عمران خان؛ نخست وزیر پاکستان در اظهارتی در مؤسسه صلح وابسته به وزارت خارجه امریکا گفته است که طالبان باید بتوانند در انتخابات آتی افغانستان شرکت کنند و او آماده است با رهبران این گروه دیدار کند.
او گفته بعد از دیداری که با دونالد ترامپ داشت به این نتیجه رسیده که با طالبان صحبت کند.
عمران خان گفت او و ارتش این کشور درباره “عدم دخالت” در امور افغانستان همعقیده هستند و پاکستان حالا فقط میخواهد به بازگشت صلح به افغانستان کمک کند و از اینکه “امریکا هم با پاکستان” هم عقیده است ابراز خوشحالی کرد.
رهبران افغانستان پیوسته گفتهاند که پاکستان از طالبان حمایت میکند، اسلحه در اختیارشان میگذارد، آموزش میدهد و آنها را برای حمله به افغانستان میفرستد.
پاکستان این اتهامها را همواره رد کرده است؛ اما مستندات و شواهد فراوانی وجود دارد که ثابت می کند، طالبان بخشی از پیاده نظام پاکستان برای اشغال افغانستان است.
پاکستان که در پی تبدیل افغانستان به عمق استراتژيک خود است، از طالبان به منظور رسیدن به این هدف، قویا استفاده می کند. این واقعیتی است که حتی غربی ها هم آن را قبول دارند؛ اما نقش مهم این کشور در تحولات منطقه ای، در اختیار داشتن تسلیحات اتمی و خطر تبدیل آن به کشوری تحت سلطه ابرقدرت های شرقی، بلوک غرب را بر آن داشته تا نقش های منفی پاکستان در تحولات افغانستان را نادیده بگیرد و با آن با مدارا و مماشات برخورد کند.
از سوی دیگر، غرب با پاکستان بر سر استفاده بهینه از تروریزم به منظور تعمیم و تحمیل سلطه و هژمونی خود بر افغانستان، به توافقی نانوشته رسیده است. غرب در زمان اشغال افغانستان توسط شوروی توانست به کمک پاکستان و افراط گرایان «جهادی» خارجی که در آن کشور آموزش می دیدند، تجهیز می شدند و برای جنگ به افغانستان، اعزام می گردیدند، شوروی را به زانو درآورد و همان رویداد بربنیاد یک برداشت، منجر به فروپاشی کامل ابرقدرت شرق و گسترش چتر هژمونی غرب بر کل جهان شد.
چنین پتانسیل عظیمی بدون تردید به پاکستان این امکان را اعطا کرده که همواره مورد توجه غرب قرار داشته باشد و رویکرد ارتش و سازمان جاسوسی آن کشور در پرورش تروریزم و حمایت از افراط گرایی و رادیکالیزم در منطقه، از سوی قدرت های غربی نادیده گرفته شود.
اکنون سال هاست که تروریزم در خدمت اهداف غرب درآمده و اعراب و پاکستان، بخشی از بازیگران مورد نیاز برای توسعه این ابزار کارآمد به هدف زمینه سازی برای سلطه غرب بر کشورهای اسلامی هستند.
بنابراین، عمران خان اگر اراده کند می تواند طالبان را به هر شیوه ای که لازم بداند پای میز مذاکره با دولت افغانستان بکشاند و یا حتی آن گروه را برای شرکت در انتخابات، ترغیب کند. این کاری است که از عهده او برمی آید. با این حال، برای تحقق این مهم، اجازه و توافق امریکا به مثابه ارباب و فرمانروای بزرگ نیز شرط است.
عمران خان نیازمند کمک های مالی واشنگتن است و برای به دست آوردن آن، باید به خط و نشان های ترامپ، تمکین کند. بر این اساس آیا در سفر اخیر او به واشنگتن، ترامپ از او خواسته است تا طالبان را پای میز مذاکره با دولت افغانستان بیاورد و آنها را وادار به شرکت در انتخابات کند؟
پاسخ مثبت یا منفی این پرسش در هفته های پیش رو مشخص خواهد شد؛ با این وجود، نمی توان انکار کرد که حتی توافق و تبانی امریکا و پاکستان بر این موارد نیز به سود افغانستان نیست؛ زیرا هدف نهایی آنها تحمیل یک پروژه استعماری تازه بر مردم افغانستان است و این همان چیزی است که به نظر می رسد ارگ ریاست جمهوری هم عمیقا نگران آن است. ارگ اخیرا در واکنش به سخنان توهین آمیز ترامپ درباره نابودی افغانستان که اتفاقا در حضور عمران خان هم بیان شد، گفت که سرنوشت افغانستان در مذاکرات سران دول خارجی و بدون حضور دولت افغانستان، تعیین شده نمی تواند. این موضع بیانگر آن است که کابل از یک توطئه تازه برای به قدرت رساندن طالبان در پوشش مذاکره با دولت و حضور آن گروه در انتخابات، نگران است.
علی موسوی – جمهور
- کد خبر 9357
- پرینت