اداره بازرس ویژه امریکا در امور بازسازی افغانستان (سیگار)، توافق صلح با گلبدین حکمتیار را بر روند صلح دولت با طالبان بیتاثیر خواند.
سیگار روز جمعه اعلام کرد که توافق صلح با حزب اسلامی تاثیری قطعی بر روند مذاکرات صلح با سایر گروهها به شمول طالبان نداشته است.
این اداره در گزارش خود به دولت امریکا گفته است که رییس جمهور غنی و برخی مقامهای دیگر افغان هنگام امضای توافقنامه صلح با گلبدین حکمتیار امیدوار بودند که این توافق شرایط مذاکرات صلح با طالبان را فراهم کند؛ اما هم اکنون وزارت خارجه امریکا این توافق را بیتاثیر میخواند.
با این وجود، در گزارش سیگار آمده که وزارت خارجه امریکا توافق صلح با حکمتیار را هنوز هم مهم تلقی کرده و امیدوار است که آقای حکمتیار، گروه طالبان را به روند صلح ترغیب کند.
کارشناسان سیاسی نیز می گویند که یافته های سیگار و وزارت امور خارجه امریکا در باره آثار و توابع صلح با حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار روی روند صلح با دیگر گروه های تروریستی، کاملا درست و واقع بینانه است.
واقعیت این است که حکومت افغانستان و شخص اشرف غنی در محاسبات خود در زمینه صلح با گلبدین حکمتیار، دچار یک اشتباه مهلک در محاسبه شدند. آنها تصور می کردند که با پیوستن گلبدین به روند صلح، یخ های های این روند آب می شود و دیگر تروریست های مسلح نیز همانند حزب اسلامی به این روند ملحق خواهند شد.
این در حالی بود که حکمتیار یک مهره سوخته بود. او حتی قدرت سازمان دهی و فرماندهی اعضا و فرماندهان حزب اسلامی را نیز از دست داده بود. نقش این حزب در نبردهای تروریستی ضد دولتی در افغانستان، روز به روز کمرنگ تر می شد؛ زیرا با ظهور گروه های تروریستی روزآمدتر، حامیان اصلی این جریان ها در منطقه و جهان، دیگر تمایل نداشتند روی مهره منفور و بدنامی مانند گلبدین حکمتیار و حزب بی رمق و مطرود اسلامی، سرمایه گذاری کنند.
از سوی دیگر، با بالا گرفتن تب صلح میان دولت و طالبان و تبدیل این امر به راهبرد محوری و غیر قابل تغییر دولت و قدرت های خارجی مسلط بر سرنوشت افغانستان، حکمتیار به این جمع بندی رسید که اگر بیش از این در پیوستن به روند مصالحه سیاسی، تردید و تعلل کند، ممکن است فردا هیچکس او را به حساب نیاورد و به حد اقل امتیازهایی که امروز می تواند از این رهگذر به دست آورد نیز دست نیابد.
بنابراین، او پیشقدم شد و سریع تر از تروریست های طالبان، به فراخوان صلح قومی اشرف غنی، لبیک گفت و آن دو با استفاده از نقاط اشتراک خود به عنوان مردان قبیله غلزایی، به سرعت بهم رسیدند.
با این حال، از همان آغاز مشخص بود که این مصالحه، صلح نمی آورد. دلایل آن نیز کاملا واضح بود. طالبان که خود را همچنان یکه تاز و میدان دار عرصه جنگ و مبارزه ضد دولتی می دانند، تا زمانی که خطری جدی، قدرت آن گروه را تهدید نکند، حاضر نیستند به ذلت صلح با دولتی ضعیف و آسیب پذیر، تن دردهند.
این گروه، همچنان با تحمیل تلفات و سازمان دهی حملات گسترده در سراسر افغانستان، از امریکا و دولت مورد حمایت واشنگتن در کابل، امتیاز می گیرد. ضمن آنکه با استفاده از قدرت سخت افزاری خود به سادگی می تواند بر شاهرگ های اصلی تجارت سیاه و پولساز تولید و قاچاق مواد مخدر، مسلط باشد؛ چیزی که هرگز در یک روند سیاسی و صلح آمیز، قابل دستیابی نیست.
از سوی دیگر، گلبدین حکمتیار، اگرچه روی کاغذ به یک توافق صلح با دولت اشرف غنی، متعهد شده است؛ اما نه از نظر فکری و اعتقادی و نه از حیث اقدامات عملی، باوری به صلح ندارد. او که هنوز عملیات کور انتحاری را «استشهادی» می داند و حاضر نیست در برابر خونین ترین اقدامات تروریستی علیه مردم بی گناه افغانستان در مساجد و معابر عمومی و… واکنش نشان دهد و از سوی دیگر، هرگز حاضر نشده است هزاران تروریست مسلح وابسته به این حزب را در چارچوب یک روند شفاف و قانونمند صلح، خلع سلاح کند، هیچگاه نمی تواند در هیأت یک مصلح واقعی، ظهور کند و زمینه ساز صلح و سازش دیگر گروه های تروریستی با دولت قرار بگیرد.
با این توضیح، دولت و امریکا در مصالحه با حکمتیار، از دو جهت، زیان دیدند؛ یکی عدم توفیق در کشاندن دیگر گروه های ستیزه جوی تروریستی به میز مذاکره و روند مصالحه و دوم، مهار تروریست های بالفطره حزب اسلامی و افرادی که هرگز به مبارزه سیاسی عاری از خشونت، باورمند نیستند.
عبدالمتین فرهمند – جمهور
- کد خبر 7369
- پرینت