تشديد جنگ، نا امني و حملات انتحاري در زماني که تلاش هاي صلح افزايش مي يابد، به يک نورم تبديل شده است. هر زماني که حکومت افغانستان خواسته در راستاي صلح گام بردارد، موج جديدي از حملات انتحاري و نظامي از سوي شورشيان آغاز شده است. تحليل ها در اين زمينه البته هميشه متفاوت بوده است. برخي پاکستان را به دورويي متهم مي کنند و توضيح مي دهند که اين کشور در پشت ميز گفتگو يک قسم صحبت مي کند؛ ولي در عرصه عمل طوري ديگر رفتار مي کند.
بعضي ديگر اين گونه حملات را در جهت سبوتاژ کردن روند صلح مي دانند. اين عده معتقد است که شورشيان هنوز آمادگي براي گفتگوهاي صلح ندارند و همچنان بر خواسته هاي قبلي شان تأکيد مي ورزند. نظر سوم براين باور است که هدف بسياري از اين حملات صرفا قدرت نمايي است. در پس اين تهديدها و قدرت نمايي ها بيشتر اهداف سياسي نهفته است. اگر چه تلاش هاي صلح از ده سال به اين طرف به گونه اي جريان داشته است؛ اما از هفت سال به اين طرف روند صلح به گونه اي جديتر از سوي حکومت افغانستان پي گيري شده و در سه سال اخير حکومت قبلي تقريبا تمامي فعاليت هاي حکومت را پوشش مي داد.
پس از روي کار آمدن حکومت وحدت ملي اين روند با شدت و جديت بيشتري دنبال گرديد. سران حکومت معتقد بودند که صلح در مرحله اول بايد ميان افغانستان و پاکستان برقرار شود. از نظر مقامات حکومتي، سال هاست که جنگ اعلام ناشده ميان افغانستان و پاکستان جريان دارد و تا زماني که اين دو کشور به جنگ اعلام ناشده پايان ندهند، صلح و امنيت در افغانستان ممکن نخواهد شد.از اينرو تمرکز حکومت بر مذاکره و ايجاد فضاي دوستانه و قابل اعتماد ميان پاکستان و افغانستان بود و دور اول گفتگوهاي صلح به ابتکار پاکستان در اسلام آباد در چنين فضايي آغاز شد. شروع اين مرحله از گفتگوها بازهم با دو رويداد ديگر پيوند خورد که روند گفتگوهاي صلح را به بن بست کشانيد؛ اول: وقوع چندين حمله خونين انتحاري در کابل. دوم: افشاي ناگهاني مرگ ملاعمر رهبر گروه طالبان و تعيين رهبري جديد براي اين گروه بود که سبب اختلاف و دو دستگي در شوراي رهبري اين گروه گرديد. چنين به نظر مي رسد که اين قبيل رويدادها بدون دليل اتفاق نمي افتد. پشت سر اين قضايا سازمان ها و حلقه هاي قدرتمندي هستند که صلح و امنيت در افغانستان را در راستاي منافع خودشان نمي دانند.
پس از يکدوره تنش در روابط سياسي افغانستان و پاکستان حال باردگر نشست چهار جانبه صلح به منظور مهندسي نقشه راه صلح و جستجوي منافع و اهداف مشترک در گفتگوهاي صلح در اسلام آباد برگزار شد. همزمان با اين گفتگوها بازهم ما شاهد تشديد خشونت ها و درگيري ها در افغانستان هستيم.
اين حملات نشان مي دهد که هدف آن جز ضربه زدن به روند گفتگوهاي صلح نيست. حملات انتحاري امسال تنها از سوي گروه طالبان انجام نمي شود، تا بر مبناي خواست و هدف اين گروه در مورد تشديد جنگ و خشونت ها تحليل شود؛ بلکه امروزه داعش از گروه هايي است که قدرت و توانايي خود را در انجام همچو حملاتي در کشور تثبيت کرده است. واضح است که هدف اين گروه امتيازگيري هاي سياسي نيست؛ بلکه اين گروه با اصل مذاکره و گفتگو تحت هر شرايطي مخالف است. مسؤليت حمله بر قنسولگري پاکستان در ننگرهار را همين گروه به عهده گرفته است و اين گروه مي خواهد نشان دهد که مذاکرات احتمالي صلح با طالبان و هر گروه ديگر دستاورد واقعي براي تأمين صلح و برقراري امنيت در افغانستان به همراه نخواهد داشت و اين گروه توان اين را دارد تا مذاکرات صلح را بي ثمر سازد. حال مهم اين است که در مذاکرات چهار جانبه علاوه بر مهندسي نقشه راه، حلقه ها و سازمان هايي را شناسايي کنند که در روند گفتگوهاي صلح همواره اخلال مي کنند. ثانيا موضع خود را با گروه هايي که از اساس با مذاکرات صلح مخالفند، روشن سازند.
- کد خبر 370
- پرینت