جان نيکولسون، فرمانده نيروهاي زميني ناتو است. او به عنوان فرمانده نيروهاي بين المللي به جاي جان کمبل در افغانستان معرفي شده است. او براي اين مقام نيازمند تاييد کميته نيروهاي مسلح سناي آمريکا مي باشد. او جديدا، با کميته نيرو هاي مسلح سناي آمريکا ديدار نموده است. در ديدار با کميته نيروهاي مسلح سناي آمريکا به چند مسئله اشاره نموده است. او اوضاع امنيتي افغانستان را به خاطر ظهور داعش و پيشرفت هاي جديد گروه طالبان رو به وخامت دانسته است. او يکي از دلايل رشد ناامني در افغانستان را وجود پناهگاههاي امن در خاک پاکستان دانسته است. جان نيکولسون زماني به عنوان فرمانده جديد نيروهاي بين المللي در افغانستان معرفي شده است که چند روز قبل، پنتاگون، وزير دفاع ايالات متحده آمريکا فرمان حمله بر مواضع داعش را صادر نمود. در عين حال، چندي پيش، رئيس جمهور با هيئت از سناي آمريکا ديدار نمود و در آن ديدار هيئت سناي آمريکا متعهد به کمک به نيرو هاي هوايي افغانستان شد. چند روز بعد از اين ديدار، ايالات متحده آمريکا چهار فروند هواپيماي A -29 را به نيروهاي هوايي افغانستان تسليم نمود. کمک به نيروي هوايي افغانستان، تغيير فرمانده نيروهاي بين المللي و دستور حمله بر مواضع داعش از طرف پنتاگون بيانگر آوردن دگرگوني در تاکتيک جنگي و استراتژي نظامي ايالات متحده آمريکا در مبارزه با تروريسم و دهشت افکني است.
نيروهاي بين المللي با رهبري ايالات متحده آمريکا در سال ۲۰۰۱ ميلادي به منظور سرکوب و منکوب کردن تروريسم وارد افغانستان شد. نيروهاي بين المللي با همکاري اتحاد شمال در ظرف چند ماه کنترل بخش هاي زيادي از خاک افغانستان را به دست گرفت. آن ها، پيروزي در افغانستان را قطعي دانسته و جنگ افغانستان را در پايان يافته مي دانستند. به همين منظور، با آسودگي تمام طرح حمله به عراق را پيش کشيدند. اکنون، پانزده سال از آغاز جنگ در افغانستان مي گذرد اما نه تنها گروه هاي تروريستي و حاميان آن ها سرکوب و منکوب نشده است بلکه در سال هاي اخير ما با بازگشت گروه هاي تندرو و حامي تروريسم مواجه مي باشيم. گروه طالبان، به صورت مقطعي توانست کنترل شهر کندز را به دست گيرد. نيروهاي امنيتي را در ولسوالي سنگين ولايت هلمند تحت فشار و محاصره چند روزه قرار دادند. در هر دو مورد، نيروهاي بين المللي مستقر در افغانستان به کمک نيروهاي امنيتي افغانستان شتافتند.بازگشت گروه طالبان به ميدان هاي جنگ نشان مي دهد که نيروهاي بين المللي و ايالات متحده آمريکا تصوير خام از جنگ افغانستان داشته است.
ايالات متحده آمريکا در پايان سال ۲۰۰۲ و اوائل سال ۲۰۰۳ جنگ افغانستان را خاتمه يافته مي دانستند.در عين حال، آن ها هيچ طرحي براي آوردن ثبات و شکل دهي يک حکومت مرکزي قدرتمند نداشتند. براي همين، در سال هاي اول براي ايجاد نيروي امنيتي تحت کنترل حکومت افغانستان آن ها بيشتر جنگ سالاران را کمک نمودند و از نيروهاي سران مجاهدين در مبارزه با گروه طالبان و شبکه القاعده استفاده نمودند. اين يک اشتباه بزرگ براي آوردن ثبات و شکل دهي حکومت مرکزي در افغانستان بود. در سال ۲۰۰۳ وقتي ايالات متحده آمريکا به عراق حمله نمودند گروه طالبان حملات خود را گسترش دادند. جامعه جهاني بعد از آن به تشکيل اردو و پليس ملي افغانستان پرداخت. حمايت از سران مجاهدين و بي توجهي به ايجاد اردو و پليس ملي اولين اشتباه استراتژيک ايالات متحده آمريکا در افغانستان بود.
