“عملیات آزادی پایدار” پانزده سال پیش در اکتبر سال ۲۰۰۱ میلادی آغاز شد؛ امروز در حدود ۸۴۰۰ نیروی امریکایی و ناتو برای کمک به نیروهای امنیتی در جنگ با تروریستان به شمول طالبان و تهدیدات ناشی از آنها در افغانستان حضور دارند. کشته شدن دو سرباز نیروی ویژه امریکا حین کمک به کماندوهای افغان در عملیات خنثی سازی تهاجم طالبان در شهر قندوز به تازگی، به خوبی نشان می دهد که اوضاع امنیتی در افغانستان چه قدر خطرناک است.
علی رغم حضور تعداد زیادی از سربازان امریکایی و انجام عملیات های جنگی در افغانستان، دو کاندید ریاست جمهوری امریکا در سه مناظره خود تنها یک بار از افغانستان نام بردند. هم اکنون اما جان دونالد ترامپ طولانی ترین جنگ امریکا را به ارث خواهد برد و با چالش های روشن زیادی روبرو خواهد شد. در صدر لیست چالشهای پیش رو احتمال بسیار قوی تبدیل شدن منطقه به بستر داغ القاعده و داعش به دلیل خشنودی سیاسی ترامپ می باشد، چیزی که سبب می شود بیش از ۶ میلیارد دالر مالیات دهندگان امریکا صرف بازسازی افغانستان شود.
اصطکاکات داخلی دولت وحدت ملی
دولت وحدت ملی افغانستان نه از یکپارچگی لازم برخوردار است و نه روش های حکومتداری خوب را بلد است. دولت وحدت ملی که به سفارش جان کری، وزیر امور خارجه پیشین امریکا، و برای شکستن بن بست انتخاباتی شکل گرفت اکنون دچار طاعون اختلافات داخلی و کشمکش های قانون اساسی در مورد تقسیم قدرت شده اند: داکتر عبدالله عبدالله، رئیس اجرایی دولت وحدت ملی، و اشرف غنی، رئیس جمهور افغانستان، شدیدا دچار اختلاف هستند و خالی بودن بسیاری از پست های کلان در نهادهای امنیتی و دپارتمنت های دولتی توان کشور در حکومتداری خوب را کاهش داده و نیروهای امنیتی کشور مجبور است به تنهایی جنگ با طالبان را به پیش ببرد.
جنجال ها و اختلافات میان رئیس جمهور غنی و عبدالله در ماه آگوست گذشته زمانی بالا گرفت که رئیس اجرایی به صراحت اعلام کرد که اشرف غنی فرد مناسبی برای ریاست جمهوری نیست. به نظر می رسد ایجاد پست ریاست اجرایی دلیل اصلی اختلاف غنی و عبدالله باشد چراکه این پست پشتوانه قانونی ندارد و به صورت توافقی به وجود آمده است.
با این حال اما دولت وحدت ملی توانست در ماه گذشته حمایت کامل جامعه بین الملل و تمویل کننده های بین المللی را به دست آورد: کشورهای تمویل کننده متعهد شدند تا سال ۲۰۲۰ مبلغ ۱۵ میلیارد دالر به افغانستان کمک کنند.
با در نظر داشت اوضاع وخیم کنونی در کشور، کشور های کمک کننده اما از ناپدید شدن کمک های خود به افغانستان نگران هستند و مدام از افغانستان می خواهند در ازای دریافت کمک های مالی بیشتر اصلاحات اساسی را ایجاد کند. اگر اختلافات درونی دولت وحدت ملی ادامه یابد، بیم آن می رود که دولت وحدت ملی سقوط کند.
نیروی نظامی و جنگ های فراوان گسترده در اقسا نقاط افغانستان
در جبهه نظامی، طالبان از سال ۲۰۰۱ تاکنون اینک کنترل بیشترین مناطق افغانستان را در دست دارد. بر اساس گزارش سر مفتش خاص برای بازسازی افغانستان(سیگار) تا ۲۸ آگوست سال جاری در حدود ۶۳٫۴ درصد مناطق افغانستان در کنترل یا تحت نفوذ دولت بوده است که در مقایسه با ۶۵٫۶ درصد ۲۸ می سال جاری چند فی صد کاهش را نشان می دهد. به گفته جنرال جان نیکلسون، فرمانده حمایت قاطع ناتو در افغانستان، مناطقی که تحت کنترل دولت است در حدود ۷۰ درصد از جمعیت افغانستان را در خود جای داده است.
