شما اینجا هستید
آرشیو مطالب » بایسته‌های سیاست خارجی افغانستان

افغانستان بیش از چهل سال است که درگیر منازعه است. هر چند رقابت‌های منطقه‌ای‌ و جهانی از عوامل اصلی دوام این منازعه ذکر می‌شوند اما زمینه فعال شدن کانون‌های منازعه در خود افغانستان‌ بوده است.
دولت‌های پیشین افغانستان، با کانون‌های منازعه به صورت غیر فنی برخورد کرده اند. به همین دلیل کانون‌های منازعه در این کشور همچنان فعال مانده اند.
ساختارهای مختلف اجتماعی، قومی، مذهبی و فرهنگی اگر به طور صحیح مدیریت شوند، به عنوان یک منبع قدرت ملی عمل می‌کنند اما دولت‌های افغانستان با این کانون‌ها، غیر منطقی و یک جانبه برخورد کردند. این نگاه و رفتار یک جانبه، دولت را از مشارکت و حمایت این منابع متعدد محروم کردند و باعث منازعات دوامدار در این کشور شدند.

🔹 حکومت طالبان ناگزیر است که نگاه انحصاری و یک جانبه حکومت‌های پیشین را کنار بگذارد. پالیسی همه‌جانبه و مسالمت‌آمیز باعث اعتماد و حمایت تمام کانون‌های اجتماعی از حکومت افغانستان خواهد شد.
کشورهای منطقه و پیرامون افغانستان نیز دارای کانون‌های مختلف منازعه‌ هستند. دولت‌های پیشین افغانستان، با همان رویکرد و رفتار داخلی‌ خود به منطقه و پیرامون برخورد کردند، لذا از منازعات پیرامونی آسیب‌پذیر شدند. می‌توان گفت که دوام بحران افغانستان حاصل محاسبه و رفتار غلط دولت‌های این کشور در قبال مسائل منطقه و جهان است.

🔹 افغانستان در حساس‌ترین نقطه جغرافیایی منطقه قرار دارد. اگر حکومت طالبان در این نقطه خاص، به طور دقیق سیاست خارجی خود را تنظیم نکند، بازهم قربانی حوادث بعدی در این حوزه بزرگ جغرافیایی خواهد شد. بیهوده نیست که گفته‌اند ” یک رهبر سیاسی بیش از سیاست، باید جغرافیا بداند.”
برای افغانستان با این موقعیت خاص، سیاست خارجی “چندجانبه و مسالمت آمیز” امری حیاتی است در غیر این صورت با فعال شدن هر کانون منازعه در منطقه و جهان، تعادل خود را از دست داده و به شدت آسیب پذیر خواهد شد.

سیاست خارجی معاصر افغانستان در دوره سلطنت طولانی ظاهرشاه ریشه گرفت ولی کج رشد کرد. جنگ استقلال هند و منازعه پاکستان – هند بزرگترین آزمون سیاست خارجی منطقه‌ای افغانستان بود که غیر تخصصی و یک جانبه با آن برخورد شد. با تمایل یک جانبه داوود خان به سمت غرب، سیاست خارجی افغانستان برای همیشه تعادل خود را از دست داد. از آن پس، هیچگاه سیاست خارجی افغانستان در مسیر چندجانبه‌گرایی و اعتدال قرار نگرفت. حتی در دولت اشرف غنی که ادعا می شد سیاست خارجی افغانستان به صورت راهبردی و تخصصی تدوین شده است، اصل “چندجانبه‌گرایی و مسالمت آمیز بودن” رعایت نشد. دولت اشرف غنی به صورت رسمی در جنگ عربستان و یمن یک جانبه از عربستان حمایت کرد و خواهان اعزام نیروی نظامی به عربستان شد.

🔹 سیاست خارجی چند جانبه و مسالمت آمیز، باعث محفوظ ماندن افغانستان از منازعه سیاسی میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان خواهد شد. در نتیجه، این دو کشور نیز سیاست خارجی خود را با افغانستان منطقی تنظیم می کنند تا با فشار زیاد، افغانستان به دامن رقیب نیفتد.
همین قاعده، در روابط افغانستان با هند و پاکستان و دیگر قدرت‌های منطقه نیز تأثیرگذار است. در رقابت‌های قدرت‌های بزرگ جهانی نیز، افغانستان تنها با سیاست خارجی چند جانبه می‌تواند تعامل مؤثر داشته باشد.

در دانش روابط بین‌الملل، موضوعاتی مانند اقتصاد رقابتی، تعدد عقاید و فرهنگ‌های مختلف، منازعات جغرافیایی و سیاسی و چالش‌های امنیتی، از جمله عوامل تأثیرگذار در تنظیم سیاست خارجی دولت‌ها به شمار می‌روند.
در این فضای رقابتی میان دولت‌های منطقه و جهان، دولت افغانستان تنها با اتخاذ سیاست خارجی چند جانبه و مسالمت آمیز می‌تواند تعلقات خود را با دولت‌های منطقه حفظ کند و منافع ملی خود را تأمین کند.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

افغان کلکین – اخبار افغانستان | مطالب روز جامعه افغانستان