اردو و پليس ملي افغانستان ايجاد شد اما آموزش و تجهيز آن ها به کندي پيش رفت. اين در حالي بود که نيروهاي ايالات متحده آمريکا براي مبارزه با تروريسم به باور بسياري کافي نبود. بعدا که باراک اوباما به عنوان رئيس جمهور آمريکا روي کار آمد تعداد نيرو هاي آمريکايي در افغانستان به صورت چشمگير افزايش يافت. با اين حال، همچنان آموزش و تجهيز اردو و پليس ملي افغانستان به عنوان يک امر مهم در استراتژي نظامي ايالات متحده آمريکا جاي نداشت.به همين خاطر، زماني که مأموريت نظامي نيروهاي بين المللي در افغانستان پايان يافتند و مسئوليت تأمين امنيت به نيروهاي امنيتي افغانستان واگذار شد، ناامني گسترش يافت.نتيجه بي توجهي به نيروهاي امنيتي افغانستان گسترش دامنه و قلمرو ناامني و سال سخت و خونين نيروهاي امنيتي افغاستان در سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ بود.
آنچه در اين ميان بيش از همه مورد غفلت واقع شد نيروهاي هوايي افغانستان بود. نيروهاي هوايي افغانستان به جز چند چرخبال که جديدا که از سويي هند و ايالات متحده آمريکا داده شده است، هيچ هواپيمايي جنگي نداشت. به همين خاطر، زماني که نيروهاي امنيتي جنگ سخت و طاقت فرسا با گروه هاي تروريستي داشت از نيروهاي بين المللي مستقر در افغانستان کمک مي خواست.
اکنون با کمک ها و جابجايي ها به نظر مي رسد که دگرگوني در استراتژي و تاکتيک جنگي آمريکا در مبارزه با تروريسم به وجود مي آيد. اين دگرگوني اگر چه دير شد اما لازم است. زيرا، ما همچنان دستاورد هاي بيش از يک دهه گذشته را از دست نداده ايم. ما مي توانيم اين دستاورد ها را حفظ کنيم.به نظر مي رسد که از هم اکنون برخي از جنبه ها و ابعاد دگرگوني در استراتژي ايالات متحده آمريکا در مبارزه با تروريسم روشن شده است.جان نيکولسون، در ديدار با کميته نيروي مسلح سناي آمريکا گفته است که پناهگاه هاي شبکه حقاني و ديگر گروه هاي شورشي همچنان در خاک پاکستان وجود دارد و ايالات متحده آمريکا فشار لازم را بر حکومت پاکستان وارد ننموده است. حمايت پاکستان از گروه هاي شورشي در افغانستان يک واقعيت انکارناپذير است.بنابراين، اين احتمال وجود دارد که در سال هاي پيش رو فشار ايالات متحده آمريکا بر پاکستان مبني بر سرکوب گروه هاي دهشت افکن و پاکسازي پناهگاه ها افزايش يابد. با اين حال، معلوم نيست که فشار ها تا چه اندازه نتيجه بخش خواهد بود.
بخش ديگر دگرگوني در استراتژي آمريکا حمايت از نيروي هوايي افغانستان مي باشد.سقوط کندز و در تنگنا قرار گرفتن نيروهاي امنيتي افغانستان در ميدان جنگ اين واقعيت را برملا کرد که نيروهاي زميني افغانستان بدون حمايت نيروي هوايي قادر به حفظ و سرکوب نيروهاي شورشي نيست و نيروهاي بين المللي براي هميشه نمي تواند اردو و پليس ملي را کمک هوايي نمايد. به همين خاطر، ۴ فروند هواپيماي A -29 به نيروي هوايي کشور کمک نمود. در سال پيش رو، بناست چندين هواپيمايي جنگي ديگر نيز به نيروي هوايي افغانستان سپرده شود.تجهيز نيروي هوايي افغانستان براي مبارزه با تروريسم يک امر ضروري است. اين شايد تنها راه براي پايان جنگ افغانستان براي ايالات متحده آمريکا باشد. اکنون راهي جز تقويت و بالا بردن ظرفيت نيروهاي امنيتي افغانستان و به خصوص نيروي هوايي افغانستان متصور نيست.
با اين حال، جنگ بيش از يک و نيم دهه در افغانستان چند مسئله را روشن نموده است. براي حفظ حکومت و ارزش ها و دستاورد هاي بيش از يک دهه نيازمند حضور دراز مدت نيروهاي بين المللي در افغانستان مي باشيم. براي پايان دادن به مأموريت نظامي نيروهاي بين المللي در افغانستان و پايان جنگ آن ها در افغانستان راهي جز آموزش، تجهيز نيروهاي امنيتي افغانستان نيست.سومين واقعيت اين است که ايالات متحده آمريکا و ديگر کشور هاي درگير جنگ در افغانستان بايد به حکومت پاکستان براي آوردن صلح و ثبات در افغانستان فشار آورد. زيرا، تا زماني که رابطه سازمان هاي استخباراتي پاکستان با گروه هاي دهشت افکن قطع نگردد، دست يابي به صلح و آوردن ثبات يک امر آرماني و دست نيافتي باقي مي ماند.
- کد خبر 423
- پرینت