false
true
true
true
انتخاب ترامپ به عنوان چهل و پنجمین رئیس جمهور آمریکا به نمایندگی از حزب جمهوریخواه، کشورهای مختلف بویژه افغانستان را درگیر چگونگی برخورد سکاندار جدید کاخ سفید با این کشور کرده است.
با مشخص شدن نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و اعلام پیروزی ترامپ بر رقیب دموکرات خود، هیلاری کلینتون، شگفتی دنیا را فرا گرفت. زیرا اکثر نخبگان آمریکا از دو حزب، بیشتر تمایل داشتند کلینتون رای بیاورد و در حالی که چهره ترامپ در اثر افشاگریهای حزب دموکرات کریهتر از کلینتون بود، اما در نهایت ناباوری ترامپ رئیس جمهور آمریکا شد.
این شگفتی، بازار داغ گمانهزنیهای داخلی و بینالمللی در خصوص مواضع و رویکرد وی به خصوص در عرصه سیاست خارجی را برانگیخته است. در همین راستا به شکل پیوستاری از احتمال چگونگی برخورد آمریکا در مسائل خاورمیانه تا موضوع اسرائیل و دیگر مسائل از دید نخبگان مورد بررسی قرار میگیرد.
در این میان موفقیت جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، برنامههای این کشور را در زمینههای مختلفی دچار مشکل میکند همچنانکه در عرصه سیاست خارجی نیز با اوج اختلافهای دموکراتها و جمهوریخواهان به ویژه در افغانستان، دردسرهای جدیدی پیش روی مقامات جدید آمریکا رخ خواهد نمود. این مساله زمانی قابل تأمل خواهد بود که حضور اکثریت جمهوریخواهان راه یافته به مجلس نمایندگان نیز درنظر گرفته شود.
بر این اساس باید دو نکته را مورد تامل قرار داد، اولین مساله رویکرد کلی جمهوریخواهان در مسائل خارجی و به خصوص نحوه برخورد آنها با مساله افغانستان است. بر این مبنا از آنجا که جمهوریخواهان به هیچ عنوان جدول زمانی خروج از افغانستان را قبول نداشتهاند، طبیعی است که از ترامپ انتظار داشته باشند که برخلاف رویکرد اوباما مبنی بر خروج نیروها از افغانستان، به برنامه اصلی حضور نظامی و افزایش تعداد نیروها در کشور شود.
موضوع مهم دیگر، رویکرد دونالد ترامپ در عرصه سیاست خارجی با توجه به مواضع انتخاباتیاش است.
همچنانکه وی در جریان سخنرانیهای انتخاباتی خود در «اشویل» در «کارولینای شمالی» و در جمع ۱۰ هزار نفری حامیانش با انتقاد شدید از اوضاع امنیتی در برخی از شهرهای آمریکا و مقایسه آن با شرایط امنیتی در افغانستان گفت: کشور جنگزده افغانستان از حومه برخی از شهرهای ما امنتر است. حزب دموکرات بیش از سه دهه است که بر این مناطق آمریکا نظارت و کنترل دارد. ماموریت ما تغییر در این روند است که شامل دستورالعمل جدید برای حاشیههای شهری است. موضوعی که گویای توجه ترامپ به مسائل داخلی امریکا است.
از سوی دیگر ترامپ مخالف جدی جنگافروزیهای دموکراتها و حتی جمهوریخواهان در حمله به عراق، سوریه، افغانستان و یمن بود. مخالفت او به هزینههای سرسامآور این لشکرکشیها برمیگشت، لذا به دنبال این است که هزینههای جنگافروزی را به رفاه مردم اختصاص دهد.
مجموعه این مسائل نشان میدهند که هر چند ترامپ به عنوان نامزد حزب جمهوریخواه توانست آراء ریاست جمهوری را به دست آورد، اما همچنان که مواضع جمهوریخواهان نشان میدهد، آنها با اکراه ترامپ را پذیرفته و حتی فعالان حزبی جمهوریخواه این درخواست را داشتند که به جای انتخابات ریاست جمهوری روی انتخابات کنگره تمرکز کنند تا اکثریت این حزب بر کرسیهای دو مجلس نمایندگان و سنا همچنان حفظ شود.
