شما اینجا هستید
آرشیو مطالب » طالبان؛ سکه قدیمی تر داعش

سید احمد موسوی مبلغ، رئیس خبرگزاری اطلس افغانستان- طالبان گروهی بودند که در اوج کشمکش های نظامی و سیاسی گروه های جهادی در افغانستان، در اواسط سال ۱۳۷۳ شمسی در یکی از مناطق نه چندان مهم جنوب افغانستان اظهار وجود کرده و در کمتر از چند ماه، با تصرف نیمی از افغانستان خود را به پشت دروازه های کابل رساندند.این گروه به صورت غیر قابل باوری مناطق و شهر های مهم افغانستان را متصرف شده و تمام احزاب جهادی را با تمام ساز و برگ نظامی شان محو و نابود می کردند و در کمتر از دو سال، ۹۰ درصد خاک افغانستان به شمول کابل پایتخت نیمه ویران شده را در اختیار گرفتند.در آن سال ها، که مردم افغانستان جنگ های ویرانگری را به چشم دیده بودند، نحوه عملکرد نظامی طالبان را بسیار وحشتناک و ترسناک تر از جنگ هایی که دیده بودند توصیف می کنند.کشتار وحشیانه ده ها هزار نفر از مردم غیر نظامی در چند روز ابتدایی تصرف شهر مزار شریف، کشتار بی رحمانه صدها نفر از ساکنان غیر نظامی منطقه یکاولنگ در استان بامیان در مرکز افغانستان و مواردی دیگر از این دست، در کنار سختگیری های شدید مذهبی (مبتنی بر هزاران گزارش مستند از چشم ساکنان مناطق تحت تصرف طالبان) به ویژه در شهرهای هرات و مزار شریف و مناطق شیعه نشین مرکزی افغانستان چهره ای وحشتناک از این گروه در ذهن مردم افغانستان ایجاد کرده بود. اما انتشار ویدئوهایی از سر بریدن افراد غیر نظامی برای اولین بار که توسط اعضای این گروه در شاهراه کابل – هرات و در سال های استقرار حکومت کنونی در افغانستان صورت گرفته بود، چهره ای جدید و فوق العاده وحشی و خشن از این گروه برای جهانیان نشان داد.هرچند که در سال های حکومت طالبان بر افغانستان رسانه های ارتباط جمعی در حد امروز وجود نداشت تا مستندات جنایات طالبان عمومی شود، اما آن چه مردم افغانستان از طالبان به یاد دارند، در نحوه عملکرد، دقیقا همان چیزی است که اکنون دنیا از داعش  مشاهده می کند.اکنون اصلی ترین سوال این است که آیا طالبان و داعش، ماهیتی همگون و همسان دارند یا این دو گروه دارای تفاوت هایی جدی و اساسی هستند که آن ها را از هم متمایز می کند؟حقیقت این است که با قدرت گرفتن داعش و ورود این جریان افراطی وحشی به افغانستان، بسیاری از مدیران سیاسی معتقدند که تنها راه تقابل با این گروه، بهره گیری از ابزاری به نام طالبان است.ضرورت تقویت طالبان برای مقابله با داعش این مسئله را به عنوان یک اولویت در میان این صاحب نظران مطرح کرده است که تنها در صورتی می توان زمینه های مهار داعش توسط طالبان را فراهم آورد که این گروه از یک سو بتواند از میان نیروهای جوان سرباز گیری کند و از سوی دیگر، سرازیر شدن کمک های خارجی به این گروه در مسیر مقابله با داعش، در بستری صورت گیرد که افکار عمومی نیز آن را همراهی کند.پروژه تطهیر طالبان و ارائه چهره ای معتدل از این گروه، با همین مبنا و از حدود دو سال قبل توسط عده ای کلید خورده است. از سوی دیگر افراد دیگری هم که آشنایی کافی با زیرساخت های فکری و اعتقادی و نحوه عملکرد طالبان در گذشته ندارند تحت تاثیر این رویکرد قرار گرفته و با بررسی ناقص کارنامه طالبان، سعی در ارائه چهره ای قابل تحمل از این گروه دارند، اما برای شناخت طالبان نیاز هست تا به نکات زیر توجه عمیق و جدی شود: یک: چهره ای که امروز از طالبان دیده می شود با چهره ای که ۲۳ سال پیش از این گروه دیده می شد، از زمین تا آسمان تفاوت دارد. طالبان در آن سال ها یک گروه کاملا ایدئولوژیک بودند که پیوند های عمیقی با نظریه پردازان فکری و اعتقادی القاعده داشتند و بخش زیادی از طراحی های نظامی آن ها و قسمتی از  پشتیبانی های مالی آن ها نیز توسط القاعده صورت می گرفت.