ماموریت حمایت قاطع که مسئولیت آموزش، مشوره دهی و کمک به نیروهای امنیتی افغان را به عهده دارد تاکید می کند که کنترل مناطق کلیدی جمعیتی توسط نیروهای امنیتی افغان نشان دهنده موفقیت آنهاست. طالبان نیز نتوانستند آن طور که برای عملیات بهاری خود به نام “عمری” که برای تجلیل از ملا محمد عمر، رهبر سابق خود نامگذاری کرده بودند مراکز ولایات را به تصرف خود درآورند.
علی رغم خوشبینی ماموریت حمایت قاطع و امریکا اما شش مرکز مهم ولایات یا هم اکنون در دست طالبان و یا تحت تهدید سقوط به دست طالبان قرار دارند. نیروهای امنیتی افغان اگرچه در دفاع از مراکز ولایات موفق بوده اند اما بر اساس گزارش دفتر سازمان ملل در افغانستان نیروهای امنیتی کشور در جنگ های مختلف ۱۵ هزار نفر تلفات داشته و بیش از ۵ هزار غیر نظامی در درگیری ها کشته و زخمی شده اند.
از آنجایی که نیروهای پلیس و اردوی ملی افغانستان تاثیر گذاری کامل را ندارند و در فساد غرق اند، نیروهای کماندو مجبور است عملیات هایی را انجام دهد که در حیطه ماموریت آنها نیست.
در حدود ۱۱ هزار نیروی کماندو در خط مقدم مبارزه با طالبان قرار دارد و مجبور است مرتب از این نقطه به نقطه دیگر جابه جا شود و این سبب خستگی مفرط و پراکندگی آنها می شود. جلوگیری از سقوط قندوز، فراه و لشکر گاه به دست طالبان تنها بخشی از جنگ های کماندوهای کشور علیه طالبان بوده است. استفاده بیش از حد از نیروهای کماندو و نیز سوء مدیریت در استفاده از امکانات نظامی نه تنها خطر خستگی مفرط نیروهای نظامی را به دنبال خواهد داشت که می تواند سبب نابودی نیروهای نظامی افغان شود.
سناریوی شرایط کنونی نیروهای امنیتی کشور به گونه ای یادآور خروج نیروهای اتحاد جماهیر شوروی از افغانستان می باشد. وقتی کمک های اتحاد جماهیر شوروی پراکنده شد، دولت مرکزی افغانستان نتوانست امکانات نظامی و مالی را به طور مناسب در اختیار بگیرد و در نهایت بازی “با حاصل جمع صفر” بین جنگ سالاران ایجاد شد. در جریان فاجعه ایجاد شده جنرال دوستم، عطا محمد نور و گلبدین حکمتیار تفنگ هایشان را به سوی کابل نشانه رفتند و به دنبال جنگ داخلی، طالبان ظاهر شدند.
در شرایط کنونی اگر دولت وحدت ملی از هم بپاشد، افغانستان یک بار دیگر دچار جنگ داخلی می شود و گروه های تروریستی مختلف به طمع پیدا کردن جای پای وارد افغانستان می شوند. سقوط دولت وحدت ملی همچنین سبب خروج سریع تر نیروهای بین المللی و موسسات خارجی از کشور می شود؛ تمویل کننده های خارجی قبلا از هدر رفتن پولهایشان در افغانستان و نیز تمایل روسیه به ورود به افغانستان عصبانی هستند.
ساخت پل ها
علی رغم اوضاع بد امنیتی افغانستان، نشانه های مثبتی نیز وجود دارد که امیدوار کننده است: گام ها و فعالیت های اقتصادی برداشته و انجام شده بخشی از این نشانه هاست که می تواند به عنوان پل اقتصادی عمل کند. جمع آوری مالیات افغانستان در مقایسه با سال گذشته بیست و دو درصد افزایش یافته و این نشان دهنده افزایش فعالیت های اقتصادی است: با توسعه فعالیت های اقتصادی افغانستان می تواند به خودکفایی و عدم وابستگی به کمک کننده های بین المللی امیدوار باشد. سیاست وابستگی بین المللی هسته اصلی دولت وحدت ملی را تشکیل می دهد و رئیس جمهور غنی در این راستا قرار دادهای کلان اقتصادی را با کشورهای همسایه و غیر همسایه به شمول ایران و هند در بندر چابهار، خط لوله گاز ترکمنستان-افغانستان-پاکستان-هند(تاپی) و خط آهن از نانتونگ چین به بندر حیرتان به امضا رسانده است.