در واقع ترامپ استخوانی در گلوی جمهوریخواهان بود. از همین رو پیروزی وی سناریوهای مختلفی را در خصوص ارتباط رئیس جمهور و اعضای کنگره و سنا متصور میسازد؛ به همین نسبت در خصوص افغانستان پساترامپ نیز میتوان سناریوهای مختلفی را پیش بینی کرد:
۱٫ در صورتی که ترامپ به عنوان نامزد حزب جمهوریخواه به اصول و سیاستهای مدنظر حزبیاش وفادار بماند، قدر مسلم اینکه برنامه خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان متوقف خواهد شد و حتی بر تعداد این افراد افزوده شد و نحوه برخورد با افغانستان تحت الشعاع سیاست کلی این حزب قرار خواهد گرفت. زیرا سیاست های جمهوریخواهان، خط بوش رئیس جمهور پیشین آمریکا را در افغانستان تعقیب خواهد کرد.
۲٫ در صورتی که ترامپ درصدد اجرایی کردن مواضع انتخاباتیاش برآید، سیاست کاهش نیروهای آمریکایی در افغانستان را دنبال خواهد کرد. زیرا وی بارها درباره حضور دراز مدت نظامی آمریکا در افغانستان ابراز تردید کرده و همواره مخالف اقدامات آمریکا در این کشور تحت عنوان «ملتسازی» بوده است.
ترامپ از هدر رفتن میلیاردها دلار در افغانستان ابراز تاسف کرده، چون به اعتقاد وی دولت اوباما می توانست این بودجه را صرف «بازسازی آمریکا» کند. از این رو متمایل به کاهش نیروهایی آمریکایی در افغانستان است.
۳٫ در این میان گزینه سوم محتمل دانستن تعدیل مواضع هم ترامپ و هم حزب جمهوریخواه در قبال یکدیگر خواهد بود. به عبارت دیگر پیروزی ترامپ از یک سو و موفقیت جمهوریخواهان در انتخابات سنا زمینه ساز تعدیل برخی مواضع و نزدیکی آنها به دلیل نیاز راهبردیشان به یکدیگر خواهد شد. در این صورت افغانستان به لحاظ کیفیت و تعداد حضور نظامیان آمریکایی شاهد نوعی نوسان پاندولی خواهد بود.
۴٫ از زاویه دیگر نیز میتوان وضعیت افغانستان را مورد تامل قرار داد و آن هم استمرار سیاستهای استراتژیک آمریکا در افغانستان و تغییر برخی تاکتیکهای کوتاه مدت به واسطه تغییر رئیس جمهور این کشور خواهد بود. همچنانکه اظهارات «مایکل مک کینلی» سفیر آمریکا در افغانستان، در پاسخ به پرسشهایی در مورد تأثیر انتخاب هر یک از دو نامزد ریاست جمهوری این کشور بر روابط واشنگتن – کابل موید این ادعا میباشد.
وی با اشاره به تعهد طولانی مدت آمریکا در همکاری با افغانستان و استمرار چنین موضعی در نشست «ورشو» و «بروکسل»، روابط آمریکا با افغانستان را مستحکم و نزدیک تلقی کرد. زیرا این روابط بر پایه انتخابات و رهبری حزبی بنا نشده بلکه بر اساس منافع مشترک، روابط دو ملت و ارزشهای مشترک شکل گرفته است.
در مجموع اجرایی شدن هر یک از سناریوهای مطرح شده، به شرایط داخلی، منطقهای و بینالمللی آمریکا و افغانستان بستگی دارد.
در این زمینه میزان تعهد ترامپ به اجرای وعدههای انتخاباتیاش در حوزههای مختلف، نحوه برخورد نمایندگان آمریکا با مسائل پیش رو از یک سو و همچنین وضعیت فعلی افغانستان همچون استمرار چالشهای امنیتی به خصوص فعال بودن طالبان و همچنین حضور داعش در این کشور و دیگر معضلات اقتصادی و سیاسی میتواند کفه محتمل دانستن سناریوهای پیش گفته را سنگین تر نماید.