القاعده جریانی است که به لحاظ مبنای فکری، از گذشته تا کنون تفاوت چندانی نکرده و هم اکنون نیز با داعش، از نظر مبناهای فکری تفاوت زیادی ندارد.طالبان در سال های ابتدایی شکل گیری و تا چند سال پس از سقوط حکومت شان، دقیقا با همان مبنا عمل می کردند. کشتار های وسیع چند ده هزار نفری آن ها دقیقا با حربه تکفیر و محارب خواندن طرف های مقابل شان (حتی غیر نظامیان) صورت می گرفت.تنها تفاوت داعش امروز با طالبان دو دهه قبل در ادعای جغرافیایی آن هاست که طالبان خواهان ایجاد امارت در خاک افغانستان بودند و داعش مدعی ایجاد خلافت در سرتاسر جهان است.دو: اگر عده ای تصور می کنند که طالبان از همان ابتدا در برخورد با دیگر مذاهب، نگاهی باز داشته اند، سخت در اشتباه هستند. شواهد میدانی گویای این حقیقت است که شیعیان و اسماعیلیه و در برخی موارد اقلیت هنود در افغانستان، با فشارهای بسیار شدیدی از سوی طالبان مواجه بودند. در بخش هایی از استان های غربی افغانستان (در همسایگی با جمهوری اسلامی ایران) حاکمان محلی طالبان از سکنه شیعه این منطقه جزیه دریافت می کرده اند و بارها به آن ها اعلام شده در صورتی که جزیه پرداخت نکنند، باید خاک افغانستان را به مقصد جمهوری اسلامی ایران ترک کنند.مفهوم جزیه در فقه اسلامی فقط در جایی استفاده می شود که گروهی از غیر مسلمانان در سرزمین اسلامی زندگی کنند و حکومت اسلامی برای حفظ امنیت آن ها مجاز است از این کفار جزیه دریافت کند.با این وصف، از نظر گروه طالبان در سال های حاکمیت آن ها بر افغانستان، شیعیان در زمره مسلمانان نبوده اند که مکلف به پرداخت جزیه می شده اند.واقعیت این است که اکنون نسل سومی از طالبان رهبری این گروه را عهده دارند که بیشتر اهل سیاست هستند نه ایدئولوژی و طالبان امروز در یک دگردیسی بزرگ، ماهیت خود را تغییر داده و بیش از آن که یک گروه ایدئولوژی  محور جنگجو باشد، یک گروه سیاست گر و به روز شده است.بسیاری از رهبران سنتی طالبان در طول هفده سال گذشته یا از دنیا رفته  و توسط نیروهای خارجی و حکومت افغانستان کشته شده اند یا این که به گونه ای از صحنه مدیریت طالبان حذف شده اند که توان تاثیر گذاری بر عملکرد طالبان را از دست داده اند.توجه به این نکته می تواند برای تقریب به ذهن خوانندگان موثر باشد که همان گروهی که روزی یک دستگاه تلویزیون را در ملأ عام شلاق می زدند و استفاده از تمام وسایل ارتباط جمعی را حرام می دانستند، اکنون به روزترین استودیوهای تولید ویدئو و نماهنگ را در اختیار دارند و تولیداتی با کیفیت بالای گرافیکی و محتوایی به مخاطبان خود ارائه می کنند.رهبران این گروه اکنون در شبکه های اجتماعی حضور بسیار قدرتمندی دارند و بخش زیادی از اطلاع رسانی های خود را از طریق توییتر و فیسبوک انجام می دهند و همین مقدار از تغییر کافیست که ما بتوانیم این دگر دیسی عظیم در ماهیت این گروه را تایید کنیم.