگاری ستیزه‌جویان عوامل مهم انجام چنین حملات مرگبار هستند، دلایل اصلی این‌که چرا نیروهای ملی امنیتی و دفاعی افغانستان در جلوگیری از حملات بزرگ ناکام می‌مانند، بی‌توجهی به سازمان استخباراتی اصلی افغانستان، که به ریاست امنیت ملی شهرت دارد، و مداخلات و انتصاب‌های سیاسی در نهادهای ملی امنیتی و دفاعی افغانستان است.

ریاست امنیت ملی را چه شد؟
درست پس از سرنگونی رژیم طالبان در اواخر سال ۲۰۰۱ به‌خاطر خودداری از تسلیم‌دهی اسامه بن‌لادن – عامل حملات یازدهم سپتامبر – جامعه‌ی جهانی‌یی به‌رهبری امریکا ماموریت دولت‌سازی را در افغانستان آغاز کردند. ساختنِ نیروهای ملی امنیتی و دفاعی افغانستان بخشی از ماموریت آن‌ها بود و هنوز هست.
هرچند قصد آن‌ها شریف و واقع‌بینانه بود، رویکردشان غلط بوده است. به‌جای اولویت دادن به ریاست امنیت ملی به‌عنوان مغز نیروهای ملی امنیتی و دفاعی افغانستان، آن‌ها تلاش‌های‌شان را روی اعضای بدن نیروهای ملی امنیتی و دفاعی افغانستان یعنی ارتش ملی و پولیس ملی افغانستان متمرکز ساخته‌اند. به‌دلیل این اشتباه تاریخی، منابع و تجهیزات ریاست امنیت ملی – به‌عنوان عضو اصلی نیروهای ملی امنیتی و دفاعی افغانستان –برای مقابله با چالش‌های ناشی از گروه‌های تروریستی و هم‌چنین برای مقابله با مداخلات استخباراتی مخرب کشورهای همسایه به‌شدت ناکافی است. تعداد حملات بزرگی که از سال گذشته بدین‌سو علیه اهداف سخت نیروهای ملی امنیتی و دفاعی افغانستان در پایتخت افغانستان انجام شده‌اند به‌تنهایی گویای وضعیت و شایستگی امنیت ملی افغانستان است.
در حالی‌که برنامه‌ریزی، نظارت و هماهنگی حملات بزرگ علیه اهداف سخت ماه‌ها زمان می‌برد، ریاست امنیت ملی قادر به کشف و خنثاسازی این حملات مرگبار در جریان هیچ یک از مراحل مقدماتی نیست. اما این تنها مشکل نیست؛ به نظر می‌رسد ریاست امنیت ملی در زمینه‌ی جمع‌آوری اطلاعات نیز مشکل بزرگ دارد و بنابراین تحولات مهم در کشور را از دست می‌دهد – چه رسد به ناکامی‌هایش در جلوگیری از نفوذی‌های جدید یا ریشه‌کن ساختن نفوذی‌های موجود در صفوف نیروهای ملی امنیتی و دفاعی افغانستان که اسلحه‌شان را به طرف سربازان ائتلاف نشانه می‌گیرند. این، باعث بی‌اعتمادی بزرگی میان سربازان خارجی و نیروهای امنیتی افغانستان شده است.
سال گذشته، یک فریبکار توانست از چرخبال‌ها و موترهای زرهی ارتش ملی افغانستان استفاده کرده و پس از فریب دادنِ فرمانده یکی از قول اردوهای ارتش ملی افغانستان و چندین مقام بلندپایه‌ی نیروهای ملی امنیتی و دفاعی افغانستان با تقدیرنامه‌های جعلی از سوی ارگ ریاست‌جمهوری با وسایط نقلیه و محافظت ارتش ملی افغانستان ولایت به ولایت سفر کند. با این‌حال این اولین بارش نبود؛ او قبل از دستگیری‌اش بیش از یک دهه مصروف چنین فعالیت‌ها بود. او اولین کسی هم نبود که این کار را کرد. پیش از او، یک «دکاندار» در لباس یک رهبر برجسته و مذاکره‌کننده‌ی طالبان به ارگ ریاست‌جمهوری راه یافت و با رییس‌جمهور پیشین افغانستان دیدار کرد و یک مرد دیگر به‌عنوان یک «پیام‌آور صلح» رییس پیشین امنیت ملی را به‌شدت زخمی کرد.
علاوه بر این، ریاست امنیت ملی افغانستان هنوز به شکل فاجعه‌باری به قلم و کاغذ وابسته است، نه به دلایل امنیتی یا قابلیت اطمینان، بلکه به این دلیل که کمپیوتر، ایمیل و اتصال انترنیتی امن برای بسیاری از کسانی که در این نهاد خدمت می‌کنند، ایده‌های بیگانه‌اند. بنابراین، ریاست امنیت ملی نه‌تنها در موقعیتی نیست که جبهه‌ی منسجمی را برای پاسخ دادن به جنگ‌آوری روانی و توطئه‌ها در رسانه‌های اجتماعی – که بنیادهای رژیم دموکراتیک جدید افغانستان را تضعیف می‌کند – شکل بدهد؛ بلکه حتا نتوانسته است خط‌مشی برای خود این نهاد در رابطه به رسانه‌های اجتماعی تنظیم کند و شوق فزاینده‌ی ماموران خودش به فیس‌بوک را کنترل کند – مامورانی که پست‌های خام و درگیری‌شان در رسانه‌های اجتماعی اغلب با روح و اهداف اصلی ریاست امنیت ملی مخالف است.
ادامه دارد…

این مطلب بدون برچسب می باشد.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

افغان کلکین – اخبار افغانستان | مطالب روز جامعه افغانستان