همکاری بین المللی و منطقه ای با تاکید روی روابط نیک با همسایه ها کانون توجه دولت وحدت ملی است و رئیس جمهور غنی تلاش می کند با ایجاد منافع مشترک در منطقه از تنش ها بکاهد. اگرچه افغانستان هم اکنون به شدت به کشورهای خارجی وابسته است اما خواستن استقلال اقتصادی خود یک گام مثبت است و در مقایسه با جنگ داخلی دهه ۱۹۹۰ که کشور را به مخروبه تبدیل کرد بسیار امیدوار کننده است.
نگاه به جلو
شرایط و درگیری در افغانستان به گونه ای است که نمی توان به عوامل خاصی به صورت شفاف اشاره کرد: جنگ در افغانستان معلول چندین فاکتور مهم است: جنگ سالارانی که به دنبال منافع شخصی خود هستند، طالبانی که در فکر سرنگونی دولت مرکزی هستند، گروه های تروریستی به شمول القاعده و داعش، قدرت های خارجی که که به دنبال تطبیق خواسته های سیاسی خود در منطقه هستند و سرانجام مقامات دولتی که برای پر کردن جیب های خود دنبال تمویل کننده های خارجی می گردند، از مهم ترین عوامل جنگ در افغانستان می باشد.
با در نظر داشت چنین شرایط پیچیده ای می توان گفت که معادله جنگ در افغانستان چند مجهولی است و حل این معادله به گونه ای که رضایت تمام متغییر ها حاصل شود برای دولت ترامپ کار آسانی نخواهد بود. در اولین دور گفت و گوها صلح با طالبان که در ماه سپتامبر برگزار شد، پاکستان به گونه ای به حاشیه رانده شد چرا که دولت افغانستان و امریکا به صداقت پاکستان در پیگیری و پیش برد گفت و گوهای صلح افغانستان با طالبان شک داشتند؛ پاکستان هنوز از شبکه حقانی حمایت می کند. اما نباید فراموش کرد که دولت وحدت ملی مجبور است در گفت و گوهای صلح خود با طالبان پای اسلام آباد را وسط بکشد چراکه پاکستان هنوز روی گروه های تروریستی نفوذ دارد؛ این نکته در سفر تازه نمایندگان طالبان به اسلام آباد به خوبی مشاهده شد.
اینکه امریکا و دولت وحدت ملی چگونه می خواهد این شرایط پیچیده را مدیریت کند کلید هرگونه موفقیت در گفت و گوهای صلح می باشد؛ مدیریت سهامداران در افغانستان مستلزم بقای عمر دولت وحدت ملی است. امریکا و ترامپ در صورتی می توانند در افغانستان جنگ را موفقانه به پایان برسانند که دولت وحدت ملی پابرجا باشد.
در بهار سال ۲۰۱۷ با آب شدن برف کوههای افغانستان، فصل تازه ای از جنگ طالبان شروع خواهد شد. ترامپ و کابینه اش باید به شرایط افغانستان به گونه ای نگاه کند تا حداقل های رسیدن به صلح و ثبات به
واقعیت تبدیل شود: سیاست اقتصادی پیوند منطقه ای و بین المللی و گفت و گوهای صلح با طالبان دو مورد از مواردی است که می تواند افغانستان را به صلح برساند.
دولت تازه امریکا توانایی پررنگ تر کردن و گسترش پیشرفت های افغانستان افغانستان را دارد. ترامپ باید به حمایت امریکا از افغانستان در بخش های نظامی، گفت و گو با سهامداران در افغانستان برای رسیدن به صلح، حمایت از سیاست اتصال بین المللی غنی، اطمینان به افغانستانیها از عدم سقوط کشور به کام جنگ سالاران و تبدیل نشدن افغانستان به لانه امن تروریست ها ادامه دهد. ترامپ باید بداند که اکنون زمان تنها گذاشتن افغانستان نیست.
- کد خبر 2693
- پرینت