بنابراین نکته مهم این است که نگریستن به وضعیت کنونی طالبان و قضاوت درباره زیرساخت های ایدئولوژیکی آن ها بدون توجه به چگونگی عملکرد این گروه در خلال سال های ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۵، نگرشی غیر فنی است که به تحریف تاریخ و تطهیر ناشیانه طالبان منجر خواهد شد. سه: برخی گمان می کنند که یکی از تفاوت های اصلی طالبان و داعش این است که طالبان به صورت کاملا با ثبات از ابتدای شکل گیری شان تا کنون علیه منافع آمریکا جنگیده و داعش به رغم دادن شعارهای ضد آمریکایی، هرگز به صورت عملی وارد این میدان نشده است، اما این دیدگاه حداقل در بخش ابتدایی خود کاملا غلط است.این جانب معتقدم که گروه داعش، یک جریان پایدار در افغانستان و منطقه نخواهد بود. همین طور که طالبان نیز یک جریان پایدار و دایمی در افغانستان نبودند.گروه داعش در افغانستان و آسیای میانه در حد و اندازه یک ابزار موقت تا زمانی که  آمریکا را به کسب منافع اش نزدیک کند عمل خواهد کرد و بلافاصله پس از ایجاد زمینه های لازم تامین منافع آمریکا، قطعا توسط ایجاد کنندگان خود به سرعت حذف خواهد شد.این دقیقا همان مسیری است که طالبان نیز پیمودند.سوال اصلی  از کسانی که معتقدند طالبان همواره با آمریکا سر عناد و دشمنی داشته اند این است که این گروه گمنام و کم تعداد، با چه پشتوانه سیاسی و نظامی و اطلاعاتی موفق شدند در کمتر از شش ماه، ده ها گروه جهادی تا بن دندان مسلح و کار آزموده را از صحنه نظامی و سیاسی افغانستان محو و نابود کنند و احمد شاه مسعود را با آن همه سابقه جنگاوری، در کنار صدها فرمانده فعال و جان برکف، تنها در گوشه ای از افغانستان محصور سازند؟ آیا این موفقیت های عجیب جز با تامین مالی و تسلیحاتی گسترده و پشتیبانی های استخباراتی و امنیتی فوق پیشرفته توسط آمریکا که از طریق پاکستان به طالبان داده می شد ممکن و میسور بود؟قطعا اگر حمایت های همه جانبه آمریکا از این گروه نمی بود، طالبان حتی بر یک وجب از خاک افغانستان نیز نمی توانستند تسلط یابند و اگر امروز، طالبان سر دشمنی با آمریکا دارند، تنها در سایه دگردیسی صورت گرفته در آن ها و نیز عقده آن ها از آمریکا در تغییر رویکرد‌ راجع به حمایت از داعش به جای طالبان است.چهار: طالبان امروز، هرچند که با داعش دارای تفاوت های عمیق است، اما بررسی این تفاوت ها هرگز نباید به تطهیر گذشته این گروه منجر شود. چهره امروز داعش، دقیقا همان چهره دیروز طالبان است، با همان قساوت در عملکرد و با همان مدل فکری و ایدئولوژیکی.این مطلب که برای مهار داعش، نیازمند طالبان دگرگون شده و تعدیل شده هستیم قابل درک است، اما این که از دگردیسی ایجاد شده در طالبان غفلت کنیم، و گذشته وحشتناک این گروه را نادیده بگیریم، در حقیقت پایمال کردن خون ده ها هزار بیگناهی است که توسط این گروه به شهادت رسیده اند و دنیا، چشم خود را به دلایل مختلف بر این همه جنایت بسته است.پنج: اگر دنیا، تیرباران صدها زن و کودک و پیر و جوان در یکاولنگ در زمستان ۱۳۷۷ و نسل کشی صورت گرفته در تابستان ۱۳۷۶ در مزار شریف و سر بریدن صدها جوان شیعه در منطقه «جلریز» در نزدیکی کابل را به اندازه جنایت اسپایکر و امثال آن در عراق و سوریه نمی داند، به سیاست های استعماری خود آن ها مربوط می شود. اما برای ما تاسف بار این است که عده ای سابقه وحشتناک جنایات طالبان در افغانستان را به فراموشی بسپرند  و سعی کنند تا با تکیه بر چهره جراحی پلاستیک شده امروز طالبان، چهره ای لطیف و قابل تحمل از این گروه تصویر کنند.

این مطلب بدون برچسب می باشد.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

افغان کلکین – اخبار افغانستان | مطالب روز جامعه افغانستان