حملهی خونین تروریستی در ناحیهی سیزدهم شهر کابل بسیاری از خانوادهها را داغدار کرد. رقم کسانیکه در این حمله جانشان را از دست دادهاند، به ۶۹ نفر رسیده است. شماری از خانوادهها هنوز در جستوجوی نزدیکانشاناند و بسیاری دیگر در بهت و حیرت ناشی از کشته شدن اعضای خانوادهیشان فرو رفتهاند. حمزه یکی از آنهاست.
محمدجواد قاسمی، ساعت ۹ و ۵۵ دقیقه در انفجار پیش ادارهی ثبت احوال نفوس در غرب کابل، با دو خانم و دو دختر نوجوان از خانوادهاش کشته شدند. حمزه قاسمی پسر ۱۴سالهی جواد قاسمی و بزرگترین فرزند او است که چهار عضو خانوادهاش را از دست داده است. او اکنون صنف نهم مکتب است و کوچکتر از آنکه بتواند این غم بزرگ را تحمل کند: «بعد از این کمرم را بسته میکنم و برای درس و کار تلاش میکنم تا خانوادهام غم نان نداشته باشند.»
حمزه لحظهیی را روایت میکند که دانست دیگر یتیم و تنها شده است:«وقتی از مکتب آمدم، دیدم که مادرم گریه میکند و دستهایش سرد شده. پرسیدم چه شده؟ گفت: پدرت!»
حمزه میگوید مادرش از شدت گریه و زاری لکنت زبان گرفته است و سرخی چشمانش حکایت از اندوه جانکاهش در این دو روز دارد: «به محل حادثه دویدم و وقتی به مسجد رسیدم، یکی با دستش به پشتم زد و گفت: «متأسفانه پدرت شهید شده!»
محمدجواد قاسمی، ۳۸ ساله که یگانه نانآورِ خانوادهی ۸ نفرهاش بود، تا چند ماه پیش در وزرات امور داخله کار میکرد. فرزندان او همه کوچکاند؛ چهار فرزند بزرگترش مکتب میروند و دوتای دیگر هنوز حتا از مرگ پدر بیخبر اند. اما با مرگ جواد، تنها فرزندان او یتیم نشدند؛ حمید ۱۶ساله که پسر کاکای جواد است، میگوید: «من یک ساله بودم که پدرم مرد؛ اما جواد برای ما پدری کرد و نگذاشت که چیزی کم داشته باشیم.» مرگ جواد حمید را نیز یتیم کرده است.
همزمان با کشتهشدن جواد و چهار خانم از یک خانواده، چهار نفر دیگر از اعضای این خانواده زخمی شده و در شفاخانهی ایمرجنسیاند. از میان آنها دو دانشآموز تا هنوز در حالت کما بهسر میبرند.
با این حال، این تنها مرگ جواد نیست که یک خانواده را بیکس و تنها کرده است، صفورای ۲۴ ساله که مادر یک کودک شیرخوار بود و سکینه-زنی دیگر از این خانواده-هم مادر شش فرزند بود همراه با جواد قربانی حملهی تروریستی شدند. حفیظه و کامله، دو دختر جوان این خانواده و دانشآموز صنف یازدهم بودند و هر دو برای نخستینبار میخواستند در انتخابات شرکت کنند. سرانجام، آرزوهای و دلگرمیهای زیادی در این اتفاق نابود شده است.
یکی از اعضای خانوادهی جواد، در حالیکه آثار درد و رنج در صورتش آشکار است، میگوید: «اینها رفته بودند که در انتخابات شرکت کنند تا حکومتی بهوجود بیاید و امنیت و صلح در کشور صلح تأمین شود».
انفجاری که در دوم ماه ثور در مرکز ثبت احوال نفوس در غرب کابل رخ داد ۶۹ کشته و ۱۲۰ زخمی برجا گذاشت. گفته میشود این مرکز هیچ ایست بازرسی و کمربند امنیتی نداشته است.
پیش از این رییسجمهور غنی از نهادهای امنیتی خواسته بود که امنیت مردم در جریان روند انتخابات را تأمین کنند. بنابراین، هم رییسجمهور و هم بسیاری از مقامهای برجستهی حکومت در روزهای گذشته به کرات از مردم خواسته بودند که در روند ثبت نام و گرفتن شناسنامه شرکت ورزند. اما اکنون خانوادههای قربانیان از حکومت میخواهند که برای آنها علت این حادثه را توضیح بدهد. سؤال مشترک آنها این است: «چرا آنها کشته شدند؟ اگر نمیتوانید امنیت را تأمین کنید، چرا از مردم میخواهید که در انتخابات شرکت کنند؟»
- کد خبر 6501
- پرینت