پیام اصلی بیانیه دهلی این است که طالبان باید خود را از سایهی حمایت آیاسآی پاکستان بیرون کشیده و بهطور مستقل بر افغانستان حکومت کنند، وگرنه اسلامآباد غرق در مشکلات اقتصادی را با خود به هرجومرج جهادی دیگری سوق خواهند داد.
پس از یک گفتوگوی یکروزه در مورد افغانستان توسط مشاوران امنیت ملی (NSA) هشت کشور همسایه در روز چهارشنبه، کاملا آشکار شده که طالبان همچنان افسار قدرت را در کابل در دست خواهند داشت. همچنین مشخص شده که به غیر از خود مردم افغانستان یا هر رقیب سلفی سنی مانند دولت اسلامی ولایت خراسان یا القاعده، هیچ کس نمیتواند طالبان را از قدرت برکنار کند، زیرا قدرتهای جهانی نه قصد، نه انرژی و نه فضای فکری لازم برای رسیدگی به مشکلات عظیم افغانستان را دارند.
اکنون که جامعه جهانی رژیم طالبان در کابل را بهصورت ذهنی پذیرفته، زمان آن رسیده که نیروهای پشتون سنی از سایه بیرون آمده و بهطور جدی اداره امارت اسلامی افغانستان را آغاز کنند و منتظر پذیرش در سازمان ملل نباشند. از زمانی که طالبان کابل را در ۱۵ آگست اشغال کردند، فقط صدای رهبر ارشد آن ملا هبتالله آخندزاده شنیده شده ولی خودش دیده نشده و همین امر باعث به وجود آمدن شبهاتی در مورد وجود واقعی او شده است. به گفتهی ناظران کابل، پس از آنکه گفته شد که او برای اولین بار در ۳۱ اکتبر در قندهار ظاهر شده، هیچکس نتوانسته حضور فیزیکی وی را تأیید کند. او شاید آخرین بار در اوایل سال جاری در اردوگاه ارتش پاکستان در کراچی دیده شد.
در شرایطی که وجود فیزیکی ملا آخندزاده در افغانستان تبدیل به موضوعی اسرارآمیز شده، گزارشهایی وجود دارد که سراجالدین حقانی، وزیر داخله تحت حمایت دولت پاکستان، مکررا در خط دیورند به این سو و آن سو سفر میکند، حتا زمانی که او با ملا یعقوب، وزیر دفاع و پسر ملا عمر، برای بهدستگرفتن قدرت سیاسی در کابل در رقابت بود. طالبان شاید در استفاده از تفنگ و جنگ نابرابر خوب باشند، اما از آنجایی که کشور در حال حرکت به سمت نقطهی سقوط است، قطعا در حکومتداری حرفی برای گفتن ندارند.
اگر طالبان تمایل واقعی برای برپا کردن حکومت حتا براساس قوانین شریعت اسلامی در افغانستان دارند، پاسخ در داخل کشور است و نه در مقر آیاسآی در راولپندی. با توجه به اینکه ملا امیرخان متقی وزیر امور خارجه موقت طالبان امروز در اسلامآباد برای اولین گفتوگوهای دوجانبه با پاکستان پس از بهدستگرفتن قدرت حضور دارد و با در نظر گرفتن اینکه رییس آیاسآی مکررا به کابل سفر میکند، گویی یکی دیگر از پایگاههای اطلاعاتی این کشور باشد، مطمئنا طالبان آغاز خوبی نداشتهاند، اما دور از انتظار هم نبوده است.
حتا با وجود اینکه آیاسآی پاکستان از موفقیت خود در فرار ایالات متحده قدرتمند با دست خالی از کابل ابراز خرسندی میکند، اما در این که هرجومرج از خط دیورند دوباره آغاز خواهد شد شکی نیست و فقط مسألهی زمان در میان است. گفته میشود که ملا برادر معاون نخستوزیر طالبان به ژنرال فیض حمید، رییس آیاسآی، گفته که اگر امارات اسلامی برای افغانستان خوب است، برای پاکستان نیز خوب خواهد بود. تهدید موجود در بیانیه برادر را ارتش پاکستان درک میکند اما رهبری غیرنظامی در اسلامآباد آن را درک نمیکند. برای کشوری که قیمت قند در بازار گرانتر از بنزین است، شانس حفظ کشور همسایهای که همیشه درگیر جنگ است، بهسادگی ممکن نیست. در اینکه پاکستان سرانجام توسط آنچه خودش خلق کرده به زیر کشیده خواهد شد، فقط مسأله زمان مطرح است.
طالبان بهجای اینکه اجازه دهند پاکستان مقاصد شوم خود را در کابل به اجرا درآورد، باید بند ناف راولپندی را قطع کند و از لویه جرگه (شورای قبایل) و شورای علما (شورای مذهبی) افغانستان برای صلح داخلی در کشور مشروعیت بخواهد. مشروعیت مردم افغانستان نهتنها ثبات را برای ملتی که در دهههای متمادی شاهد صلح نبوده به ارمغان میآورد، بلکه باعث احترام و پذیرش از سوی جامعه جهانی نیز خواهد شد. اگر قرار باشد افغانستان نجات پیدا کند، طالبان باید از یک گروه تروریستی به یک حاکم سیاسی تبدیل شوند. یا در غیر این صورت، دولتی ضعیف و آسیبپذیر تشکیل خواهد شد که در واقع تحت کنترل قدرت در سراسر خط دیورند خواهد بود و جای خود را به گروههای جهادی اسلامی فرصتطلب خواهد داد که در مقیاس عظیم در پاکستان حضور دارند. با توجه به اینکه این گروههای تکفیری جهادگرا گسترش جهاد در سرزمینهای غیراسلامی را از وظایف خود میدانند (و هیچ ابایی از کشتن هموطنان مسلمان خود ندارند) در مدت زمان کوتاهی شروع به هدف قرار دادن کشور سومی در غرب با یا بدون اطلاع طالبان خواهند کرد. این اقدامات منجر به چرخه دیگری از اشغال، هرجومرج کامل و خشونت میشود. فاجعه این است که رهبری طالبان همیشه میتوانند مانند گذشته در سراسر گذرگاههای خیبر و اسپینبولدک پناه بگیرند، اما مردم بیپناه افغانستان جایی برای رفتن ندارند.
- کد خبر 10814
- پرینت