همچنانکه اشرف غنی با صدور بیانیهای سعی کرد توجه ترامپ را به افغانستان جلب نموده و کفه را به نفع خود تغییر دهد. وی آمریکا را از شرکای مهم و استراتژیک دولت و ملت افغانستان در راستای مبارزه با تروریسم دانسته و ابراز امیدوارى کرد که با همکاری نزدیک با رئیسجمهور جدید آمریکا، روابط دو کشور، بیش از پیش توسعه یابد.
این شگفتی، بازار داغ گمانهزنیهای داخلی و بینالمللی در خصوص مواضع و رویکرد وی به خصوص در عرصه سیاست خارجی را برانگیخته است. در همین راستا به شکل پیوستاری از احتمال چگونگی برخورد آمریکا در مسائل خاورمیانه تا موضوع اسرائیل و دیگر مسائل از دید نخبگان مورد بررسی قرار میگیرد.
در این میان موفقیت جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، برنامههای این کشور را در زمینههای مختلفی دچار مشکل میکند همچنانکه در عرصه سیاست خارجی نیز با اوج اختلافهای دموکراتها و جمهوریخواهان به ویژه در افغانستان، دردسرهای جدیدی پیش روی مقامات جدید آمریکا رخ خواهد نمود. این مساله زمانی قابل تأمل خواهد بود که حضور اکثریت جمهوریخواهان راه یافته به مجلس نمایندگان نیز درنظر گرفته شود.
بر این اساس باید دو نکته را مورد تامل قرار داد، اولین مساله رویکرد کلی جمهوریخواهان در مسائل خارجی و به خصوص نحوه برخورد آنها با مساله افغانستان است. بر این مبنا از آنجا که جمهوریخواهان به هیچ عنوان جدول زمانی خروج از افغانستان را قبول نداشتهاند، طبیعی است که از ترامپ انتظار داشته باشند که برخلاف رویکرد اوباما مبنی بر خروج نیروها از افغانستان، به برنامه اصلی حضور نظامی و افزایش تعداد نیروها در کشور شود.
موضوع مهم دیگر، رویکرد دونالد ترامپ در عرصه سیاست خارجی با توجه به مواضع انتخاباتیاش است.
همچنانکه وی در جریان سخنرانیهای انتخاباتی خود در «اشویل» در «کارولینای شمالی» و در جمع ۱۰ هزار نفری حامیانش با انتقاد شدید از اوضاع امنیتی در برخی از شهرهای آمریکا و مقایسه آن با شرایط امنیتی در افغانستان گفت: کشور جنگزده افغانستان از حومه برخی از شهرهای ما امنتر است. حزب دموکرات بیش از سه دهه است که بر این مناطق آمریکا نظارت و کنترل دارد. ماموریت ما تغییر در این روند است که شامل دستورالعمل جدید برای حاشیههای شهری است. موضوعی که گویای توجه ترامپ به مسائل داخلی امریکا است.
از سوی دیگر ترامپ مخالف جدی جنگافروزیهای دموکراتها و حتی جمهوریخواهان در حمله به عراق، سوریه، افغانستان و یمن بود. مخالفت او به هزینههای سرسامآور این لشکرکشیها برمیگشت، لذا به دنبال این است که هزینههای جنگافروزی را به رفاه مردم اختصاص دهد.
مجموعه این مسائل نشان میدهند که هر چند ترامپ به عنوان نامزد حزب جمهوریخواه توانست آراء ریاست جمهوری را به دست آورد، اما همچنان که مواضع جمهوریخواهان نشان میدهد، آنها با اکراه ترامپ را پذیرفته و حتی فعالان حزبی جمهوریخواه این درخواست را داشتند که به جای انتخابات ریاست جمهوری روی انتخابات کنگره تمرکز کنند تا اکثریت این حزب بر کرسیهای دو مجلس نمایندگان و سنا همچنان حفظ شود.
در واقع ترامپ استخوانی در گلوی جمهوریخواهان بود. از همین رو پیروزی وی سناریوهای مختلفی را در خصوص ارتباط رئیس جمهور و اعضای کنگره و سنا متصور میسازد؛ به همین نسبت در خصوص افغانستان پساترامپ نیز میتوان سناریوهای مختلفی را پیش بینی کرد:
۱٫ در صورتی که ترامپ به عنوان نامزد حزب جمهوریخواه به اصول و سیاستهای مدنظر حزبیاش وفادار بماند، قدر مسلم اینکه برنامه خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان متوقف خواهد شد و حتی بر تعداد این افراد افزوده شد و نحوه برخورد با افغانستان تحت الشعاع سیاست کلی این حزب قرار خواهد گرفت. زیرا سیاست های جمهوریخواهان، خط بوش رئیس جمهور پیشین آمریکا را در افغانستان تعقیب خواهد کرد.
۲٫ در صورتی که ترامپ درصدد اجرایی کردن مواضع انتخاباتیاش برآید، سیاست کاهش نیروهای آمریکایی در افغانستان را دنبال خواهد کرد. زیرا وی بارها درباره حضور دراز مدت نظامی آمریکا در افغانستان ابراز تردید کرده و همواره مخالف اقدامات آمریکا در این کشور تحت عنوان «ملتسازی» بوده است.
ترامپ از هدر رفتن میلیاردها دلار در افغانستان ابراز تاسف کرده، چون به اعتقاد وی دولت اوباما می توانست این بودجه را صرف «بازسازی آمریکا» کند. از این رو متمایل به کاهش نیروهایی آمریکایی در افغانستان است.
۳٫ در این میان گزینه سوم محتمل دانستن تعدیل مواضع هم ترامپ و هم حزب جمهوریخواه در قبال یکدیگر خواهد بود. به عبارت دیگر پیروزی ترامپ از یک سو و موفقیت جمهوریخواهان در انتخابات سنا زمینه ساز تعدیل برخی مواضع و نزدیکی آنها به دلیل نیاز راهبردیشان به یکدیگر خواهد شد. در این صورت افغانستان به لحاظ کیفیت و تعداد حضور نظامیان آمریکایی شاهد نوعی نوسان پاندولی خواهد بود.
۴٫ از زاویه دیگر نیز میتوان وضعیت افغانستان را مورد تامل قرار داد و آن هم استمرار سیاستهای استراتژیک آمریکا در افغانستان و تغییر برخی تاکتیکهای کوتاه مدت به واسطه تغییر رئیس جمهور این کشور خواهد بود. همچنانکه اظهارات «مایکل مک کینلی» سفیر آمریکا در افغانستان، در پاسخ به پرسشهایی در مورد تأثیر انتخاب هر یک از دو نامزد ریاست جمهوری این کشور بر روابط واشنگتن – کابل موید این ادعا میباشد.
وی با اشاره به تعهد طولانی مدت آمریکا در همکاری با افغانستان و استمرار چنین موضعی در نشست «ورشو» و «بروکسل»، روابط آمریکا با افغانستان را مستحکم و نزدیک تلقی کرد. زیرا این روابط بر پایه انتخابات و رهبری حزبی بنا نشده بلکه بر اساس منافع مشترک، روابط دو ملت و ارزشهای مشترک شکل گرفته است.
در مجموع اجرایی شدن هر یک از سناریوهای مطرح شده، به شرایط داخلی، منطقهای و بینالمللی آمریکا و افغانستان بستگی دارد.
در این زمینه میزان تعهد ترامپ به اجرای وعدههای انتخاباتیاش در حوزههای مختلف، نحوه برخورد نمایندگان آمریکا با مسائل پیش رو از یک سو و همچنین وضعیت فعلی افغانستان همچون استمرار چالشهای امنیتی به خصوص فعال بودن طالبان و همچنین حضور داعش در این کشور و دیگر معضلات اقتصادی و سیاسی میتواند کفه محتمل دانستن سناریوهای پیش گفته را سنگین تر نماید.
همچنانکه اشرف غنی با صدور بیانیهای سعی کرد توجه ترامپ را به افغانستان جلب نموده و کفه را به نفع خود تغییر دهد. وی آمریکا را از شرکای مهم و استراتژیک دولت و ملت افغانستان در راستای مبارزه با تروریسم دانسته و ابراز امیدوارى کرد که با همکاری نزدیک با رئیسجمهور جدید آمریکا، روابط دو کشور، بیش از پیش توسعه یابد.
- کد خبر 2433
- پرینت
false
true
false
false
true
لینک کوتاه
https://afghankelkin.com/?p=2433
true
true
true
true